بازنشستگی و درخواست آن به عهده بیمه شده است و کارفرما نمیتواند بیمه شده را وادار به بازنشسته شدن کند و یا از بیمه تامین اجتماعی بخواهد که بیمه شده را بازنشسته کند.
برای تعیین بازنشستگی تحقق دو عامل لازم و ضروری است؛ داشتن سن مقرر در قانون و احراز سابقه لازم. برای اغلب بازنشستگیها داشتن هر دو عامل مزبور الزامی است. بنابراین حتی اگر بیمه شدهای سالهای زیادی را با داشتن یکی از دو شرط سپری کرده ، ولی شرط دیگر هنوز تحقق نیافته باشد، امکان بازنشستگی وی مطابق قوانین و مقررات وجود ندارد.
با مجله پیام دلتا همراه شوید تا با جزییات شرایط و قوانین بازنشستگی آشنا شوید.
قانون بازنشستگی تامین اجتماعی
بیمهشدگانی که به سن قانونی (۶۰ سال سن تمام برای مردان و ۵۵ سال تمام برای زنان) برسند در صورتی که دارای حداقل سابقه پرداخت حق بیمه برای سال مورد نظر باشند، میتوانند تقاضای بازنشستگی کنند.
حداقل سابقه پرداخت حق بیمه ۲۰ سال است.
اما میتوان از طریق روشهای زیر پیش از موعود مقرر درخواست بازنشستگی کرد:
قانون و شرایط بازنشستگی پیش از موعد بیمه تامین اجتماعی
شرایط بازنشسته شدن در مشاغل سخت و زیان آور
شرایط درخواست بازنشستگی
بازنشستگی و درخواست آن به عهده بیمه شده است و کارفرما نمیتواند بیمه شده را وادار به بازنشسته شدن کند و یا از بیمه تامین اجتماعی بخواهد که بیمه شده را بازنشسته کند.
فقط یک استثنا وجود دارد: در مواردی که بیمه شده مرد دارای ۶۵ سال تمام و بیمه شده زن دارای ۶۰ سال تمام یا بیشتر از آن بوده است و حداقل سابقه لازم و قابل قبول را در تاریخ تقاضای بازنشستگی داشته باشد، کارفرما میتواند بازنشستگی آنان را از بیمه تامین اجتماعی درخواست کند.
محاسبه مستمری بازنشستگان در تامین اجتماعی
در تعیین میزان مستمری قابل پرداخت به بازنشستگان تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی، دو عامل سابقه پرداخت حق بیمه و حقوق و مزایای مبنای کسر حق بیمه، نقش اساسی دارند.
برای تعیین میزان مستمری متعلق به فرد بازنشسته، پس از محاسبه متوسط مزد یا حقوق بیمه شده، رقم بدست آمده در سابقه پرداخت حق بیمه ضرب شده و سپس عدد حاصله بر ۳۰ تقسیم میشود.
متوسط مزد یا حقوق بیمه شده نیز از مجموع مزد یا حقوق مبنای کسر حق بیمه در آخرین دو سال اشتغال بیمه شده تقسیم بر عدد ۲۴ به دست میآید.
به این ترتیب در واقع مزد یا حقوقی که بیمه شده در آخرین دو سال پایان کار خود دریافت میکند و حق بیمه ماهانه اوکه بر مبنای آن محاسبه میشود، نقش مهمی در تعیین مستمری بازنشستگی دارد.
در این مطلب به چند پرسش در باره شرایط فسخ قرارداد و تخلیه ملک پیش از موعد پاسخ داده می شود.
قرارداد تخلیه را چگونه می توان فسخ کرد؟
پایان یا فسخ قرارداد و تخلیه به دلائل گوناگون متداول است .از آن جا که دلایلی که دو طرف به منظور فسخ قرارداد و تخلیه ملک دارند ممکن است تاثیراتی متفاوت بر جای گذارد برآن شدیم تا به پرسش های در این باره پاسخ دهیم . با مجله پیام دلتا همراه باشید.
سئوال- مستاجر خسارتی بیش ازودیعه به ملک وارد کرده در ضمن پول آب وبرق وگاز وتلفن وی هم بیش از ودیعه 40 میلیونی شده است ،می توانم به جرم فضولی و خسارت به ملک پول را واریز نکنم؟
پاسخ – ابتدا باید ودیعه مال الاجاره به حساب دادگستری واریز شود سپس ضمن اثبات بدهی های مستاجر دادگاه پول را به حساب موجر مسترد می کند.
