هر جامعهای عرف و قواعد خاص خود را دارد. این عرف در جنبههای مختلف زندگی اجتماعی و حقوقی افراد نمود پیدا میکند. یکی از این جنبهها که به شدت تحت تاثیر عرف قرار میگیرد، خانواده و روابط خانوادگی است. حقوق خانواده در ایران برگرفته از شرع و دین ماست که در بطن زندگی روزانه مردم نیز دیده میشود. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع حضانت فرزند نامشروع میپردازیم.
در ابتدای امر باید خاطر نشان کنیم که تفاوت میان کودکان عادی و کودکان حاصل از رابطه زنا در نسب آنان است. در مورد فرزندان عادی پدر و مادر که از رابطه مشروع و نکاح متولد شدهاند، نسب آنها به پدر و جد پدریشان برمیگردد. اما کودکانی که نامشروع متولد شدهاند هیچ نسبی با پدر و مادر خود ندارند. در واقع این کودکان هیچ ریشه و اتصالی به افراد زناکاری که آنان را به دنیا آوردهاند، نخواهند داشت.
اما مسئله حضانت و ولایت با نسب این کودکان فرق دارد. ولایت یک مسئله اجباری است و یک حقی که به گردن پدر و جد پدری فرزند است. این حق قابل اسقاط نیست و نمیتوان آن را به دیگری منتقل کرد. پس چه کودک مشروع پدرش باشد چه نامشروع، پدر و جد پدری بر او ولایت دارند. ولایت بر کودک در واقع یعنی مسئولیتی است که پدر و جد پدری نسبت به کودک حاصل از رابطه نامشروع دارند هست. اگر به مباحثی پیرامون رابطه نامشروع علاقه دارید به مطلب شرایط تبدیل مجازات رابطه نامشروع به جریمه نقدی مراجعه کنید.
حضانت این کودکان، جنبه جبران خسارت دارد. یعنی پدر و مادر زناکار باید حضانت طفل خود را بر عهده بگیرند و از او نگهداری کنند تا او به سن قانونی رشد برسد. آنها با بهانه نبود نکاح نمیتوانند فرزندشان را رها کنند و حالا که او را از بسیاری از حقوق بچههای عادی محروم کردهاند، حداقلترین کاری که میتوانند در حق فرزندشان بکنند، حضانت و نگهداری مناسب از او است.
حضانت فرزند نامشروع مطابق قانون، چه پسر باشند و چه دختر، تا پایان سن ۷سالگی با مادرشان است. بعد از اینکه کودک به هفت سالگی رسید، دادگاه خانواده با بررسی اوضاع و احوال هر کدام از والدین و شرایط طفل برای حضانت بعدی او تصمیم میگیرد که بودن در کنار چه کسی برای او بهتر است.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی مطلب مجازات زنا با دختر باکره چیست؟ را مطالعه کنید.
حضانت فرزند چه دختر چه پسر حق و تکلیف والدین است. یکی از اقسام حضانت با به دنیا آمدن فرزند مشترک در ازدواج موقت یا صیغه رخ میدهد. این سوال ممکن است در ذهن کسانی که از طریق عقد موقت دارای فرزند شدهاند و مدت این عقد به اتمام رسیده است مطرح شود. حضانت فرزند در عقد موقت با چه کسی است؟ در این مطلب از مجله دلتا به موضوع حضانت فرزند در عقد موقت میپردازیم.
در رابطه با حضانت طفل در عقد موقت میتوان گفت حضانت در این عقد مانند حضانت در عقد نکاح دائم است. قانون مدنی ایران بیان میکند که پرداخت نفقه اولاد بر عهده پدر است.
در عقد موقت هم به مانند عقد دائم، پدر مسئولیت فرزند حاصل از عقد موقت را بر عهده خواهد داشت همچنین پدر بایستی هزینههای زندگی فرزند دختر یا پسر خود را بپردازد.
حضانت فرزند حاصل از عقد موقت چه دختر یا پسر تا ۷ سالگی با مادر است. پس از آن، حضانت و نگهداری به پدر سپرده خواهد شد. در صورت پذیرش حضانت فرزند توسط پدر، دختر تا ۹ سالگی و پسر تا ۱۵ سالگی میتوانند تحت حضانت پدر باشند.
اگر پس از ۷ سالگی فرزندان حاصل از عقد موقت و پایان مدت قانونی حضانت فرزند، پدر خواهان حضانت فرزند نباشد، مادر جهت دریافت حضانت اولویت خواهد داشت، کما این که همچنان پدر باید مخارج فرزند را بپردازد.
یکی از مهمترین مشکلات در مورد فرزند حاصل از این نوع ازدواج به دلیل عدم ثبت ازدواج موقت در دفتر ازدواج بهصورت رسمی بهوجود میآید.
