بر اساس قانون اگر فردی اقدام به ترساندن شخص دیگری کند، مجازات قانونی را باید تحمل کند که گاهی این مجازات بسیار سنگین است. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع مجازات ترساندن دیگران میپردازیم.
صدمه زدن به دیگران اگرچه در اغلب موارد با اثری قابل مشاهده و ملموس از جمله بریدگی، شکستگی، سوختگی، پارگی، اثر گلوله و مانند اینها همراه است اما در برخی از موارد، بدون هیچ اثر ظاهری بر جسم قربانی، به وی صدمه زده یا حتی او را میکشد.
گاهی اوقات پیش میآید که فردی، از روی شوخی دیگری را میترساند. مثلا خبر دروغین فوت همسر یا یکی از فرزندان وی را با نشان دادن عکسهایی از جسد آنها به کمک فتوشاپ به وی میدهد.
سگ وحشی خود را به سوی وی برمیانگیزاند. اقدام به ایجاد صدای بسیار مهیب در اطراف وی میکند. هنگامی که خوابیده است، فریاد بسیار بلندی بالای سرش میکِشد.
ملحفهای سفید روی خود انداخته و در تاریکی شب، خود را یک شبح یا ملکالموت معرفی میکند. شمشیر یا چاقو یا اسلحهای گرم به طرف وی یا یکی از عزیزانش میکشد و مانند این موارد.
در تمامی این موارد، با توجه به شدت عمل و نیز سن طرف مقابل، خصوصا وقتی که کودک، بیمار، سالمند یا اساسا فردی بسیار ترسو باشد، احتمال وقوع سکته قلبی یا سکته مغزی و مرگ وی وجود دارد. دراینصورت، ترساننده مسئول هر آسیبی خواهد بود که به قربانی در اثر این عمل برسد.
در این موارد نمیتوان ترساننده را مسئول مرگ یا هر حادثه دیگری که از ترساندن وی ناشی میشود، ندانست. خصوصا آن که حملات عصبی و ایستهای قلبی به خوبی توسط پزشکی قانونی قابل اثبات هستند.
اما ممکن است از خود بپرسیم در این موارد، مسئولیت مرتکب چگونه است؟ آیا اینکه دیه بپردازد، کفایت میکند یا ممکن است قصاص هم بشود؟ قانون برای جرایم متفاوتی مجازات در نظر گرفته است اگر به مطالب پیرامون مجازاتهای مختلف علاقه دارید به مطلب رابطه نامشروع در خودرو چه مجازاتی دارد؟ مراجعه کنید.
پاسخ آن است که هر دو صورت مذکور ممکن است. بهعلاوه در مواردی امکان دارد خویشاوندان فرد ترساننده، مسئول پرداخت دیه به ورثه قربانی (در صورتی که فوت کرده باشد) یا به خود قربانی (در صورتی که فوت نکرده و آسیب دیده باشد) باشند. در مواردی نیز ممکن است دیه از بیتالمال پرداخت شود.
بنابراین قانونگذار در ماده ۴۹۹ از قانون مجازات اسلامی بیان میدارد:
هرگاه کسی دیگری را بترساند و آن شخص در اثر ترس بی اختیار فرار کند یا بدون اختیار حرکتی از او سر بزند که موجب ایراد صدمه بر خودش یا دیگری گردد، ترساننده حسب تعاریف جنایات عمدی و غیر عمدی مسئول است.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی مطلب حکم خیانت زن به شوهر چیست؟ را مطالعه کنید.
جرم زنا از انواع جرایم حدی محسوب میشود که به دلیل جا گرفتن این جرم در دسته حدود، شرع اسلام در مورد انواع این جرم و مجازاتهای آن کاملا بحث کرده است. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع انواع جرم زنا میپردازیم.
اولین مورد از انواع زنا که با توجه به تعریف این جرم میتوان به آن رسید، زنا با همخون یا زنای نسبی است. محرم نسبی یعنی کسی که همخون و محرم ماست. مثل برادر، خواهر، مادر، پدربزرگ، دایی، عمه، عمو، خاله. چون بین این افراد هرگز نمیتوان رابطه ازدواج متصور شد، یعنی بین آنها رابطه زن و شوهری برقرار کرد، پس رابطه جنسی بین آنها زنا خواهد بود.
زنای محصنه به زنایی گفته می شود که فرد متاهل انجام میدهد. در این حالت فرد همسری دائمی دارد که میتواند هر زمان خواست با او رابطه داشته باشد و هیچ مشکلی مثل بیماری و غیبت طولانی، درباره این موضوع وجود ندارد اما باز هم اقدام به زنا میکند. اگر بین زن و شوهر، مرد زنا کند، زنای محصن است و اگر زن زنا کند، زنای محصنه است.