سئوال – آپارتمانی اجاره کرده ام. ازهمان روز اول متوجه شدم که آپارتمان آنگونه که صاحبخانه گفته مناسب نبوده،در اجاره نامه آمده است که در صورت خواست مستاجر با پرداخت یک ماه اجاره و اطلاع به موجر، امکان فسخ وجود دارد.
پاسخ – خیر. موجر نمی تواند مخالفت کند به سبب اینکه در قرارداد دو جانبه ی تنظیم شده این موضوع به صراحت آمده است ،بهتر است اظهارنامه ای برای موجر ارسال کنید.
سئوال – یک واحد آپارتمان از صاحب خانه ام که بساز و بفروش است خریده ام که دراین واحد پسرصاحب خانه ساکن است .این آپارتمان دردفترخانه اسناد رسمی به نام اینجانب ( خریدار) انتقال یافته است و سند تک برگ هم به نام خریدارصادر و قرار شد ازتاریخ 5 اردیبهش 97 اپارتمان یاد شده تحویل اینجانب شود اما پسرصاحب خانه ازخالی کردن آپارتمان طفره می رود و صاحب خانه هم می گوید فعلا در این خانه مستقر باش تا پسرم آپارتمان را تخلیه کند بعد آپارتمان نقل مکان کن . لطفا” بگویید از چه راهی می توانم آپارتمان را تخلیه کرده وآن را به خود انتقال دهمم.
پاسخ – می توانید با استناد به سند مالکیت خود دادخواست خلع ید به طرفیت ایشان تنظیم و اجرت المثل ایام تصرف را نیز از وی مطالبه کنید.
سئوال- برای اجاره ملکی موکل خواهرم هستم و قرارداد مستاجر به پایان رسیده و ملک را تخلیه نمی کند.به نظر شورای حل اختلاف به سبب اینکه من مالک نیستم برای گرفتن دستور تخلیه باید وکیل بگیرم .وکیل اینجانب مبلغ چهل میلیون ریال برای تخلیه ملک از طریق شورای حل اختلاف از من در خواست کرده است. آیا این مبلغ حق الوکاله معقول و منطقی است ؟
پاسخ – مبلغی که به عنوان حق الوکاله وکیل پرداخت می شود ، صرفا توافقی است و می توانید از قبول آن خودداری کنید
آنچه باید در باره مهریه و نفقه بدانید
رد مال در کلاهبرداری(+ویدئو)
110 سکه مهریه ، علت قانونی آن
قانونگذار با طرح عنوان اجرتالمثل در مباحث قانونی، قصد تفهیم این موضوع را دارد که زن موظف به انجام کارهای منزل نیست و در صوت انجام هرگونه اقدامی در منزل، میتواند اجرتالمثل مربوط به آن را دریافت کند.
اگر چه در عرف جامعه ایرانی زنان مشغول رسیدگی به فرزندان و امور منزل میشوند. و در روابط خانوادگی این فرض وجود دارد که قرار نیست زن از شوهر خود، بابت کارهایی که در خانه او انجام میدهد، دستمزدی دریافت کند. اما قانونگذار با طرح عنوان اجرتالمثل در مباحث قانونی، قصد تفهیم این موضوع را دارد که زن موظف به انجام کارهای منزل نیست و در صوت انجام هرگونه اقدامی در منزل، میتواند اجرتالمثل مربوط به آن را دریافت کند. مطالبه اجرتالمثل ایام زندگی مشترک یکی دیگر از دعاوی مالی است که در دادگاههای خانواده مطرح میشود. در مجله پیام دلتا در ارتباط با قوانین و شرایط مطالبه اجرتالمثل توضیح میدهیم.
طبق قانون چنانچه زن کارهایی را که به عهده وی نبوده، به درخواست شوهر و بدون هیچ چشمداشتی انجام داده باشد و این موضوع برای دادگاه نیز ثابت شود، دادگاه اجرتالمثل کارهای انجام شده را محاسبه و به پرداخت آن حکم میدهد.
همچنین با توجه به قسمتی از ماده ۲۹ قانون حمایت از خانواده که بیان میدارد: دادگاه ضمن رأی خود با توجه به شروط ضمن عقد و مفاد سند ازدواج، تکلیف جهیزیه، مهریه و نفقه زن ، اطفال و جنین را معین میکند و همچنین اجرتالمثل ایام زوجیت دوطرف مطابق تبصره ماده (۳۳۶) قانون مدنی تعیین و تصمیم مقتضی را اتخاذ میکند.بنابراین با توجه به شرایطی که در قانون تعیین شده زن میتواند درخواست مطالبه اجرتالمثل بدهد و بدیهی است که باید دعوی مطالبه اجرت المثل از سوی زن اقامه شود.
