تقسیم ملک مشاع و نحوه اعتراض به آن

 

افراز به معنی جدا کردن چیزی از چیز دیگر و در واقع تفکیک سهم هر یک از شرکای ملک است. اما بعد از افراز اموال مشاع این مساله پیش می‌آید که کدام یک از قسمت‌های جدا شده متعلق به کدام شریک باشد. در اینجا راه اول تراضی و توافق است.

مال مشاع به مالی گفته می‌شود که بیش از یک مالک دارد. یعنی هر مالک در جز جز کل ملک حق مالکیت دارد. حال اگر مالکین ملک مشاع بخواهند مال خود را از یکدیگر جدا کنند، راه حل‌هایی در قانون پیش‌بینی شده است که یکی از آنها افراز یا افراز اموال مشاع است. افراز به معنی جدا کردن چیزی از چیز دیگر و در واقع تفکیک سهم هر یک از شرکای ملک است. در مجله دلتا افراز ملک مشاع و نحوه اعتراض به آن بررسی شده است.

شرایط تفکیک ملک

شرکا می‌توانند با تراضی و توافق میان خود تقسیم را به نحوی که می‌خواهند انجام بدهند و اگر توافق حاصل نشود، متقاضی تقسیم این حق را دارد که اجبار شرکا را به انجام تقسیم بخواهد. بنابراین هر شریک می‌تواند هر وقت بخواهد تقاضا کند مال مشترک تقسیم شود، مگر در مواردی که تقسیم به موجب قانون، ممنوع یا شرکا به دلیل دریافت وجه ملزمی، مستلزم بر عدم تقسیم شده باشند.

موانع افراز ملک

  1. تقسیم به موجب قانون منع شده باشد.
  2. شرکا در ضمن قرارداد شرط عدم تقسیم کرده باشند.
  3. هر گاه تقسیم باعث ضرر مالی یک یا چند نفر از شرکا باشد تفکیک ممنوع است. (اجبار به تقسیمی که مشتمل بر ضرر باشد جایز نیست.)
  4. در مورد ملک مشاع، سند مالکیت معارض وجود نداشته باشد. نسبت به چنین ملکی تا زمانی که رفع تعارض نشده اقدام به افراز انجام نمی‌گیرد.

افراز ملک مشاع

مرجع صالح برای رسیدگی به دعوای افراز

در حال حاضر، دو مرجع در رسیدگی به درخواست افراز صلاحیت دارند:

۱. محاکم دادگستری

۲. مرجع ثبتی

نحوه اعتراض به تصمیم افراز

متقاضی درخواست ثبت، درخواست افراز یا تفکیک ملک را تقدیم اداره ثبت می‌کند. اداره مذکور این درخواست را می‌پذیرد یا رد می‌کند. در هر دو فرض، از زمان ابلاغ تصمیم واحد ثبتی، وکیل متقاضی ظرف ۱۰ روز مهلت دارد که چنانچه اعتراضی به این تصمیم داشته باشد، به دادگاه عمومی حقوقی محل وقوع ملک مراجعه و دادخواستی مبنی بر اعتراض تقدیم کند.

تعیین سهم هر شریک بعد از افراز چگونه است؟

بعد از افراز ملک مشاع این مساله پیش می‌آید که کدام یک از قسمت‌های جدا شده متعلق به کدام شریک باشد. در اینجا هم راه اول تراضی و توافق است.

به این معنا که شرکا بین خود به توافق می‌رسند که سهم‌ها را تقسیم کنند. در صورتی که به تفاهم نرسیدند، از قرعه استفاده می‌شود. در قانون نیز آمده بعد از افراز اموال مشاع در صورت عدم تراضی بین شرکا با قرعه تعیین می‌شود. البته در صورتی که میزان سهام شرکا مختلف باشد، اول تعدیل سهام انجام خواهد شد.

قرارداد ملکی چه شرایطی باید داشته باشد؟

 

از آنجا که اشخاص معاملات خود را با نوشتن قرارداد اثبات می‎کنند و هر قراردادی از شروط و آثار قانونی خود تبعیت می‎کند لازم است هر کدام از طرف‌ها در زمان قرارداد از شروط حاکم بر قرارداد و آثار آن آگاهی داشته باشند.
قرارداد

قرارداد و شرایط آن موضوعی است که اغلب  معامله کنندگان املاک با آن درگیر هستند. در این نوشتار قصد داریم به پرسش‎هایی که در این باره  مخاطبان ما مطرح کرده‎اند پاسخ دهیم. در ادامه با مجله دلتا همراه باشید.

