از بزرگترین مشکلات و شکایاتی که افراد حقیقی نسبت به یکدیگر دارند، توهین و فحاشی است. توهین، فحاشی و اهانت موضوع و وصف کیفری دارند. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع طلاق به دلیل توهین میپردازیم.
توهین از موارد سوءرفتار هست اما برای طلاق از سوی زن کفایت نمیکند و فحاشی و تهدید به تنهایی به زن حق طلاق را نمیدهد اما دارای مجازات است. در ادامه این مطلب به موضوع مجازات فحاشی به همسر میپردازیم.
بر اساس قانون ایران مجازات فحاشی به همسر اگر با الفاظ ناموسی باشد، مجازات شدیدتری نسبت به دیگر الفاظ توهینآمیز دارد. بهگونهای که اگر کسی نسبت به همسر خود از الفاظ رکیک استفاده و باعث تحقیر او شود، بر حسب معنای لفظ مرتکب جرم قذف گشته است که مجازاتهایی برای آن تعیین میشود.
بهعنوان مثال اگر کسی عمل زنا را به زن خود نسبت دهد و با توجه به آگاهی که نسبت به این کلمه دارد آن را بنویسد و بهصورت الکترونیکی ارسال کند، طبق ماده ۲۴۳ لایحه جدید قانون مجازات اسلامی در صورت بیان آن، بدون ابهام و اثبات آن، به ۸۰ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
درصورتیکه جرم قذف نبوده باشد و تنها هتک حرمت (بیحرمتی) باشد، مجازات فحاشی به همسر تنها ۷۴ ضربه شلاق یا یک میلیون تومان پرداخت جزای نقدی برای آن در نظر گرفته میشود.
توجه داشته باشید برای تحقق مجازات فحاشی به همسر باید ادله اثبات خوبی را به دادگاه ارائه دهید.
فیلم و صدای ادله اصلی اثبات برای این ادعا نیست، اما میتواند نشانههای خوبی برای قاضی در دادگاه باشد. برای آنکه بتوانید شنود را طبق قانون انجام دهید، باید قبل از جلسه دادرسی از دادگاه اجازه شنود را بهصورت کتبی دریافت کنید. این کار باعث اقرار فرد خواهد شد و در نتیجه موجب صدور رای درست و عادلانه در دادگاه میشود.
از شروط دیگر برای اثبات و تحقق مجازات فحاشی به همسر، آگاهانه بودن فحاشی است. جرم توهین هیچگاه مقید به نتیجه نبوده و یک جرم مطلق است و به محض توهین، مشمول مجازات میشود. اما بهطور کلی دو شرط برای ارتکاب این رفتار وجود دارد که عبارتند از:
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی مطلب حضانت فرزند حاصل از رابطه نامشروع با کیست؟ را مطالعه کنید.
باتوجه به اهمیت تمکین زن در زندگی مشترک و پیش بینی چنین تکلیفی در قانون، این سوال مطرح میشود که آیا در صورت عدم تمکین و ناشزه بودن، باز هم زن میتواند از شوهرش جدا شود؟ یا اینکه عدم تمکین از طرف زن سبب از بین رفتن حق طلاق وی خواهد شد؟ در این مطلب از مجله دلتا به موضوع طلاق از طرف زن ناشزه میپردازیم.
در پاسخ به این سوال باید بین موردی که زن با دلیل موجهی تمکین نمیکند یا اینکه بدون هیچ مانع قانونی از تمکین در برابر شوهر امتناع کرده و قصد طلاق گرفتن دارد تفاوت قایل شویم.
درصورتیکه زن به دلایل موجهی همچون ترس از ضرر بدنی از طرف شوهر، با او در یک منزل زندگی نکرده و عدم تمکین اتفاق افتاده است، نمیتوان حق طلاق را به دلیل عدم تمکین از وی گرفت. چرا که زن به دلیل ایجاد عسر و حرج یا سختی غیر متعارف مرتکب عدم تمکین شده است. در واقع خود مرد اسباب عدم تمکین زن را فراهم کرده است.
