تفاوت دیه و ارش در این است که نوع و میزان دیه در قانون مشخص است ولی میزان خسارت ارش در قانون مشخص نیست.
معمولا جبران خسارات بدنی با پرداخت دیه یا ارش است، نوع و میزان خسارت دیه در قانون مشخص است ولی میزان خسارت ارش در قانون مشخص نیست. به عنوان مثال در قانون جبران خسارت قطع شدن یک دست نصف یک دیه کامل اما، دیه پاره شدن یک تار عصبی دست در قانون اعلام نشده است. در خصوص جبران این نوع خسارت قاضی دادگاه،به نظریه کارشناسی پزشکی قانونی رجوع میکند. مجله پیام دلتا در این مقاله ماهیت دیه و ارش، موارد تعیین و تفاوت این دو اصطلاح را بررسی می کند .
در قانون مجازات اسلامی، دیه به عنوان مجازات مالی تعیین شده که بر اساس آن، در صورت ایراد جراحت از جانب شخص نسبت به دیگری، خواه منجر به فوت عمد یا غیر عمد و یا موجب نقص و یا جراحت در اعضای بدن شخص شود، شخص محکوم به پرداخت آن مال معین خواهد بود و در مواردی که جانی مشخص نیست و فرد به قتل رسیده باشد، دیه از بیت المال پرداخت میشود.
مطابق قانون هر جنایتی که بر عضو کسی وارد شود و مقدار معینی برای آن تعیین نشده باشد، جانی باید مبلغی تحت عنوان ارش بپردازد. همچنین در کلیه مواردی که به موجب مقررات قانونی ارش تعیین شده است، با در نظر گرفتن دیه کامل انسان و نوع و کیفیت جنایت و میزان خسارت وارده طبق نظر کارشناس تعیین میشود. بنابراین به مالی که شخص در مقابل جنایتی که وارد کرده، به طرف آسیب دیده میپردازد و برای آن دیه خاصی تعیین نشده است ارش جنایت میگویند.
اگرچه دیه و ارش هر دو مجازات مالی محسوب میشوند؛ ولی تفاوت هایی دارند:
بنابر تعریفی که از دیه و ارش مطرح شد میتوان گفت تفاوت این دو اصطلاح در این است که نوع و میزان دیه در قانون مشخص است ولی میزان خسارت ارش در قانون مشخص نیست.
همچنین اگر بخواهیم تفاوت این دو را از یکدیگر بسنجیم در عمل، ارش بیشتر از دیه در قانون کاربرد دارد. دیه برای اعضای خاصی از بدن مانند دست، پا، دندان، استخوانها، بعضی جراحات وارده به سر و صورت و… تعیین شده است در حالی که صدمات وارده به بدن اشخاص عمد و غیر عمد آن قدر متنوع است که ناگزیر باید «ارش» تعیین شود.
دیه هم نسبت به جراحات و نقص اعضای بدن و هم نسبت به قتل تعیین میشود؛ در حالی که ارش فقط نسبت به جراحات است.مقدار دیه در زن و مرد متفاوت ولی در ارش بین زن و مرد یکسان است.
با توجه به اینکه جبران خسارت ناشی از هرگونه وقوع جنایت و یا ایراد ضرب و جرح، در وهله اول شخص را محکوم به پرداخت دیه قانونی میکند؛ ولی در برخی از موارد هم ممکن است که میزان جراحات وارده، متعدد باشد و علاوه بر دیه، ارش هم تعیین شود.تعدادی از مواردی را که قانون علاوه بر دیه، ارش را هم تعیین کرده و شخص محکوم به پرداخت هر دو است، شامل موارد زیر است:
شرکت در نزاع دسته جمعی و عواقب آن
خسارت افت قیمت خودرو را چه کسی باید بپردازد؟
کسی که اقدام به شهادت دروغ کند، دارای مسئولیت مدنی و کیفری خواهد بود. به این معنا که اگر کذب بودن شهادت او اثبات شد، نه فقط باید خسارات وارده به دلیل این نوع شهادت خود را بپردازد و جبران کند بلکه از لحاظ کیفری نیز دارای مسئولیت خواهد بود. یعنی اگر دروغ بودن گواهی او محرز گردد، باید ضرر وارده به خاطر این نوع گواهی خود را بدهد و غرامت بپردازد و از نظر کیفری هم مسئولیت دارد.
