قانونگذار کودکآزاری را، جرم عمومی اعلام کرده و، تمامی افراد را مکلف کرده است به محض مشاهده موارد کودکآزاری، مراتب را به مقامات قضایی اعلام کنند.
پرداختن به مقوله کودک که یکی از آسیبپذیرترین گروههای اجتماعی است، به عنوان یکی از مهمترین مسائل اجتماعی است. در قوانین جمهوری اسلامی ایران، کودک به فردی اطلاق میشود که به سن بلوغ نرسیده باشد. قانون مدنی ، سن بلوغ در پسران را ۱۵ سال تمام قمری و در دختران ۹ سال تمام قمری عنوان کرده است.در مواردی که کودکان به علت فقر اقتصادی یا فرهنگی خانوادهها مجبور به ترک تحصیل میشوند یا اصلا از ابتدا به مدرسه نروند یا اینکه به اجبار ساعات زیادی از شبانه روز را به کار کردن و درس خواندن در کنار هم مشغول شوند و یا افرادی که زیر ۱۸ سال به هر طریق درگیر چنین فعالیتهایی شوند، مشمول تعریف کار کودک خواهند شد.
به گزارش مجله پیام دلتا طبق قانون کار، وادار به کار کردن افراد کمتر از 15 سال تمام غیرقانونی است و همچنین به کارگیری نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ سال نیز در شغلهای سخت و زیانآور ممنوع است.طبق این قانون، اگر کارفرمایی کودک زیر ۱۵ سال را به کار گیرد، متخلف شناخته میشود و برای نخستین بار به مجازات نقدی و برای بار دوم به مجازات نقدی و حبس محکوم میشود و در مرتبه سوم علاوه بر این موارد، کارخانه یا کارگاه مورد نظر پلمپ و پروانه کار فرد متخلف باطل خواهد شد. از سوی دیگر ماده ۸۴ قانون کار پیشبینی کرده است که در مشاغل و کارهایی که ماهیت آن برای سلامتی یا اخلاق کارآموزان و نوجوانان زیانآور است، حداقل سن کار ۱۸ سال تمام خواهد بود که تشخیص این امر با وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است.
در برخی امور پایان کودکی، سن بلوغ نیست؛ به موارد زیر دقت کنید:
کودکآزاری طبق قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب سال 1381، به هر نوع اذیت و آزار کودکان و نوجوانان که منجر به صدمه جسمی و روحی و روانی شود و سلامت جسم و روان را به خطر اندازد، گفته میشود. طبق این قانون ، هرگونه خرید، فروش، بهرهکشی و به کارگیری کودکان به منظور ارتکاب اعمال خلاف از قبیل قاچاق، ممنوع است و مرتکب، با توجه به نوع جرم برای جبران خسارات وارده به 6 ماه تا یک سال حبس یا به جزای نقدی از 10 میلیون ریال تا 20 میلیون ریال محکوم خواهد شد.
همچنین به موجب این قانون ، هرگونه صدمه، اذیت و آزار و شکنجه جسمی و روحی کودکان و نادیده گرفتن عمدی سلامت و بهداشت روانی و جسمی و جلوگیری از تحصیل آنان ممنوع است و مرتکب به سه ماه و یک روز تا 6 ماه حبس یا تا 10 میلیون ریال جزای نقدی محکوم میشود.
قانونگذار، به منظور تلاش برای بیداری وجدان عموم جامعه و واکنش نسبت به کودکآزاری، این جرم را جرم عمومی اعلام کرده و، تمام افراد، مؤسسات و مراکزی که به نحوی مسئولیت نگاهداری و سرپرستی کودکان را بر عهده دارند، مکلف کرده است به محض مشاهده موارد کودکآزاری، مراتب را برای پیگرد قانونی مرتکب و اتخاذ تصمیم مقتضی به مقامات قضایی اعلام کنند و مجازات تخلف از این تکلیف را حبس تا 6 ماه یا جزای نقدی تا پنج میلیون ریال اعلام کرده است.