اما اگر عدم تمکین صرفا از روی لجبازی باشد و زن دلیل موجهی برای عدم تمکین خود نداشته باشد، دادگاه حکم بر طلاق زن صادر نمیکند. زن برای طلاق گرفتن باید از طریق طلاق توافقی یا طلاق خلع اقدام کند. در این شرایط باید رضایت شوهر را برای طلاق گرفتن به دست بیاورد. ولی هیچگونه مجازاتی برای عدم تمکین زن در نظر گرفته نمیشود.
نکته مهم این است که زن همواره برای اینکه بتواند از شوهر خود طلاق بگیرد باید دلیل موجهی به دادگاه ارائه کند. مانند اینکه مرد نفقه نپردازد. زندگی مشترک با همسر خود را ترک کرده و غایب شده باشد. از شروط دوازدهگانه ضمن عقد ازدواج تخطی کرده یا اینکه زن به موجب شرط ضمن عقد، حق طلاق به دست آورده باشد.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی مطلب آیا گرفتن مهریه از خانواده شوهر امکانپذیر است؟ را مطالعه کنید.
یکی از انواع دعاوی خانواده، دعوای طلاق است که متاسفانه امروزه به دلایل گوناگون، شاهد افزایش بیرویه آمار طلاق در سطح جامعه هستیم. به جرأت میتوان گفت که دعوای طلاق تعداد بیشماری از پروندههای دادگاه خانواده را به خود اختصاص داده است. پس بد نیست در اینباره اطلاعات بیشتری بدست آوریم. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع سریع ترین شیوه طلاق میپردازیم.
حق طلاق، حقی است که از سوی قانون به مرد تعلق گرفته است و تنها مرد است که میتواند درخواست طلاق داشته باشد. با این وجود قانونگذار تحت شرایطی به زن اجازه داده است تا تقاضای طلاق را مطرح نماید.
البته از سوی دیگر، مردان تنها زمانی میتوانند به تنهایی اقدام به طلاق دادن همسر خود کنند که تمامی حقوق او، از جمله مهریه مشخص شده در عقدنامه، اجرت المثل، نفقه گذشته و غیره را پرداخت کرده و به تمامی شروط ضمن عقد عمل کرده باشند.
طلاق توافقی دارای چند مرحله است از جمله:
طلاق توافقی به شیوهای که در بالا توضیح داده شد سریعترین راه برای پایان دادن به زندگی مشترک است. چرا که طلاق توافقی نسبت به دیگر راهها و شیوههای ممکن طلاق، پیچیدگی کمتری داشته و روند قضایی و اداری سادهتری دارد و نتیجه آن میتواند منافع طرفین را تضمین نماید.
چنانچه زوجین نتوانند برای طلاق توافقی با یکدیگر به توافق برسند، مردان آغازگر دعوی طلاق نیستند. به این دلیل که اگر مردی تقاضای طلاق کند باید به طور کامل حقوق زن را بپردازد و معمولا این زنان هستند که باید مبادرت به تقدیم دادخواست طلاق نمایند و از دادگاه تقاضای طلاق نمایند. یکی از حقوقی که مردان باید بپردازند مهریه است اگر به مطالبی پیرامون مهریه علاقه دارید مطلب آیا برای بار دوم میتوان مهریه را به اجرا گذاشت؟ را مطالعه کنید.
در ادامه چند روش که به سبب اثبات آنها، زن میتواند آسانتر و سریعتر از دیگر روشها از سوی دادگاه حق طلاق بگیرد را معرفی میکنیم.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی مطلب در این شرایط شوهر میتواند حق طلاق را باطل کند را مطالعه کنید.
قانون مدنی، طلاق را از جهات گوناگونی تقسیمبندی نموده که بر اساس یکی از این تقسیمبندیها طلاق به طلاق رجعی و طلاق بائن تقسیم میشود. در کنار این دو طلاق دو مفهوم طلاق خلع و مبارات نیز مطرح میگردد. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع پرداخت پول در مقابل طلاق میپردازیم.