با اینکه به زنانی که حاضر به این نوع ازدواج میشوند توصیه شده است که فقط در صورت ثبت این عقد در دفتر ازدواج و طلاق رضایت به این نوع از نکاح بدهند اما باز هم در بسیاری از موارد این عقد به ثبت رسمی نمیرسد.
از عقد موقتی که بهصورت رسمی ثبت نشده است و صیغهنامهای از آن در دست زوجین نیست اگر فرزندی حاصل شود، به دلیل عدم ثبت آن، همواره اثبات نصب فرزند به پدر، برای مادر با مشکلات بسیاری روبرو خواهد بود.
لذا جهت سپردن حضانت فرزند به پدر، ابتدا مادر در دادگاه باید ثابت کند که فرزند متولد شده برای این مرد است. در زمان گذشته اثبات این امر برای زنان بسیار مشکل یا حتی غیر ممکن بود اما در حال حاضر با پیشرفتهتر شدن علم و آزمایش دی ان ای امکان اثبات نسب برای مادر راحتتر شده است.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی چگونه زن میتواند طلاق بگیرد؟ را مطالعه کنید.
بر اساس قانون حمایت از خانواده، حضانت فرزند از بدو تولد تا ۷ سالگی برعهده مادر است. پس از آن حضانت به پدر منتقل میشود. البته والدین میتوانند گاهی اوقات خودشان توافق کنند که حضانت فرزند به چه کسی برسد. همچنین رسیدن حضانت فرزند به یکی از والدین به معنای آن نیست که دیگری از دیدن فرزند خود محروم شود. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع محرومیت از دیدار فرزند میپردازیم.
منع ملاقات فرزند تحت حضانت، توسط یکی از والدین، منع قانونی دارد. با ارائه دادخواست ملاقات به دادگاه، میتوان مجوز ملاقات فرزند(اکثرا در حضور یک ناظر) را طبق صلاحدید دادگاه، دریافت کرد.
مکان و زمان ملاقات نیز توسط دادگاه تعیین میشود. اقدام خلاف دستور دادگاه توسط فرد عهدهدار حضانت، در مواردی منجر به سلب حضانت از وی میشود.
چنانچه رسیدگی به پرونده حضانت در دادگاه طول بکشد، امکان دریافت حکم ملاقات موقت از دادگاه توسط هر یک از زوجین وجود دارد.
برای حضانت فرزند قوانین متعددی تدوین شده است. حتی گاهی اوقات دادگاه، خود با توجه به مصلحت فرزند و متناسب با حقوق بشر درباره حضانت او تصمیمگیری میکند.
مطابق ماده ۴۰ قانون حمایت از خانواده هر فردی که از اجرای حکم دادگاه درباره حضانت فرزند خودداری کند یا مانع اجرای درست این حکم شود، با او مقابله میشود.
حتی اگر فردی که حضانت به او رسیده است از دادن طفل خودداری کند، بر حسب تقاضای ذیالنفع و به دستور دادگاه، فرد تا زمان اجرای حکم بازداشت میشود.
ماده ۵۴ قانون حمایت از خانواده درباره مجازات و محکومیت فردی که مانع ملاقات فرزندان با پدر یا مادرشان میشود، صحبت و مجازاتی را هم مقرر کرده است.
اگر هر یک از والدین که حضانت فرزند را برعهده دارند، مانع ملاقات فرزند با والد دیگری شوند، برای بار اول به پرداخت جزای نقدی درجه ۸ و در صورت تکرار به حداکثر مجازات مذکور محکوم میشوند.
در مواردی دیده میشود که زن با بخشیدن مهریه خود به مرد، حق حضانت را از وی میگیرد. اما در چنین حالتی چنانچه مرد عدم صلاحیت زن را در نگهداری از فرزند ثابت نماید، میتواند سرپرستی طفل را مجدد بر عهده گیرد.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی قانون، حقوق فرزندان حاصل از ازدواج موقت با کیست؟ مطالعه کنید.
طبق ماده ۱۱۷۸ قانون مدنی، پدر و مادر مکلف هستند که در حدود توانایی خود به تربیت فرزند یا فرزندان خویش بر حسب مقتضی اقدام کنند و نباید نسبت به آنها بیتوجه باشند. سهلانگاری در نگهداری و تربیت فرزند موجب سقوط حق حضانت میشود. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع محرومیت از حضانت فرزند میپردازیم.
مطابق ماده ۱۱۷۳ قانون مدنی اصلاحی ۱۳۷۶، هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست، صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد.
محکمه میتواند به تقاضای نزدیکان طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضائی هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند.
موارد ذیل از مصادیق عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی هر یک از والدین است:
قانون برای آنکه هریک از والدین وظایف خود را در اجرای حضانت فرزند بعد از طلاق به درستی انجام دهند، ۳ ضمانت اجرایی در نظر گرفته است که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند.