زنای غیر محصنه به زنایی گفته میشود که محصنه نیست. یکی از سوالات پر تکرار تکلیف کودکان حاصل از رابطه نامشروع است. اگر به این مطالب علاقه دارید به مطلب شرایط دریافت شناسنامه برای فرزند نامشروع مراجعه کنید.
این زنا به دو دسته تقسیم میشود:
نوع دیگر از انواع زنا، زنای به عنف به معنای زنایی است که بهصورت اجباری صورت گرفته است. یکی از دو طرف راضی به زنا نیست. مثل زمانیکه مردی به زور به زنی تجاوز میکند یا اینکه بعد از تهدید، زن را وادار به رابطه جنسی کنند حتی اگر زن تسلیم شود باز هم زنا رخ میدهد.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی مطلب رابطه نامشروع در خودرو چه مجازاتی دارد؟ را مطالعه کنید.
یکی از مجازاتهایی که هم به عنوان حد و هم تعزیر اجرا میشود مجازات شلاق است. شلاق همان معنای تازیانه را میدهد که در جرایمی مانند زنا، قذف، شرب خمر و غیره قابل اعمال و اجرا است. لذا، پس از صدور رای محکومیت متهم به اجرای مجازات شلاق چه اینکه متهم آزاد باشد چه در زندان باشد مجازات اجرا میگردد. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع عدم اجرای مجازات شلاق میپردازیم.
نحوه اجرای شلاق باید به گونهای باشد که ضربات به جلوی بدن و سر، صورت، گردن اصابت نکند. اجرای شلاق نباید به گونهای باشد که به علت پیچیدن شلاق، قسمتهای جلوی بدن مورد اصابت قرار گیرد.
چنانچه مجازات شلاق در فضای سرپوشیده اجرا شود، باید دمای هوای آن معتدل باشد و درصورتیکه در فضای باز اجرا میشود، نباید دمای هوا بسیار سرد یا بسیار گرم باشد. در نقاط سردسیر حکم در ساعات گرم و در نقاط گرمسیر در ساعات خنک اجرا میشود.
استفاده از هرگونه داروی بیحسی و ضد درد پیش از اجرای شلاق ممنوع است.
اجرای حکم شلاق با نظارت قاضی اجرای احکام کیفری انجام و توسط نماینده وی شمارش میشود. در موارد تردید در تعداد ضربات، تعداد بیشتر اجرا میشود.
مامور اجرای حکم شلاق نباید قرابت نسبی، سببی یا سابقه دوستی یا دشمنی با محکوم یا یکی از طرفین دعوا داشته باشد.
در صورت بیهوش شدن محکوم هنگام اجرای مجازات شلاق، اجرای حکم متوقف میشود و تا بهبودی وی به تاخیر میافتد.
اگر فرد محکوم به شلاق، هم محکوم به شلاق تعزیری شده باشد و هم محکوم به شلاق حدی شده باشد، پس از اجرای محکومیت اولیه اجرای حکم دوم تا بهبودی محل اصابت ضربات شلاق به تاخیر میافتد مگر اینکه محکوم خواهان اجرای حکم دوم پیش از بهبودی باشد.
اگر فردی که مشکلی دارد و این مشکل به تأیید پزشک معتمد رسیده است، محکوم به مجازات شلاق شود، حکم به دو صورت اجرا میشود. به این ترتیب اگر بنا بر تشخیص پزشک فرد کلا معاف از شلاق باشد، مجازاتهای دیگری جایگزین میشود. اما اگر توانایی تحمل دارد حکم شلاق به صورت ضغث اجرا میشود. منظور از ضغث این است که به جای ضربه زدن با یک شلاق، به صورت دستهای شلاق میزنند که در این شرایط با اصابت دو یا سه ضربه به بدن محکوم، حکم مذکور اجرا میشود.
همچنین هنگام قاعدگی(عادت ماهانه) اجرای حکم شلاق امکانپذیر نیست. در حقیقت با تشخیص پزشک معتمد اگر فرد در این دوره قرار داشت از اجرای حکم شلاق دست میکشند و بعد از اتمام دوه نقاهت، حکم اجرا میشود.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی مطلب مجازات سقط جنین بدون اجازه شوهر چیست؟ را مطالعه کنید.