تأمین امنیت اجتماعی جامعه با برخوردار ساختن افراد از نیازهای اساسی زندگی بر پایه برنامههای فقرزدایی، توجه بیشتر به نقش آموزش و پرورش رسمی ، ایجاد هماهنگی بین نهادهای خانه، مدارس، اجتماع، رسانهها و… ، و نیز ارایه آموزشهای لازم به کودکان، نظارت و سرکشی از کودکانی که در گذشته در منازل خود مورد آزار قرار گرفتهاند و مجددا به همان خانه بازگشتهاند، تاسیس خانههای امن برای کودکان آسیبدیده و ایجاد معاضدتهای قضایی و حقوقی از راهکارهایی است که میتواند در این زمینه موثر باشد.
خیانت در امانت چه مجازاتی دارد؟
برای تحقق جرم خیانت در امانت ،مال امانی باید توسط مالک یا متصرف قانونی به امین سپرده شود.همچنین سپردن مال باید از راه های قانونی صورت گرفته باشد.
از آنجا که جرم خیانت در امانت از دسته جرایم مربوط به اموال و مالکیت محسوب می شود و در امور روزمره مردم جامعه ما ( مثل امانت دادن، عاریه دادن، اجاره دادن و… ) قابل ارتکاب است ، لازم و ضروری دیده شد که در مجله پیام دلتا تحقیقی جامع و مانع نسبت به این جرم تهیه شود.معانی متفاوتی برای واژه خیانت بیان شده است که یکی از معانی شمرده شده برای آن پیمان شکنی، نقض عهد و بی وفایی است و برخی از کارشناسان از آن به عدم رعایت امانتداری تعبیر کرده اند.
خیانت در امانت رفتار مجرمانه و مخالف امانت و عبارت است از استفاده از مال مورد امانت ، یا اینکه شخص امین به جای امانتداری ، مال مورد امانت را از آن خود بداند و با آن طوری رفتار کند که دیگران گمان کنند او مالک مال است یا نابود کردن مال مورد امانت ، همه این موارد از مصادیق جرم خیانت در امانت است.برای تحقق جرم خیانت در امانت ،مال امانی باید توسط مالک یا متصرف قانونی به امین سپرده شود.همچنین سپردن مال باید از راه های قانونی صورت گرفته باشد. پس اگر سارق مال ربوده شده را نزد دیگری به امانت گذارد و امین به جای بازگردان مال، آن را به صاحب اصلی مال یا دولت بدهد یا اصلاَ از آن به نفع خود استفاده کند ،مرتکب جرم خیانت در امانت نشده است.
سوال اول: برای تعقیب مرتکب جرم خیانت در امانت باید به کدام دادسرا یا دادگاه رجوع کرد؟
جواب: فرض کنید شخص علی یک قطعه فرش را در تهران به شخص حسن به امانت می سپارد تا چند روز بعد به او بر می گرداند. حسن نیز آن را در شیراز می فروشد. آنچه مسلم است حسن در شیراز مرتکب جرم شده زیرا مال مورد امانت در این شهر فروخته و جرم موقعی واقع شده که مال مورد امانت به فروش گذاشته شده است . بنابراین در این جا باید به دادگاهی در شهر شیراز که جرم در آن شهر واقع شده است مراجعه کرد .
سوال دوم: معمولاَ بعد از ایجاداختلاف بین
زن و شوهر ، زن برای مطالبه جهزیه، علیه شوهر شکایت خیانت در امانت مطرح
میکند آیا شوهر تحت این عنوان قابل تعقیب است؟
جواب : جهزیه در ایام
ازدواج معمولاَ در اختیار زن است و مورد استفاده زن و شوهر قرار میگیرد.
بنابراین به هیچ وجه نمیتوان شوهر را امانت دار جهزیه دانست. در این مورد
زن برای مطالبه جهزیه باید “دادخواست مطالبه” را به دادگاه حقوقی تقدیم
کند تا به حق خود برسد.
مجازات مرتکب جرم خیانت در امانت بر اساس ماده ۶۷۴ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵، حبس از ۶ ماه تا سه سال است .