اهلیت طرفین در قرارداد چه مفهومی دارد؟

واژه‎ اهلیت در قانون به معنی توانایی اشخاص برای داشتن حق و حقوق و همچنین توانایی اجرا و استفاده از این حقوق  آمده است.اهلیت دو نوع است؛

۱. اهلیت تمتع؛ که به  هر شخص امکان برخوردار شدن از حق و حقوق را می‎دهد.

۲. اهلیت استیفاء؛ شخص باید بتواند شخصا و بدون وجود اولیاء و یا سرپرست قانونی از اموالش استفاده کند.

این امر در قوانین دارای شرایطی از قبیل داشتن عقل و بلوغ و رشد است. به این معنی که طبق قانون کسی دارای اهلیت استیفاء است که عاقل و بالغ و رشید باشد. شخصی بالغ است که سنی که قانون برای عاقل دانستن او تعیین کرده را داشته باشد. این سن در قانون ایران برای دختر ۹ سال و برای پسر ۱۵ سال قمری است. رشید بودن نیز به معنای داشتن قدرت تشخیص فرد در خوب و بد و دانستن ارزش مالی در معاملات است. مثلا بتواند مال را به‎ طور عقلانی مصرف کند. عقل نیز کیفیتی متعارف در اعمال و رفتار و گفتار اشخاص است که اگر کسی این‎گونه نباشد او را مجنون و دیوانه می‎گویند.

با توضیحات داده شده به این نتیجه می‎رسیم که هر فرد برای معامله باید دارای هر دو نوع اهلیت باشد در غیر این صورت معامله‎ او به‎دلیل نداشتن اهلیت باطل است.

قرارداد

با اشخاص حقوقی چگونه قرارداد بنویسیم؟

اول باید بدانید که  در قانون، شخص حقوقی یعنی یک شرک، موسسه یا اداره … است و فرقی بین یک شرکت دولتی یا یک شرکت خصوصی نیست بلکه فقط انسان نباشد. در واقع انسان یک شخص حقیقی است.

زمانی که بخواهید با شخص حقوقی قرارداد بنویسید در ابتداد باید یک نسخه از اساسنامه‎ آن شرکت را بخوانید. زیرا اساسنامه جدا از اینکه شناسنامه و هویت یک شرکت را نشان می‎دهد، حدود اختیارات و حیطه‎ وظایف اداره‌کنندگان خود را مشخص می‎کند. پس از ملاحظه‎ اساسنامه شرکت باید از آخرین تغییراتی که داشته  آگاه شوید. این کار با دیدن یک نسخه از آخرین آگهی تغییرات شرکت میسر می‎شود. مثلاً باید مشخص شود مدیری که صلاحیت امضا دارد در حال حاضر کیست یا مشخص شود  که آیا این شرکت در حدود موضوع فعالیتش این معامله را منعقد می‎کند یا خیر.

چون اگر هر یک از این شرایط نباشد آن معامله از اعتبار کافی برخوردار نخواهد بود و شما برای اینکه بتوانید به معامله اعتبار کافی بدهید و از آن کامل و بی‌عیب و نقص استفاده کنید باید در پی یک سری تشریفات قضایی باشید که اینها همگی نه فقط در تخصص شما نیست بلکه  زمان‎بر و خسته‌کننده است.

مجازات ضرب و جرح چیست؟

ضربه زدن ممکن است توسط دست یا پا و یا وسایل دیگری مانند سنگ و چوب انجام شود، اما هیچ یک از این وسایل مهم نیست، بلکه نوع و مقدار صدمه‌ای حائز اهمیت است که در ظاهر اندام فرد ایجاد شده است.

هر شخصی که به طور عمد به دیگری ضربه‌ای وارد کند و موجب شکستن یا از کار افتادن عضوی از بدن او یا موجب به وجود آمدن بیماری دائمی، از بین رفتن و ناقص شدن یکی از حواس یا از بین رفتن عقل مجنی‌علیه (فردی که صدمه به او وارد شده است) شود، باید مجازات قانونی را طی کند. در این نوشتار به بررسی مجازات ضرب و جرح که در قانون برای آن تعیین شده می‌پردازیم. در ادامه با مجله دلتا همراه باشید.

