یکی از دعاوی مهم و پیچیده خانوادگی دعوای طلاق ناشی از نازایی زن و مرد است. پیچیدگی این نوع دعوا از این جهت است که قانونگذار ما برای حفظ خانواده، تشریفات طولانی را برای صدور حکم طلاق در نظر گرفته است. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع طلاق به علت نازایی میپردازیم.
گفته شده که مطابق با ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی مرد میتواند هر موقع بخواهد زنش را با رعایت تشریفات خاص طلاق دهد. این تشریفات عبارتاند از: ثبتنام در سامانه طلاق، رفتن به جلسات مشاوره و ارائه دادخواست طلاق.
مخالفت زن هم مانع صدور حکم طلاق از طرف مرد نخواهد بود. با توجه به این ماده میتوان فهمید که مرد برای جدایی و طلاق دادن زن نیازی به ارائه دلیل محکمهپسند در ضمن برگه دادخواست طلاق ندارد.
پس اگر زن نازا باشد و نتواند فرزندی به دنیا بیاورد یا هر مشکل دیگری که بعد از عقد برای او بوجود آمده است را داشته باشد، مرد میتواند با پرداخت تمام حقوق مالی زن به او گواهی عدم امکان سازش را برای طلاق دادن زن از دادگاه بگیرد. مهلت استفاده از این گواهی سه ماه است. نازایی زن یا بچهدار نشدن او از موارد فسخ نکاح نیست.
یکی از شایعترین علتهای طلاق در جامعه همین موضوع طلاق به دلیل نازایی مرد است. در قانون حمایت از خانواده و در بند ۱۰ شرایط مذکور در عقدنامههای ازدواج دائم یکی از مواردی که زن حق طلاق را دارد، مبحث طلاق به دلیل نازایی مرد است.
درصورتیکه زنی پس از گذشت ۵ سال از شوهر خود به جهت عقیم بودن (ناباروری) یا عوارض جسمی دیگر صاحب فرزند نشود، زن میتواند طلاق به دلیل نازایی را در دادگاه مطرح کند.
سوالی که مطرح میشود آن است که آیا قانون در صورت بچهدار نشدن شوهر، از طریق طبیعی و معمول به زن امکان طلاق میدهد؟ یا پس از طی مراحل درمان و استفاده از روشهای باروری غیر طبیعی و بچهدار نشدن شوهر، امکان طلاق وجود دارد؟
قانون در این خصوص ساکت است و بین قضات دادگاهها هم اختلاف نظر است. ولی، اکثریت قضات صرف بچهدار نشدن شوهر از طریق طبیعی پس از مدت ۵ سال را برای طلاق زن کافی میدانند.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی مطلب حقی که به زن اجازه میدهد تمکین نکند اما نفقه و مهریه بگیرد را مطالعه کنید.
تعدد زوجات (چند همسری) ریشه تاریخی بسیار قدیمی دارد و از زمانهای گذشته وجود داشته است. این تفکر که اسلام مبتکر تعدد زوجات بوده نادرست است و تعدد زوجات قبل از اسلام هم در میان بسیاری از ملل شایع بوده است. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع شرایط ازدواج مجدد مردان میپردازیم.
در سال ۱۳۵۳ قانون جدید حمایت خانواده به تصویب مجلس شورای ملی رسید و به موجب ماده ۱۶ قانون مذکور مرد نمیتواند با داشتن زن، همسر دوم اختیار کند، مگر در موارد زیر:
در بند ۱۲ شروط چاپی مندرج در سند ازدواج آمده است: “شوهر، همسر دیگری بدون رضایت زن اختیار کند” اگر زوج (شوهر) این شرط را امضاء کرده باشد و سپس ازدواج مجدد بدون اجازه همسر اول کرده باشد، زن اول وکیل او در طلاق خواهد شد و میتواند به محض ازدواج مجدد وی با مراجعه به دادگاه حکم طلاق دریافت کند. از این جهت تفاوتی بین عقد دائم و موقت نیز وجود ندارد.
طبق قانون تقسیم ارث که در آن طبقات وراث مشخص شده و به نسبت درجه نزدیکی به متوفی این طبقات تقسیمبندی شدهاند هر کسی که فوت کند و مالی از وی باقی بماند و وارثی هم داشته باشد اموال او باید به نسبت سهمشان بین آنها تقسیم شود. اما باید دید در مورد ارث فرد مجرد چه قانونی وجود دارد. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع تقسیم ارث دختر و پسر مجرد میپردازیم.
در مورد تقسیم ارث پسر مجرد، میتوان گفت که اگر از او مالی پابرجا باشد و از وراث طبقه اول پدر و مادر او در قید حیاط باشند ارث وی به سه قسمت تقسیم میشود. یک قسمت را مادر و مابقی سهم پدر خواهد شد و دیگر به خواهر و برادرها ارثی نخواهد رسید.
اما اگر پدر و مادر در زمان حیات فرزند پسر در قید حیات نباشند اموال او به نسبت برادرها دو برابر خواهرها بین آنها تقسیم میگردد. در صورت فوت خواهر و برادر اموال به خواهرزادهها و برادرزادهها به همان نسبت برادرزادهها دو برابر خواهرزادهها خواهد رسید.