اگر رای قطعی محکومیت پرداخت اجرت المثل صادر شده باشد و ظرف یک ماه از آن تاریخ مرد اقدام به پرداخت اجرت المثل یا دادن دادخواست اعسار از پرداخت اجرت المثل نداده باشد، به تقاضای زن، دادگاه حکم جلب شوهر را صادر میکند.سوالی که مطرح میشود این است که اصلا تقاضای اعسار و قسطبندی اجرت المثل ممکن است؟
در این حالت میتوان گفت اگر شوهر مالی نداشته باشد میتواند با دادن دادخواست تقسیط اجرتالمثل از دادگاه قسط بندی مبلغ محکومیت اجرتالمثل را درخواست کند و در صورت داشتن شرایط اعسار، دادگاه حکم بر تقسیط صادر میکند. البته به شرطی که شوهر مالی برای توقیف و پرداخت نداشته باشد.
با دادن دادخواست طلاق از طرف شوهر، رویه دادگاه ها در جلسه دادرسی این است که به محض درخواست زن یا وکیل او برای کارشناسی اجرت المثل، قرارکارشناسی اجرت المثل صادر میکنند.
قطعا
خیر. دادگاه پس از تشکیل جلسه دادرسی و شنیدن اظهارات دوطرف در صورت
تشخیص زن، قرار ارجاع به کارشناسی صادر میکند. کارشناس با توجه به فاکتور
های متعدد، اجرت المثل زن را تعیین میکند که البته هر
کدام از زوج ها میتوانند نسبت به مبلغ آن اعتراض کنند. تحصیلات زن، وضعیت
اشتغال، تعداد فرزندان، محل زندگی، امکانات زندگی مشترک، داشتن خدمتکار و
.. از جمله فاکتور هایی است که کارشناس مد نظر قرار می دهد.
مثلا به
زنان شاغل در خارج از منزل همیشه اجرتالمثل کمتری تعلق میگیرد. در
قانون، زن مالک دارایی و پولی است که به دست میآورد و اگر او در خارج از
منزل کار میکند، الزامی ندارد که حتی یک ریال از درآمد خود را به همسرش
بپردازد یا اینکه در منزل خرج کند. در بحث اجرتالمثل، وقتی زن بیرون از
خانه شاغل باشد، طبیعتا وقت کمتری برای کارهای منزل میگذارد، هر چند ممکن
است استثناهایی وجود داشته باشد و زنی در عین اشتغال در خارج از منزل
همه وظایف خود را انجام دهد.
گاهی ممکن است مرد بخشی از ایام زندگی خود
را در ماموریت کاری خارج از کشور یا مثلا زندان گذرانده باشد. این مساله
نیز در کاهش یا افزایش اجرتالمثل موثر است.
چه زمانی مرد می تواند از تحصیل زن جلوگیری کند؟
گرانفروشی عبارت است از عرضه کالا یا خدمات به بهای بیش از نرخهای تعیین شده توسط مراجع رسمی و اجرا نکردن مقررات و ضوابط قیمتگذاری و انجام هر نوع اقدامات دیگر که منجر به افزایش بهای کالا یا خدمات برای خریدار شود.
تقریباً برای همه ما پیش آمده است که وقتی برای خرید به مغازهای مراجعه میکنیم، متوجه میشویم که قیمت کالاها گرانتر از دیگر مغازههاست. گاهی نیز پیش میآید که به دلیل عادت به خرید از یک مغازه گمان میکنیم که ارقام کالاهای عرضه شده واقعی است تا اینکه بهصورت اتفاقی همان کالا را از جای دیگر تهیه میکنیم و متوجه میشویم که، تا امروز گران میخریدیم. این مغازه همانی است که مقررات قانونی را زیر پا گذاشته است و قانون با او برخورد میکند. به گزارش مجله پیام دلتا سازمان تعزیرات حکومتی و مدیران و فعالان این عرصه برای جلوگیری از افزایش جمعیت گرانفروشان قوانینی تصویب کردند و مجازاتهایی را برای گرانفروشان و محتکران در نظر گرفتند.