در تعریف طلاق خلع میتوان گفت که طلاق خلع، طلاقی است که در آن زن از شوهر خود بیزار بوده و برای اینکه شوهر را راضی به اجرای صیغه طلاق نماید، مالی را به شوهر خود میبخشد. اعم از اینکه این مال خود مهریه بوده، معادل آن باشد، کمتر یا حتی بیشتر از مهریه باشد.
مفهوم دیگری که در کنار طلاق خلع بسیار دیده میشود طلاق مبارات است. طلاق خلع و مبارات دو قسم از اقسام طلاق بوده که شبیه یکدیگر هستند. با این تفاوت که:
در طلاق مبارات، کراهت و بیزاری از هر دو طرف است. یعنی هم شوهر و هم زن از یکدیگر بیزار هستند. درحالیکه در طلاق خلع، بیزاری تنها از سوی زن است.
در طلاق مبارات، مالی که زن به شوهر خود میدهد تا راضی به اجرای صیغه طلاق شود، نمیتواند بیشتر از مهریه باشد. اما در طلاق خلع، این مال میتواند بیش از مهریه نیز باشد. در مورد مهریه سوالات زیادی از ما پرسیده میشود. اگر به مطالبی در مورد مهریه علاقه دارید به مطلب آیا برای بار دوم میتوان مهریه را به اجرا گذاشت؟ مراجعه کنید.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی مطلب در این شرایط شوهر میتواند حق طلاق را باطل کند را مطالعه کنید.
یکی از شرایطی که هنگام طلاق در خصوص زنان مقرر شده است، پاک بودن زن است. یعنی اینکه طلاق در زمان حیض ( عادت ماهانه) زن صحیح نیست. البته این امر استثنائاتی هم دارد. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع طلاق در دوران عادت ماهانه میپردازیم.
قانون مدنی به پیروی از فقه اسلامی، حکم طلاق در عادت ماهانه زن را مشخص نموده است. بر اساس ماده ۱۱۴۰ قانون مدنی، “طلاق زن در مدت عادت زنانگی یا در حال نفاس صحیح نیست “.
نفاس حالتی است مانند عادت زنانگی که هنگام زایمان در زنان به وجود میآید و مدت آن حداکثر ده روز بعد از زایمان است. شاید هدف از این قاعده آن باشد که طلاق در زمانی انجام شود که امکان معاشرت و نزدیکی بین زن و مرد وجود داشته باشد تا شاید از آن جلوگیری شود.
همانگونه که گفته شد، بر اساس قانون مدنی، اصل بر باطل بودن طلاقی است که در مدت عادت ماهانه زن یا دوره نفاس واقع میشود مگر در چند مورد که به شرح زیر است:
معمولا در دوران حاملگی عادت زنانگی یا نفاس وجود ندارد. به همین دلیل، طلاق در این دوران بلامانع است و قانونگذار پاکی زن را در این مورد شرط ندانسته است. اگر به مطالب طلاق علاقه دارید به مطلب طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی مراجعه کنید.
هرگاه زن و مرد بخواهند از هم طلاق بگیرند و رابطه زناشویی هم بینشان واقع نشده باشد، قانونگذار نیز پاکی زن را شرط ندانسته است و این طلاق از نوع طلاق بائن است.
اگر شوهر زن، غایب بوده باشد و در زمان طلاق با زن در یک منزل سکونت نداشته باشد، نمیتواند اطلاع حاصل کند که زن در عادت ماهیانه است یا خیر؛ در این شرایط پاکی زن شرط طلاق نیست.
همچنین، در سایر مواردی که زن و شوهر جدا از هم زندگی کنند، به نحوی که آگاهی مرد از وضعیت زن ممکن نباشد، در حکم غیبت مرد هست و طلاق دادن او صحیح است.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی مطلب مجازات سقط جنین بدون اجازه شوهر چیست؟ را مطالعه کنید.