هر فردی که مدعی حقی است، باید آن را اثبات کند و بر اساس قانون یکی از موارد اثبات دعوی، شهادت است.شهادت از مجموعه کارهایی است که معمولا اشخاصی که مشکلات حقوقی و کیفری پیدا میکنند به آن دقت دارند. شهادت گواهان، یکی از علت های شناسایی موضوع و موارد شکایت در دادگاهها به حساب میآید و عبارت است از اطلاعات یک فرد خارج از دعوی که موضوع مورد ادعا را دیده یا شنیده باشد یا اگر مورد، از موارد دیدنی و شنیدنی نباشد، از آن آگاه شده است.با مجله پیام دلتا همراه باشد.
به عبارت دیگر، شهادت دادن به این معنا است که شخص از واقعهای جزیی یا کلی که بین ۲ یا چند نفر صورت گرفته است، در دادگاه یا نزد مراجع قضایی یا قانونی خبر دهد یا اطلاعرسانی کند. احضار گواه یا شاهد در دعاوی کیفری بر حسب درخواست شاکی یا متهم و به تشخیص قاضی انجام میشود. همچنین فردی که به عنوان شاهد برای بیان وقوع رخدادی در دادگاه حاضر میشود باید دارای شرایط و ویژگیهایی باشد.
قاضی یا دادرس مختار است شهادت را بپذیرد یا رد کند. زیرا ممکن است قاضی تشخیص دهد شاهد واجد شرایط قانونی مورد نظر نیست. به عنوان مثال مطابق قانون، اظهارات دیوانه و افرادی که به سن بلوغ یعنی ۱۵ سال تمام نرسیدهاند، قابل اعتماد نیست. همچنین، وجود قصد ، اختیار و اهلیت ضروری است و در صورت نبود یا مفقود بودن هر یک از این شرایط، شهادت بلااثر خواهد بود.
اگر شهادت در شرایط اکراه انجام شده باشد، معتبر نیست چرا که ممکن است برای قاضی نسبت به موضوع آگاهی و علم ایجاد کند اما به عنوان یکی از ادله اثبات دعوی موثر نخواهد بود.
کسی که اقدام به شهادت دروغ کند، دارای مسئولیت مدنی و کیفری خواهد بود. به این معنا که اگر کذب بودن شهادت او اثبات شد، نه فقط باید خسارات وارده به دلیل این نوع شهادت خود را بپردازد و جبران کند بلکه از لحاظ کیفری نیز دارای مسئولیت خواهد بود.
یعنی اگر دروغ بودن گواهی او محرز شود، باید ضرر وارده به دلیل گواهی خود را بدهد و غرامت بپردازد و از نظر کیفری هم مسئولیت دارد. قانون آیین دادرسی کیفری سال ۱۳۹۲، گواهی دروغ را به طور جدی مورد بررسی و توجه قرار داده است.
طبق این قانون، در مورد افرادی که در روند تحقیقات مقدماتی و دادرسی به هر دلیلی بازداشت و از سمت مراجع قضایی، حکم بی گناهی یا قرار تعقیب نکردن در خصوص آنان صادر میشود، این طور آمده است که آنان میتوانند ضرر روزهای بازداشت را از دولت درخواست کنند. همین طور که اگر که بازداشت به دلیل شهادت دروغ یا مقصر مقام قضایی باشد ، دولت بعد از پرداخت خسارت قادر است به مسئول اصلی رجوع کند.
طبق قانون معتبر است. در صورتی که گواهی به شهادت فرد قابل اعتمادی باشد که به دلایلی نتوانسته است در دادگاه حاضر شود. شهادت باید به طور قطعی و یقین باشد و بر اساس ماده ۱۳۱۵ قانون مدنی «شهادت باید از روی قطع و یقین باشد؛ نه به طور شک و تردید» این موضوع به آن معنا است که شاهد آنچه را در دادگاه میگوید باید دیده، شنیده یا حس کرده باشد.
سن شاهد باید ۱۵ سال تمام شمسی باشد. براساس قانون، شهادت اطفالی که به سن ۱۵ سال تمام نرسیدهاند فقط ممکن است برای اطلاع از موضوع شنیده شود؛ مگر در مواردی که قانون شهادت این اطفال را معتبر شناخته باشد.