براساس ماده ۲ قانون تعزیرات، گرانفروشی عبارت است از:
عرضه کالا یا خدمات به بهای بیش از نرخهای تعیین شده توسط مراجع رسمی و اجرا نکردن مقررات و ضوابط قیمتگذاری و انجام هر نوع اقدامات دیگر که منجر به افزایش بهای کالا یا خدمات برای خریدار شود. علاوه بر سازمان تعزیرات، قوهقضائیه نیز از طریق سازمان بازرسی کل کشور و دادستانها نظارتهایی را در این زمینه دارند.
البته با اصلاح قانون نظام صنفی در سالهای اخیر به تخلفات مربوط به بازار در سازمان تعزیرات رسیدگی میشود.در همین قانون یکسری از تخلفهای صنفی که فروشندهها مرتکب آن میشوند لیست شده است که عبارتند از: گرانفروشی، کمفروشی، تقلب، احتکار، عرضه خارج از شبکه، عدم اجرای ضوابط قیمتگذاری و توزیع، فروش اجباری، عدم درج قیمت و نیز عدم صدور صورتحساب.
حالا شما میدانید که یک کاسب یا همان فروشنده هر یک از این کارها را انجام دهد متخلف است.
جریمه گرانفروشی، با عنایت به دفعات تکرار در طول هر سال به شرح زیر است:
متخـلف
علاوه بر الزام به پرداخت خسارت وارد شده به خریدار یا مصرفکننده در
مرتبه اول به دو برابر مبلغ گرانفروشی و در مرتبه دوم به چهار برابر مبلغ
گرانفروشی جریمه میگردد.
در مرتبه سوم به شش برابر مبلغ گرانفروشی
جریمه میشود و علاوه بر پرداخت جریمه پارچه یا تابلو بر سر در محل کسب به
عنوان متخلف صنفی بهمدت دو هفته نصب میشود.
در مرتبه چهارم به هشت
برابر مبلغ گرانفروشی جریمه میشود و پارچه یا تابلو بر سر در محل کسب
بهعنوان متخلف صنفی بهمدت یکماه نصب میشود.
در مرتبه پنجم و مراتب
بعدی به ده برابر مبلغ گرانفروشی جریمه میشود و پارچه یا تابلو بر سر
در محل کسب بهعنوان متخلف صنفی به مدت دو ماه نصب میشود. همچنین به مدت
شش ماه، پروانه کسب وی تعلیق و محل کسب تعطیل میگردد.
طبق ماده ۵۸ قانون تعزیرات حکومتی کمفروشی: عبارت است از عرضه یا فروش کالا یا ارائه خدمت کمتر ازمیزان یا معیار مقرر شده.
-جریمه کمفروشی:
جریمه کمفروشی با عنایت به دفعات تکرار در طول هر سال به شرح زیر است:
متخلف
علاوه بر الزام به پرداخت خسارت وارد شده به خریدار یا مصرفکننده در
مرتبه اول به دو برابر مبلغ کمفروشی و در مرتبه دوم به چهار برابر مبلغ
کمفروشی جریمه میشود.
در مرتبه سوم به شش برابر مبلغ کمفروشی جریمه
میشود و علاوه بر پرداخت جریمه پارچه یا تابلو بر سر در محل کسب بهعنوان
متخلف صنفی به مدت دو هفته نصب میشود.
در مرتبه چهارم به هشت برابر
مبلغ کمفروشی جریمه میشود و پارچه یا تابلو بر سر در محل کسب بهعنوان
متخلف صنفی بهمدت یک ماه نصب میشود.
در مرتبه پنجم و مراتب بعدی به
ده برابر مبلغ کمفروشی جریمه میشود و به مدت دو ماه پارچه یا تابلو بر
سر در محل کسب به عنوان متخلف صنفی نصب میگردد. همچنین به مدت شش ماه
پروانه کسب وی تعلیق و محل کسب تعطیل میگردد.
تبصره ـ عدم انجام خدمات
پس از فروش در دوره ضمانت(گارانتی) توسط متعهد در حکم کمفروشی است و
متخلف از این امر علاوه بر انجام خدمت مربوط، به جریمههای موضوع این ماده
نیز محکوم میشود. مبنای محاسبه ارزش خدمات پس از فروش، قیمت کارشناسی
خدمات مورد نظر است که توسط کارشناسان سازمان حمایت از مصرفکنندگان و
تولیدکنندگان تعیین میشود.
تنصیف یکی از شروط مندرج در عقدنامه های رسمی ازدواج است و مربوط به انتقال بخشی از اموال و دارایی مرد به زن در آینده و در صورت وقوع طلاق و طبق شرایطی است که در قانون تعیین شده است.