در
قوانین و مقررات حقوقی اصولاً اصطلاح «در حکم» زمانی اطلاق میشود که دو
موضوع از حیث ماهیت و ارکان تشکیل دهنده با یکدیگر متفاوت باشند، ولی
قانونگذار به دلیل مصالحی یکی را از نظر مقررات و احکام تابع دیگری قرار
میدهد. جرم خیانت در امانت به آن دسته از اعمال گفته میشود که منطبق با
قانون مجازات اسلامی است اما در اعمالی، جرایم در حکم خیانت در امانت
اتلاق شده است.
جرائم در حکم خیانت در امانت عبارت است از «اعمال
مجرمانهای که قانونگذار ارتکاب آنها را به موجب قوانین متفرقه (غیر از
قانون مجازات اسلامی) از نظر مجازات مشمول مجازات خیانت در امانت قرار
داده است» .
قانونگذار برای این دسته از جرایم ،مجازات خیانت در امانت را بر آنها اعمال می کند.
ازدواج مرد ایرانی با زن غیر ایرانی بلا مانع است ولی اگر زن ایرانی بخواهد با مسلمان غیر ایرانی ازدواج کند شرعاً اشکالی ندارد
نکاح امری طبیعی و آثار حقوقی و مدنی بسیاری دارد. به همین دلیل آشنا بودن با قواعد حاکم بر ازدواج لازم است. یکی از این قواعد، موضوع ممنوعیت ازدواج با برخی از افراد است. بنابراین باید با کسی ازدواج کرد که از نظر شرعی و قانونی ممنوعیتی برای آن وجود نداشته باشد. در این نوشتار به بررسی موضوع ممنوع بودن ازدواج با گروهی از زنان و مردان میپردازیم که در قانون مدنی ایران ، جزء موانع ازدواج بیان شده است.
با مجله پیام دلتا همراه باشید.
قولنامه و مبایعه نامه، دوقلوهای ناهمسان-1
اگر مرد یا زنی بیماریشان را از طرف مقابل پنهان کند، برای او حق فسخ وجود دارد؛ آن هم فسخی که طبق قانون، فوریت دارد. یعنی اگر کسی بلافاصله بعد از اینکه متوجه بیماری همسرش شود، برای فسخ نکاح اقدام نکند، این حق و اختیار او از بین میرود. البته به شرطی که از لزوم فوریت فسخ اطلاع داشته باشد. تشخیص این موضوع که امکان و اختیار فسخ تا چه زمانی است به عرف و عادت جامعه بستگی دارد.
دادگاههای خانواده همیشه پر از زنان و مردانی است که با بحث و جدل و دعوا پا به دادگاه میگذارند و با همان جدلها هم از دادگاه بیرون میروند و نیز دادخواستهای طلاقی که از سوی زوجین به محاکم خانواده تقدیم میشود، علتهای متعددی دارند
در همین رابطه یکی از این مواردی که مرد و زن به راحتی و بدون هیچ چون و چرایی میتوانند تقاضای طلاق بدهند ابتلا به برخی بیماریها قبل یا بعد از ازدواج میباشد.
اگر خانم یا آقایی بیماریشان را از طرف مقابل پنهان کنند، برای او حق فسخ وجود دارد؛ آن هم فسخی که طبق قانون، فوریت دارد. یعنی اگر کسی بلافاصله بعد از اینکه متوجه بیماری همسرش شود، برای فسخ نکاح اقدام نکند، این حق و اختیار او از بین میرود. البته به شرطی که از لزوم فوریت فسخ اطلاع داشته باشد. تشخیص این موضوع که امکان و اختیار فسخ تا چه زمانی است به عرف و عادات جامعه بستگی دارد.
طبق ماده ۱۱۲۱ قانون مدنی، جنون هر کدام از زن یا شوهر، اعم از اینکه دایمی یا دورهای باشد، برای طرف مقابل باعث حق فسخ میشود.
به این معنا که، فرد مدام دچار این بیماری باشد نه اینکه برای مدت کوتاهی دچار بیماری روان پزشکی شود و بهبود یابد. این قانون زمانی مصداق پیدا میکند که فرد هر چند وقت یکبار، مثلا هر هفته یا ماهی یک چندبار حالتهای غیرعادی داشته باشد یا تمام روزها علایم این بیماری در او دیده شود. البته این بیماری باید مادامالعمر و برای طرف مقابل خطرناک باشد.