شهادت افراد دیوانه معتبر نیست اما افرادی که به جنون ادواری مبتلا هستند اگر در زمان سلامتی شهادت بر امری بدهند معتبر است. همچنین شهادت فردی که بر اثر کهنسالی یا بیماری دچار فراموشی شده باشد، پذیرفته نیست.
در واقع ، یکی از شرایط اصلی که شاهد باید داشته باشد، رسیدن او به سن بلوغ و عقل است. این شرط از آن نظر دارای اهمیت بسیار است که درک صحیح فرد از گواهی (شهادت) بر موضوع را تضمین میکند.
شهادت شهود باید مطابق با موضوع شکایت باشد. در دعاوی که تعداد شهود زیاد است باید میان مفاد شهادت شهود اتحاد باشد و در صورتی معتبر است که همه به یک واقعه رخداده شهادت دهند.
خیانت در امانت چه مجازاتی دارد؟
برخورد قانونی با گرانفروشان و کمفروشان
شرکت در نزاع دسته جمعی و عواقب آن
چک برگشتی از جرائم علیه اموال است که مشکلاتی فراوان در جامعه به وجود آورده و خیلیها به دلیل ناآگاهی و استفاده ناصحیح از چک دچار مشکلات فراوان شده و حتی سر از زندان درمیآورند.دارندگان چک و صاحبان حسابجاری اگر موارد قانونی مربوط به استفاده از چک را رعایت کنند، از دستهچک آنان سوءاستفاده نمیشود و یا سوءاستفاده به حداقل ممکن میرسد.
همواره در خصوص چک نکاتی وجود دارد که حتی مدیران و کسبه که به مراتب بیش از سایرین از چک استفاده میکنند با رعایت نکردن این نکات ناخواسته موجبات جعل و سوء استفاده را برای سودجویان فراهم میآورند.
به گزارش مجله پیام دلتا چک برگشتی از جرائم علیه اموال است که مشکلاتی فراوان در جامعه به وجود آورده است .خیلیها به دلیل ناآگاهی و استفاده ناصحیح از چک دچار مشکلات فراوان شده و حتی سر از زندان درمیآورند و بسیاری از زندانیها را افرادی تشکیل میدهند که به سبب ناآگاهی از قانون چک گرفتار شدهاند.دارندگان چک و صاحبان حسابجاری اگر موارد قانونی مربوط به استفاده از چک را رعایت کنند، از دستهچک آنان سوءاستفاده نمیشود و یا سوءاستفاده به حداقل ممکن میرسد.
– هنگام نوشتن متن چک سعی کنید شخصا” و با قلم خود متن چک را بنویسید، حتی اگر طرف مقابل مورد اعتماد شما باشد، هرگز اجازه ندهید دیگران متن چک را بنویسند.
– در قسمت «مبلغ چک» میزان آن را هم بهصورت ریال و هم تومان بنویسید و همچنین در قسمت «در وجه» سعی کنید که وجه را به اسم شخص بنویسید و تا میتوانید از نوشتن کلمه «حامل» خودداری کنید.
– در داخل شکل مستطیل که باید مبلغ به عدد نوشته شود سعی کنید از سمت چپ با کمترین فاصله به حرف «ر» در کلمه «ریال» شروع به نوشتن کنید و پس از نوشتن مبلغ در جلوی آن تا انتهای مستطیل خط تیره کشیده شود.
– سعی کنید چک را به آرامی بنویسید و از شتابزدگی و عجله در نوشتن خودداری و تا آنجا که ممکن است بدون قلمخوردگی چک را صادر کنید.
– چنانچه در هنگام نوشتن دچار قلمخوردگی شدید حتی دریک حرف یا یک عدد ایجاد شود، پشت چک قید شود که قلم خوردگی از جانب شمااست و آنرا تصحیح کنید.
– در انتخاب امضاء برای چک سعی کنید از امضاء ساده که بهراحتی قابل جعل باشد خودداری و زیر امضاء نام و نام خانوادگی را به همراه تاریخ با خط خود قید کنید.
– پس از صدور چک ته چک را نیز کامل کرده و تاریخ و مبلغ چک و اینکه چک را به چه کسی دادهاید حتماً قید کنید.
– از نمونه امضاء خود در قسمت ته چک و برگه و جلد دستهچک خودداری کنید تا چنانچه چک یا دستهچک مفقود شد یا مورد دستبرد قرار گرفت جعل نمونه امضاء صورت نگیرد.