درصورتیکه وراث پسر مجرد چند برادر باشند یا چند خواهر ارث بهصورت مساوی بین آنها تقسیم خواهد شد. اگر به مباحث ارث علاقه دارید مطلب فرزند نامشروع هرگز از والدین خود ارث نمیبرد را مطالعه کنید.
در تقسیم اموال افراد مجرد چه پسر و چه دختر به علت نبود همسر و فرزندان، اموال به خانواده به نسبت قرابت آنها خواهد رسید. در صورت نبود همه افراد یک طبقه ارث به طبقه بعد منتقل خواهد گردید و این تقسیم در مورد ارث دختر و پسر مجرد فرقی نخواهد داشت.
اگر فرد مجردی فوت کند و وراث او فقط پدر یا مادر وی باشد همه اموال به وی خواهد رسید و دیگران ارثی از وی نخواهند برد. قانون بیان میدارد که حقوق و مزایایی که فرد متوفی مجرد داشته در صورت حیات پدر و مادر به آنها خواهد رسید.
اگر فرد مجردی فوت کند (فرقی بین دختر و پسر مجرد وجود ندارد) و پدر و مادر ایشان در قید حیات باشند، وراث فرد محسوب میشوند. سهمالارث پدر به اندازه دو سوم اموال متوفی و سهمالارث مادر به میزان یک سوم اموال متوفی است.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی مطلب مشکلات حقوقی زنان برای دریافت ارث را مطالعه کنید.
با توجه به آنکه موضوع ملک به بخش بزرگی از دارایی افراد مربوط میشود، بنابراین همه افراد باید آگاهی خوبی از موضوعات ملکی و کلاهبرداریها و روشهای مختلف آن داشته باشند. با این کار از کلاهبرداریهای مختلف میتوان جلوگیری کرد و معامله امنتری انجام داد. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع کلاهبرداری در اجاره ملک میپردازیم.
در کنار کلاهبرداری در حوزه فروش، در حوزه اجاره هم کلاهبرداریهایی صورت میگیرد. یکی از رایجترین آنها دریافت پول، پیش از تنظیم هرگونه قراردادی است. بنابراین شما باید تلاش کنید تا معامله را اصولی انجام دهید. هیچ مبلغی را پیش از تنظیم قرارداد پرداخت نکنید.
زمانیکه یک اجارهنامه تنظیم میشود حضور صاحبخانه و مستاجر لازم است. باید از ملک هم بهصورت حضوری بازدید کنید تا آنچه شنیدهاید را با واقعیت انطباق دهید.
گاهی اوقات خانهای که اجاره داده میشود دارای عیبهایی است که تنها در صورت بازدید حضوری مشخص خواهد شد. همچنین ممکن است کلاهبرداران در حوزه اجاره، ملک را به چندین نفر اجاره دهند. برای جلوگیری از این اتفاق باید قرارداد درستی تنظیم کنید. در اینصورت هنگام بروز هرگونه کلاهبرداری میتوانید آن را از طریق مجاری قانونی پیگیری کنید.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی مطلب شیوههای جدید کلاهبرداری از طریق تلفنهمراه را مطالعه کنید.
بهطورکلی، ارث به خویشاوندان نسبی و سببی شخص تعلق خواهد گرفت. اما سوال مهمی که ممکن است مطرح شود آن است که آیا فرزند نامشروع نیز ارث میبرد؟ آیا وی مانند فرزندان مشروع با والدین و خویشاوندان خود رابطه توارث (ارثبری) خواهد داشت؟ در این مطلب از مجله دلتا به موضوع ارث فرزند نامشروع میپردازیم.
فرزندی که متولد از زنای میان زن و مردی باشد، نمیتواند از پدر و مادر خود و سایر خویشاوندان ارثی ببرد. محرومیت وی از ارث به دلیل آن است که عمل زنا مانع ایجاد شدن نسب قانونی و مشروع است.
همانگونه که گفته شد، ارث فرزند نامشروع به او تعلق نخواهد گرفت. اما در ادامه ماده ۸۸۴ قانون مدنی، شرایطی پیش بینی شده است که در صورت وجود داشتن آنها، فرزند زنازاده هم میتواند ارث ببرد.
بر اساس این ماده: “ولدالزنا (فرزند متولد شده از زنا) از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نمیبرد. لکن اگر حرمت رابطهای که طفل ثمره آن است نسبت به یکی از پدر و مادر ثابت و نسبت به دیگری به واسطه اکراه یا شبهه زنا نباشد، طفل فقط از یک طرف و اقوام او ارث میبرد و بالعکس”.
بر این اساس، شرایط ارث بردن عبارت است از اینکه:
درصورتیکه مرتکب فعل زنا هنگام ارتکاب آن در اشتباه باشد و نداند عمل ارتکابی نسبت به او ممنوع است، زنا واقع نمیشود و دراینصورت، طفل متولد از این رابطه، “ولد به شبهه” نامیده میشود.
در چنین حالتی، فرزند با شخصی که در شبهه یا اشتباه بوده است، نسب قانونی خواهد داشت و از او ارث میبرد.
اگر هم هر دوی زن و مرد در شبهه باشند، عمل انجام شده نسبت به هیچکدام از آنها زنا نیست و طفل متولد شده، دارای نسب قانونی با هر دوی آنها خواهد بود.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی مطلب مجازات تهمت رابطه نامشروع به همسر چیست؟ را مطالعه کنید.