در ماده ۱۱۲۷ قانون مدنی هم آمده اگر مردی بعد از عقد به بیماریهای مقاربتی مبتلا شود، زن حق دارد از برقراری رابطه زناشویی با او امتناع کند ولی به او نفقه تعلق میگیرد.ناباروری مرد و نیز ناتوانی در روابط زناشویی از مشکلاتی هستند که به زن حق فسخ ازدواج میدهد.
طبق قانون مدنی ابتلای مرد به بیماریهای صعب العلاج روانی یا مسری یا هر بیماری صعب العلاج دیگری (مثل سرطان) که زندگی مشترک را تهدید کند، یعنی زندگی همراه با مشقت باشد و تحمل آن مشکل شود، باعث میشود زن بتواند تقاضای طلاق کند و در صورتی که ادعای او ثابت شود، دادگاه مرد را وادار به طلاق خواهد کرد. در این صورت خانم میتواند تمام حق و حقوق خود را هم مطالبه کند.
بهترین راهکار این است که زن یا شوهر هنگام ازدواج در عقدنامه شرط سلامتی کامل همسر را جزو شروط ضمن عقد عنوان کنند تا بعدا دچار مشکلات و گرفتاری نشوند.
یکی از مسایلی که از نظر کارشناسان و مشاوران خانواده به نوعی بیماری مطرح میشود و بیارتباط با مباحث یاد شده و بیماریهای صعبالعلاج نیست اعتیاد همسر است . و سوالی که ذهن عموم مردم را متوجه خود میکند این است اگر زن بعد از عقد متوجه شود همسرش معتاد است آیا مىتواند عقد را فسخ کند،و در این حالت تکلیف مهریه چه خواهد شد؟ از نظر قانونگذار در صورت اعتیاد مرد ، کلیه حق و حقوق قانونی زن محفوظ میباشد و در خصوص مهریه نیز قانون اجرا خواهد شد و مهریه زن به طور کامل به وی تعلق میگیرد.
آیا به زن ناشزه هم مهریه تعلق می گیرد؟
ملاقات فرزند ؛ حق طبیعی پدر و مادر(+ویدئو)
اعسار مهریه و تعدیل مهریه چه فرقی دارند ؟
دادگاه با توجه به دلائل و مستندات خواهان ، نظیر تصرف ملک ، مبایعه نامه عادی و شهود در صورتی که مالکیت خواهان را تایید کند، حکم به اثبات مالکیت وی صادر میکند.
اثبات مالکیت املاک بدون سند چگونه است؟
ممکن است برای بسیاری از افراد پیش آمده باشد که در عین داشتن ملک ، سندی برای اثبات مالکیت آن نداشته باشند. البته ناآگاهی از این موضوع حقی را از آن ها ضایع نمی کند و قوانین و مقرراتی هم برای اثبات ادعای مالکیت آن ها تعریف شده است.
با مجله پیام دلتا همراه شوید تا از این موضوع بیشتر آگاه شوید.
مالک سند نداشته باشد:
اگر ملکی در دفتر اسناد رسمی ثبت نشده باشد،بطور طبیعی سند رسمی نیز ندارد. حال اگر در مورد مالکیت این گونه املاک ، اختلاف ایجاد شود و شخصی که آن را خریده به نحو دیگری تملک کرده است ، و بخواهد مالکیت خود را اثبات کند ، لازم است ، دعوائی به خواسته اثبات مالکیت در دادگاه مطرح کند.
دادگاه با توجه به دلائل و مستندات خواهان ، نظیر تصرف ملک ، مبایعه نامه عادی و شهود در صورتی که مالکیت خواهان را تایید کند، حکم به اثبات مالکیت وی صادر میکند.
زمینهای بدون سند چه شرایطی دارند؟
زمینهای بدون سند در روستاها وجود دارند ولی یک پلاک مادر به کل روستا تخصیص یافته و بر اساس مبایعهنامه نوعا درخواست صدور سند به اداره ثبت ارائه شده و اداره ثبت بعد از انتشار آگهیهای لازم و عدم وجود شخص دیگر مدعی مالکیت اقدام به صدور سند میکند و در غیر این صورت و وجود شخص دگر طرفن ها را به دادگاه هدایت میکند.