– چنانچه دستهچک یا یک برگ چک مفقود یا مورد سرقت قرار گرفت در اسرع وقت به بانک اطلاع دهید و طبق ماده 14 قانون چک ظرف مدت یک هفته به دادسرا مراجعه کرده و ضمن طرح شکایت دستور قضایی را به بانک تحویل دهید.
چنانچه به دادسرا مراجعه نشود و دستور قضایی صادر نگردد بانک مسئولیتی نخواهد داشت و میتواند وجهچک را پرداخت و یا چک را برگشت بزند.
– با توجه به مشکلات و تراکم کار در بانک و برای جلوگیری از برگشت خوردن چک سعی کنید مبلغ چک را یک روز قبل از موعد آن در بانک تأمین کنید و چنانچه در تأمین وجه چک در موعد مقرر دچار مشکل شدید حتماً با دارنده چک هماهنگ کرده به او اطلاع دهید و از او مهلت درخواست کنید تا با برگشت خوردن چک و بدحسابی مواجه نشوید.
– کسی که چک بلامحل صادر کند طبق قانون چک ،علاوه بر اینکه دادگاه او را به پرداخت مبلغ چک و خسارت وارده محکوم میکند به مجازات حبس و جزای نقدی محکوم خواهد شد، پس باعث گرفتاری خود نشویم . در ضمن چنانچه چکی را بابت ضمانت یا تخلیه ملکی به طرف مقابل دادید حتماً از او رسید دریافت کنید.
خیانت در امانت چه مجازاتی دارد؟
در حکم طلاق دستور دادگاه به جدایی است اما در گواهی عدم سازش، طلاقی صورت نگرفته بلکه فقط اجازه طلاق صادر شده است و در صورتی که در مدت مشخص شده که سه ماه است، طلاق ثبت نشود به منزله انصراف از جدایی است.
بسیار پیش می آید که هریک از زن و شوهر و یا هر دوی آنها دیگر به ادامه زندگی مشترک با یکدیگر تمایل ندارند و تصمیم به جدایی از یکدیگر و طلاق می گیرند . جدایی و طلاق علتهای متفاوتی دارد. این که علت دعوا و اختلاف چیست، کدام یک از زن یا شوهر آن را مطرح میکنند و این که زمینه اختلاف چیست، نوع دعوی را در دادگاه خانواده و راه های پیگیری آن و مراحلی که باید طی شود را مشخص می کند. یکی از موارد تفاوت در رسیدگی زمانی است که دادگاه باید اقدام به صدور گواهی عدم امکان سازش و یا حکم طلاق کند. در این مطلب میخواهیم بدانیم موارد صدور گواهی عدم امکان سازش و صدور حکم طلاق کدام است و تفاوت حکم طلاق و گواهی عدم سازش در چیست؟ با مجله پیام دلتا همراه باشید.
گواهی عدم امکان سازش همانطور که از نام آن برمی آید، به معنای تایید عدم توافق و سازش است. این گواهی مواقعی صادر می شود که دادگاه رسیدن به توافق و آشتی را بین زن و شوهر ناممکن می داند و به آن ها اجازه جدایی را می دهد. گواهی عدم امکان سازش در موارد زیر صادر می شود:
جدا از مواردی که برای صدور گواهی عدم امکان سازش اشاره شد، در مواردی دادگاه اقدام به صدور حکم طلاق می کند و آن زمانی است که زن به دادگاه درخواست طلاق می دهد بدون اینکه حق طلاق داشته باشد. یعنی زن در عقد ازدواج خود حق طلاق را از مرد نگرفته است اما بنا به دلایلی مثل داشتن عسر و حرج یعنی مواردی که به موجب آن ادامه زندگی مشترک برای زن دشوار می شود، قصد دارد از مرد جدا شود.
از آنجا که در کشور ما زن بر عکس مرد با اراده مستقیم، اختیار طلاق دادن همسرش را ندارد، برای اینکه بتواند از شوهرش جدا شود باید در دادگاه مراحلی را طی کند. در این مورد دادگاه گواهی عدم امکان سازش صادر نمیکند بلکه ابتدا موضوع و دلایل اختلاف را که زن بابت آن ها درخواست طلاق کرده بررسی می کند و اگر زن را در گرفتن طلاق از شوهرش محق دانست اقدام به صدور حکم طلاق میکند.