مجازات ضرب و جرح

در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد در صورتی که  عمل مجرم موجب اخلال در نظم و امنیت جامعه شود، طبق قانون‌ مجازات اسلامی این فرد به ۲ تا ۵ سال حبس محکوم می‌شود و در صورت درخواست مجنی‌علیه (شخص آسیب‌دیده)، مرتکب ضرب و جرح به پرداخت دیه هم محکوم خواهد شد.

گاهی اوقات ضرب و جرح ممکن است با شکستگی‌هایی همراه باشد. به عنوان مثال در اثر ضربه زدن استخوان بینی فردی بشکند یا گوش وی بریده شود.

ضرب و جرح

ضربه زدن ممکن است توسط دست، پا یا وسایل دیگری مانند سنگ و چوب انجام شود، اما هیچ یک از این وسایل مهم نیست، بلکه نوع و مقدار صدمه‌ای حائز اهمیت است که در ظاهر اندام فرد ایجاد شده است.

پیشنهاد مطالعه : برای آشنایی بیشتر با مجازات آسیب رساندن به سارق مطلب “حکم آسیب رساندن به دزد” را مطالعه کنید.

پنهان کاری در معامله و عواقب آن

 

تدلیس حقه و فریبی است که از سوی یکی از دو طرف معامله به‌ منظور گمراه ساختن طرف دیگر به‌ کارمی‌رود و او را به انجام معامله‌ای ترغیب می‌کند که در صورت آگاه بودن از واقعیت امر به انجام قرارداد رضایت نمی‌داد.

در قراردادها گاهی اتفاق می‌افتد که یکی از طرف‌های معامله اعمال فریبنده و نیرنگ‌آمیز انجام دهد تا آن معامله سر بگیرد، یا اینکه اعمال مذبور با آگاهی و علم او صورت بگیرد و به سبب آن اقدامات کالایی که مورد معامله است، فاقد عیب یا نقص موجود یا واجد مزایایی نشان داده شود که در حقیقت فاقد آن مزایا و محسن است و با اغوای طرف دیگر، وی را به انعقاد آن قرارداد ترغیب کندبه این عمل که موجب فریب طرف معامله شود تدلیس گفته می‌شود. در مجله دلتا به بررسی تدلیس و پنهان کاری در معاملات پرداخته شده است.

پنهان کاری در معاملات

تدلیس حقه و فریبی است که از سوی یکی از دو طرف معامله به‌ منظور گمراه ساختن طرف دیگر به‌ کار می‌رود و او را به انجام معامله‌ای ترغیب می‌کند که در صورت آگاه بودن از واقعیت امر به انجام آن رضایت نمی‌داد. به عبارت دیگر اگر طرف معامله می‌دانست که به‌ طور مثال مورد معامله دارای این حسن نبوده و یا دارای این عیب است، اقدام به انعقاد قرارداد مذبور نمی‌کرد. در نتیجه برای به وقوع پیوستن تدلیس دو شرط لازم است:

  1. انجام عملیات اعم از گفتار یا فعل
  2. فریب دادن

باید مدنظر قرار داد که در ماده ۴۳۸ قانون مدنی، فقط قراردادهای تجاری مدنظر نبوده و تدلیس عقد نکاح را نیز در بر می‌گیرد. دروغ در داشتن تحصیلات یا شغل عالی، ادعای فرزند خانواده سرشناسی بودن، پنهان کردن ازدواج قبلی یا بیماری ونیز از جمله مثال‌هایی از تدلیس هستند که امروزه در دادگاه‌های خانواده، تعدادی از پرونده‌‌های طلاق به آن اختصاص دارد.

پنهان کاری در معاملات

اثر تدلیس در معاملات

انجام هر گونه عملیاتی که سبب فریب طرف دیگر در مورد ویژگی‌های مورد معامله شود، چه از طرف فروشنده و چه از طرف خریدار باشد، سبب تحقق تدلیس و ایجاد اختیار (خیار) فسخ برای معامله آن می‌گردد که اثر فوری دارد و باید فورا اعمال گردد.

شایان ذکر است گاهی افراد در متن قرارداد شرط می‌کنند که تمامی اختیارات ساقط شود که به آن شرط اسقاط کافه خیارات گفته می‌شود.

پیشنهاد مطالعه : برای آشنایی بیشتر با جرم پنهان کاری در عقد نکاح “ازدواج با تدلیس پایدار نیست!” را مطالعه کنید.