طبق ماده ۶۳۲ قانون مجازات اسلامی، اگر کسی از دادن فرزندانی که به اون سپرده شده است، به اشخاصی که قانونا حق مطالبه دارند، امتناع کند به مجازات حبس از ۳ تا ۶ ماه یا به جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار ریال تا سه میلیون ریال محکوم خواهد شد.
طبق ماده ۱۱۷۲، هیچ یک از والدین حق ندارند در مدتی که حضانت فرزند به عهده اوست، از نگهداری وی امتناع کند.
در صورت امتناع یکی از والدین، حاکم باید به یکی از نزدیکان فرزند را به هریک از والدین که حضانت به عهده اوست، الزام کند.
طبق ماده ۱۱۷۳، اگر کسی که نگهداری یا مواظبت از فرزند به اون سپرده شده است در انجام وظایف خود کوتاهی کند و زیانی به فرزند وارد شود، مسئول جبران زیان وارده خواهد بود.
به عنوان مثال ماده ۶۳۳ قانون مجازات اسلامی گفته است. هرگاه کسی فرزند یا شخصی را که قادر به محافظت از خود نیست، در محلی که خالی از سکنه است رها نماید. مجازاتش حبس شش ماه تا دو سال و یا جزای نقدی سه تا دوازده میلیون ریال است.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی در این شرایط زن میتواند جدا از شوهرش زندگی کند مطالعه کنید.
حضانت فرزند یا فرزندان مشترک، حق و تکلیف والدین است و قانونا حضانت فرزند یا فرزندان چه دختر چه پسر تا ۷ سالگی با مادر است و بعد از آن تا ۹ سالگی برای دختر و تا ۱۵ سالگی برای پسر با پدر است. اما در هر صورت اساس تعیین حضانت مصلحت طفل خواهد بود. حال ممکن است برای عدهای از مادران که حضانت طفل را بر اثر فوت شوهر عهده دارند این سوال ایجاد شود که اگر ازدواج کنند حضانت از آنان سلب خواهد شد؟ در این نوشتار از مجله دلتا به موضوع حضانت بعد از ازدواج مادر میپردازیم.
قیمومت به معنای سرپرستی و حمایت است. قیمومیت در واقع نهادی است که برای حمایت از محجوران اعم از صغیر، سفیه و مجنون ایجاد شده است. در واقع، اشخاص صغیر، سفیه و مجنون بایستی تحت حمایت شخصی باشند تا امور آنها اداره شود.
در این معنا، قیمومت با حضانت که ناظر بر نگهداری، مراقبت و حمایت جسمی از فرزندان است تفاوت دارد. حضانت فرزندان در درجه اول به عهده پدر و مادر طفل است که حق و تکلیف به حضانت دارند. اما قیم به موجب حکم دادگاه برای اداره امور مالی محجور تعیین میشود که البته اولویت با نزدیکان طفل است.
گفته شد که حضانت و نگهداری فرزندان بر عهده پدر و مادر آنها است. نمیتوان بیدلیل این حق را از آنها سلب کرد. حق حضانت فرزند یا فرزندان با ولایت و قیمومت فرزند که بحثی مالی است متفاوت خواهد بود. بعد از فوت پدر ولایت و قیمومت فرزند یا فرزندان بر عهده جد پدری یا همان پدر بزرگ خواهد بود.
حضانت موضوعی جدا از نفقه، ولایت و قیمومت در امور مالی فرزند است. حضانت فرزند بعد از فوت پدر با مادر است و این حق مادر است که از فرزندش مراقبت کند.
طرز فکر عموم مردم این است که بعد فوت، پدربزرگ میتواند حضانت را از مادر بگیرد در صورتیکه قانونا اگر مادر مشکل اخلاقی و روانی نداشته باشد قیم یا هر کس دیگری بعد از فوت پدر نمیتواند حضانت را از مادر بگیرد.
اما در طلاق زوجین، اگر مادر حضانت طفل را بر عهده داشته باشد و ازدواج کند پدر میتواند از دادگاه درخواست سلب حضانت از مادر کند که مورد قبول دادگاه هم خواهد بود. زیرا ازدواج مادر از موارد سلب حضانت مادر محسوب خواهد شد.
حال این سوال مطرح میشود که اگر پدر فوت شده باشد در زمان حضانت مادر اگر او ازدواج کند جد پدری یا قیم او میتواند از دادگاه تقاضای سلب حضانت از مادر کند؟
برای جواب به این سوال ماده قانونی خاصی نداریم تا به آن استناد کنیم اما با توجه به ماده ۱۱۷۱ قانون مدنی: در صورت فوت یکی از ابوین حضانت طفل با آنکه زنده است خواهد بود.
رویه عرف دادگاهها سلب حضانت از مادر در صورت شوهر کردن مشروط به زنده بودن پدر است. اما در صورت فوت پدر، مادر اولویت در حضانت فرزند دختر یا پسر را دارد حتی اگر ازدواج مجدد کند.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر مطلب نحوه تقسیم ارث بین فرزندان دختر و پسر را مطالعه کنید.