در روز تنظیم سند ازدواج، سردفترداران ازدواج و طلاق وظیفه دارند که شروطی را که در قباله ازدواج ذکر شده برای زن و شوهر توضیح دهند. اما از یک طرف برخی سردفترداران به این تکلیف خود عمل نمیکنند و از طرف دیگر زن و شوهر چنان گرم صمیمیت و تازگی رابطه جدید هستند که معمولا کمتر کسی میداند پای چه چیزی را امضا می کند.
اما یکی از شروطی که در قباله ازدواج وجود دارد و زوج ها آن را امضا می کنند شرط انتقال تا نصف دارایی شوهر به زن است. زن و شوهر با امضا زیر این شرط توافق می کنند که زن در اموالی که شوهر بعد از ازدواج به دست می آورد سهیم باشد. اینکه این شرط در چه شرایطی اجرا میشود و زن چگونه میتواند از امتیازی که با این شرط به دست آورده است، استفاده کند موضوعی است که در مجله پیام دلتا آن را بررسی می کنیم.
تنصیف یکی از شروط مندرج در عقدنامههای رسمی ازدواج است و مربوط به انتقال بخشی از اموال و دارایی مرد به زن در آینده و در صورت وقوع طلاق و طبق شرایطی است که در قانون تعیین شده است.
یک وکیل دادگستری در خصوص
بررسی شروطی که برای تحقق واگذاری تا نصف اموال شوهر به همسرش باید محقق
شود میگوید: چهار شرط برای تحقق واگذاری تا نصف اموال شوهر به همسر وجود
دارد: شرط نخست این است که درخواست طلاق باید از طرف مرد مطرح شده باشد،
دوم اینکه این تقاضا ناشی ازسوءاخلاق یا سوءرفتار زن نباشد.در واقع اگر
مرد بتواند عدم تمکین زن را اثبات کند، این شرط برای زن قابل اجرا نخواهد
بود.
شرط دیگر این است که مرد در طول زندگی مشترک اموالی بهدست آورده
باشد. با توجه به این شرط، اموالی که قبل از ازدواج بهدست میآید مشمول
انتقال تا نصف دارایی نخواهد شد. همچنین این شرط مشمول اموال موروثی
نمیشود، زیرا اموال ناشی از ارث، اموال بهدستآمده قبل از زندگی زناشویی
محسوب میشود.
این وکیل در خصوص شرط چهارم میگوید: موجود بودن دارایی
مرد در حین طلاق نیز شرط آخر است؛ بنابراین، اموال از بین رفته مرد شامل
این شرط نمیشود. در این شرط باید بدهیهای شوهر نیز مدنظر قرار گیرد.
بهعنوان مثال اگر مرد نسبت به مهر زنی که میخواهد او را طلاق دهد یا زن
دیگرش، تعهد خود را به جای نیاورده و دین خود را نپرداخته باشد و
مشغولالذمه باشد، پرداخت مهریه زن از دارایی مرد، نسبت به اعمال شرط
واگذاری تا نصف اموال شوهر مقدم است و ابتدا باید مهریه زن پرداخت شود.
وقتی دادگاه این چهار شرط را احراز کند نصف اموال مرد را به زن واگذار میکند.
وکیل دادگستری همچنین در پاسخ به این سوال که آیا شوهر می تواند نسبت به موضوع شرط تا نصف دارایی مدعی اعسار شود؟ میگوید: چنانچه دادگاه انتقال درصد مشترکی از اموال را مورد حکم قرار دهد،به طور مثال ملک یا خانهای که میان زن و شوهر مشترک باشد و سهم جداگانه هر یک معین نشده باشد. تنصیف منتفی است. زیرا با وجود اموالی که وجود دارند، ادعای اعسار بیمورد است و این ادعا صرفا نسبت به بدهی، قابل پذیرش است نه زمانیکه اموال و دارایی موجود است.
منظور از اجرت المثل حقی است که به نسبت مدت زندگی مشترک و میزان کارهای انجام شده توسط زن در منزل، کارشناسی و تعیین میشود. اجرت المثل و شرط تنصیف هر دو از حقوق مالی زن اما منشا مطالبه آنها و ملاک محاسبه هر یک متفاوت است. اجرت المثل حقی است بر اساس قانون و تنصیف حقی است ناشی از شرطی که ضمن عقد شده است.
دادگاه ها به موجب قانون، امکان مطالبه هر دو را منتفی می دانند. یعنی زن باید بین آن ها یکی را انتخاب کند تا مرد به پرداخت آن محکوم شود.
زن در چه صورتی می تواند تقاضای طلاق کند؟