وکالت در فروش ملک

به طور کلی وکالت عقدی است که شخص این اجازه را به فرد دیگری می‎دهد تا از طرف وی برای کاری اقدام کند. وکالت فروش نیز به همین معناست، به این صورت که یکی از طرف‌های قرارداد، شخصی را معین می‎کند تا امور خرید، فروش یا هر عمل حقوقی دیگری را از جانب او انجام دهد.
وکالت در فروش ملک

بسیار پیش می‎آید که خریدار یا فروشنده فرصت کافی برای حضور و بستن قرارداد ندارند و به همین دلیل نیز شخصی را به عنوان وکیل برای پیگیری امور شخصی خود تعیین می‎کنند. در قراردادهای ملکی نیز همین اتفاق می‎افتد، اما نکات ظریفی در این وکالت‎ها وجود دارد که در این مقاله و مطالب پیش‎رو از مجله دلتا به آن خواهیم پرداخت.

وکالت در فروش ملک

به طور کلی وکالت عقدی است که شخص این اجازه را به فرد دیگری می‎دهد تا از طرف وی برای کاری اقدام کند. وکالت در فروش ملک نیز به همین معناست، به این صورت که یکی از طرف‌های قرارداد، شخصی را معین می‎کند تا امور خرید، فروش یا هر عمل حقوقی دیگری را از جانب او انجام دهد.

وکالت در فروش ملک

اما دو نکته مهم و کلیدی وجود دارد که باید به آن توجه داشت؛

۱. افراد قراردادهای وکالت را باید کتبی منعقد کنند تا در معاملات بعدی به مشکلی بر نخورند.

۲. برای اطمینان خاطر بیشتر بهتر است تا قراردادهای وکالتی در دفترخانه اسناد رسمی به ثبت برسند، تا کاملا مورد تایید بوده و قابل استناد باشند.

اما دقت داشته باشید که صرف اینکه وکالتنامه‎ای در دفتر‎خانه اسناد رسمی به ثبت رسیده است، دلیلی بر بی‎عیب و نقص بودن آن وکالتنامه نیست. پس توجه کامل به متن وکالتنامه در هر شرایطی ضروری است. در ادامه به دیگر نکات مهم و قابل توجه در وکالتنامه‎های خرید و  فروش ملک می‎پردازیم.

در متن وکالتنامه می‎بایستی حدود وکالت وکیل ذکر شود. به عنوان مثال وقتی شخصی با در دست داشتن وکالتنامه ادعای وکالت می‎کند و قصد دارد تا با آن خانه‎ای را به فروش برساند یا ملکی را بخرد، ابتدا باید حدود وکالت وکیل را بررسی کنید که آیا چنین شخصی توانایی خرید و یا فروش ملک را دارد یا اینکه وکالتنامه‎ تنظیم شده صرفا وکالتنامه‎ای اداری و کاری است که وکیل را در خرید و فروش محدود می‎کند.

وکالت نامه

نکته دیگر اینکه گاهی اوقات پیش می‎آید که فردی برای فروش ملک خود وکالتنامه‎ای تنظیم می‎کند و شخصی را وکیل خود در این امر قرار می‎دهد اما خودش بدون اطلاع وکیل به معامله می‎پردازد، باید توجه کنید که چنین معامله‎ای کاملا قانونی است و حتما نبایستی خود وکیل به انجام معامله بپردازد.

نکته مهم دیگر در خرید و فروش وکالتی که شما به عنوان طرف مقابل بایستی به آن توجه داشته باشید اعتبار وکالتنامه است. در چند مورد حتما اعتبار وکالتنامه‎ فرد را مورد بررسی قرار دهید.

اول؛ اینکه اگر وکالتنامه مدت‌دار باشد، باید توجه داشت که از مدت وکالت نگذشته باشد (مخصوصا در وکالتنامه‌های جدید)

دوم؛ در صورتیکه موکل شخصی مسن باشد (زیرا همانطور که می‎دانید با فوت موکل قرارداد وکالت به کل از بین خواهد رفت)

سوم؛ توجه به عزل یا عدم عزل وکیل است. یعنی آیا وکیل از جانب موکل همچنان صلاحیت معامله دارد یا اینکه از کار بیکار شده است؟

(در قراردادهای وکالت حق عزل یا عدم عزل وکیل نوشته می‎شود).