1.وقتی قرار باشد دادگاه درباره موضوعی حکم صادر کند، به طور کامل آن را بررسی میکند، دلیل اقامه دعوی را بررسی میکند، دفاعیات دو طرف را میشنود و در نهایت تصمیم میگیرد که به نفع چه کسی و چگونه حکم صادر کند.
در اصطلاح حقوقی به این روند ، ورود دادگاه به ماهیت دعوا، می گویند. همانطور که گفته شد یکی از این موارد زمانی است که زن بدون داشتن حق طلاق به دادگاه درخواست دهد . اما دادگاه زمانی گواهی عدم امکان سازش صادر میکند که لزومی برای ورود به ماهیت دعوی وجود ندارد و فقط قصد دارد تصمیم به طلاق را تایید کند.
2.طبق قانون حمایت خانواده مدت اعتبار حکم طلاق شش ماه از تاریخ ابلاغ رای فرجامی یا انقضای مهلت فرجامخواهی است اما گواهی عدم سازش اگر تا سه ماه به دفترخانه ارائه نشود، دیگر اعتبار ندارد.
3.در حکم طلاق دستور دادگاه به جدایی است اما در گواهی عدم سازش، طلاقی صورت نگرفته بلکه فقط اجازه طلاق صادر شده است و در صورتی که در مدت مشخص شده که 3 ماه است، طلاق ثبت نشود به منزله انصراف از جدایی است.
ازدواج با چه کسانی غیر قانونی است؟
پروندههای زیادی در خصوص دعاوی ملکی در مراجع قضائی جریان دارد که از ابعاد مختلف قانونی، طرف های دعوی را دچار مشکلات و دردسر کرده است.
املاک
یکی از بخشهای اساسی سرمایه گذاری مردم ایران محسوب میشود. گزاف نیست
اگر بگوییم؛ خرید مسکن و ملک برای بخش اعظمی از مردم، همچون آرزو و
رویایی ارزشمند محسوب میشود. و میتوان از آن به عنوان دغدغه همیشگی مردم
یاد کرد.
خوب یا بد؛ مشکلات اقتصادی و مدیریتی، بسترساز حساسیت در بخش
مسکن و املاک شده است. از این رو؛ شناخت و آگاهی نسبت به نکات حقوقی و
مناسبات قانونی بخش خرید و فروش و معامله املاک دارای اهمیت ویژه ای است.
به گزارش مجله پیام دلتا پروندههای زیادی در خصوص دعاوی
ملکی در مراجع قضائی جریان دارد که از ابعاد مختلف قانونی، طرف های دعوی
را دچار مشکلات و دردسر کرده است. عموم پروندههای مربوط به دعاوی ملکی؛
به دلیل سهل انگاری و سودجویی اشخاص به وجود آمده است. در اینجا به 3
نمونه از دعاوی ملکی اشاره می کنیم.
یکی از انواع دعاوی ملکی که حجم زیادی از پروندههای حقوقی دادگاهها را تشکیل داده است؛ دعاوی ملکی حقوقی است. اگر بخواهیم مهم ترین موارد دعاوی ملکی حقوقی را بیان کنیم، میتوانیم به این موارد اشاره داشته باشیم:
ماهیت دعاوی کیفری در رابطه با ارتکاب جرم توسط اشخاص است و بحثهایی همچون؛ عدم شناخت از قانون و مقررات، سهل انگاری و کم توجهی، اشتباهات سهوی و … در این خصوص دخیل نیستند. کلیت دعاوی کیفری ملکی به موجب سودجویی وکلاهبرداری مجرمان است.
موارد مهمیکه شامل دسته بندی دعاوی کیفری ملکی میشوند عبارتند از:
ماهیت و کلیت دعاوی ثبتی ملکی مربوط به فعالیتهای حوزه ثبت اسناد و املاک است.
پروندههای زیادی در خصوص دعاوی ثبتی ملکی در محاکم قضایی مطرح است که اگر بخواهیم به تعدادی از آنها اشاره داشته باشیم، موارد ذیل را میتوانیم عنوان کنیم :
به طور کلی این مشکلات هنگامی مطرح میشود که پس از خرید و یا انتقال سند یا در زمان خرید و بررسی سند، ایرادی در مفاد سند و یا روند کار به وجود میآید.