بر اساس قانون مدنی، همین که عقد ازدواج بهصورت صحیح میان زن و مردی صورت پذیرد، حقوق و تکالیفی بر دوش آنها مستقر میکند. یکی از مهمترین این حقوق و تکالیف، ” مهریه زن ” است. چرا که زن پس از عقد مالک مهریه یا صداق تعیین شده میگردد و هر زمان که بخواهد میتواند نسبت به مطالبه مهریه اقدام کند. علاوه بر این، مرد نیز مکلف است که هر زمان زن تقاضا کرد، مهریه وی را بپردازد. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع دریافت مهریه زن فوت شده میپردازیم.
اگر زن، ورثهای جز شوهر نداشته باشد، تمام اموال به او خواهد رسید. از آنجا که با فوت زن کلیه حقوق و مطالباتش به ورثه وی میرسد و از جمله حقوق زن مهریه اوست اگر در زمان حیات او از شوهر نگرفته باشد، این حق به گردن مرد است. از این رو پدر و مادر زن از مهریه ارث میبرند. برای محاسبه مهریه، سهم شوهر از مبلغ مهریه کسر میشود و مطابق سهمالارث به پدر و مادر او داده خواهد شد. اگر به مطالب ارث علاقه دارید به موضوع در این شرایط زن دوم، هرگز ارث نمیبرد میپردازیم.
مهریه زن از جمله دیونی است که بر گردن مرد است و تا پس از مرگ زن نیز قابل مطالبه است. اگر زن در قید حیات نباشد، وراث ایشان میتوانند به نیابت از او، مهریه زن را از اموال شوهر مطالبه کنند. البته در این موارد باید قوانین مربوط به طبقات وراثت و سهمالارث بهطور کامل مشخص شده و مورد توجه قرار گیرد. زیرا طبق قانون مدنی، اگر زن در زمان حیات، مهریهاش را از شوهرش نگرفته باشد، این حق به ورثهاش میرسد.
اگر زن قبل از مطالبه مهریه فوت کند و مهریه وجه رایج باشد، ورثهاش میتوانند آن را دریافت کنند. معمولا وراث برای دریافت مهریه زن از طریق اقامه و طرح دعوا برای دریافت آن اقدام مینمایند که طبق قانون مهریه به ورثه میرسد.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی مطلب تقسیم اموال زن و شوهر بعد از طلاق را مطالعه کنید.
یکی از شرایطی که هنگام طلاق در خصوص زنان مقرر شده است، پاک بودن زن است. یعنی اینکه طلاق در زمان حیض ( عادت ماهانه) زن صحیح نیست. البته این امر استثنائاتی هم دارد. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع طلاق در دوران عادت ماهانه میپردازیم.
قانون مدنی به پیروی از فقه اسلامی، حکم طلاق در عادت ماهانه زن را مشخص نموده است. بر اساس ماده ۱۱۴۰ قانون مدنی، “طلاق زن در مدت عادت زنانگی یا در حال نفاس صحیح نیست “.
نفاس حالتی است مانند عادت زنانگی که هنگام زایمان در زنان به وجود میآید و مدت آن حداکثر ده روز بعد از زایمان است. شاید هدف از این قاعده آن باشد که طلاق در زمانی انجام شود که امکان معاشرت و نزدیکی بین زن و مرد وجود داشته باشد تا شاید از آن جلوگیری شود.
همانگونه که گفته شد، بر اساس قانون مدنی، اصل بر باطل بودن طلاقی است که در مدت عادت ماهانه زن یا دوره نفاس واقع میشود مگر در چند مورد که به شرح زیر است:
معمولا در دوران حاملگی عادت زنانگی یا نفاس وجود ندارد. به همین دلیل، طلاق در این دوران بلامانع است و قانونگذار پاکی زن را در این مورد شرط ندانسته است. اگر به مطالب طلاق علاقه دارید به مطلب طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی مراجعه کنید.
هرگاه زن و مرد بخواهند از هم طلاق بگیرند و رابطه زناشویی هم بینشان واقع نشده باشد، قانونگذار نیز پاکی زن را شرط ندانسته است و این طلاق از نوع طلاق بائن است.
اگر شوهر زن، غایب بوده باشد و در زمان طلاق با زن در یک منزل سکونت نداشته باشد، نمیتواند اطلاع حاصل کند که زن در عادت ماهیانه است یا خیر؛ در این شرایط پاکی زن شرط طلاق نیست.
همچنین، در سایر مواردی که زن و شوهر جدا از هم زندگی کنند، به نحوی که آگاهی مرد از وضعیت زن ممکن نباشد، در حکم غیبت مرد هست و طلاق دادن او صحیح است.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی مطلب مجازات سقط جنین بدون اجازه شوهر چیست؟ را مطالعه کنید.