طرفین دعوی اثبات مالکیت
در دعوای اثبات مالکیت ، خواهان کسی است که به نحوی ادعای مالکیت ملک را دارد و خوانده کسی است که ملک ثبت نشده را به خواهان فروخته است.
مرجع صالح برای رسیدگی به دعوی اثبات مالکیت
دعاوی مربوط به اثبات مالکیت در دادگاه محلی که ملک در آن حوزه واقع شده است ، رسیدگی می شود.
نحوه اجرای رأی در دعوای اثبات مالکیت
در حکم اثبات مالکیت ، نیاز به صدور اجرائیه نیست و پس از قطعیت حکم ،فرد شاکی در دعوای اثبات مالکیت به بعنوان مالک رسمی ملک ، میتواند از مزایای حکم صادره استفاده کند.
چند نکته کلیدی در خصوص دعوی اثبات مالکیت
۱-خواسته اثبات مالکیت نسبت به املاک ثبت شده،قابل رسیدگی در دادگاه نیست؛ چرا که طرح دعوی اثبات مالکیت ، نسبت به ملکی که سند رسمی دارد ، بر خلاف قانون ثبت بوده است و محاکم در این خصوص قرار عدم استماع دعوی ، صادر می کنند.
بنابراین دعوی اثبات مالکیت ، زمانی طرح میشود که ملک به ثبت نرسیده باشد و مالک بخواهد به مالکیت خود رسمیت ببخشد و از مزایای آن استفاده کند.
۲-برای اثبات مالکیت ، الزامی به وجود مبایعه نامه و قرارداد نیست ؛ بلکه مالکیت ممکن است به اشکال مختلف منتقل شده باشد . به عنوان مثال : مالکیت ملک ممکن است از طریق ارث به مالک منتقل شده باشد.
۳-در مورد ملک ثبت نشدهای که در تصرف شخص دیگری است ، مدعی دعوای اثبات مالکیت میتواند ، دعوی اثبات مالکیت و خلع ید را بصورت همزمان مطرح کند.«خلع ید عنوان دعوایی است که مالک یک مال مانند خانه، مغازه یا زمین، علیه متصرف غیرقانونی مال خود اقامه میکند و از دادگاه میخواهد که به روند تصرف غیرمجاز متصرف پایان بخشیده و ملک او را از تصرف او خارج کرده و تحویل او بدهد.»
هزینههای سنددار کردن اموال
اگر کسی بخواهد تکلیف اراضی ساختمانی بدون سند خود را مشخص کند باید هزینههایی را بپردازد. این هزینهها شامل هزینه دفترچه مالکیت و تعرفه سند میشود. البته باید این را نیز بدانید که در کنار این هزینهها، معادل ۵ درصد بر مبنای ارزش منطقهای معین شده بر مبنای برگ ارزیابی که بر اساس قیمت منطقهای املاک مشابه تعیین شده ، دریافت و به حساب خزانهداری کل کشور واریز میشود. اگر ملک مورد تقاضا هیچ سندی نداشته باشد علاوه بر هزینههای که گفته شد باید فرد درخواست کننده مابهالتفاوت هزینه ثبت و صدور سند اولیه را نیز طبق مقررات به حساب خزانه واریز کند.
و اما درباره زمینهای وقفی
خرید و فروش ساختمانهای ساخته شده روی زمین های وقفی، یکی از مشکلاتی است که برخی شهروندان با آن روبهرو هستند. در قانون تعیین تکلیف اراضی ساختمانی فاقد سند، برای این ساختمانها هم تعیین تکلیف شده است. اگر بخشی از ساختمان در زمین وقفی باشد، هیات با موافقت اداره اوقاف با در نظر گرفتن همه مدارک و پس از تعیین قیمت قسمتی که متعلق به سازمان وقف است، در این باره اظهارنظر کرده و رای خود را صادر میکند.
دادخواست خود را بدون وکیل بنویسید
توهین و افترا طبق قانون ایران چه مجازاتی دارد؟