تفاوت حضانت و قیمومیت و دریافت مجوز قیمومیت

طبق قانون حضانت در مواردی که زن و  شوهر کنار یکدیگر هستند به عهده هر دو آن‎ها است. اما در صورت طلاق و جدایی  زن و شوهر ، حضانت کودک تا هفت سالگی با مادر است و فرقی نمی‎کند فرزند  دختر یا پسر باشد.

حضانت

  

حضانت و قیمومیت از واژگانی هستند  که در حقوق خانواده بسیار به کار برده شده است و قانونگذار به طور خاص با  توجه به لزوم حفظ حقوق کودکان به آن‎ها پرداخته است. حضانت به طور خلاصه،  به معنای حق یا تکلیف در نگهداری و سرپرستی کودک است. به گزارش مجله دلتا به لحاظ رابطه عاطفی که عموما بین پدر و مادر و فرزندان وجود دارد و از آن  جایی که قانون حضانت فرزندان را تکلیف و وظیفه  پدر و مادر می‎داند ،  می‎توان نتیجه گرفت که حضانت هم حق پدر و مادر است و هم وظیفه و تکلیفی که  به موجب قانون بر عهده والدین قرار گرفته است.

حضانت

تفاوت حضانت با قیمومیت در چیست؟

حضانت با قیمومیت متفاوت است و عدم تفکیک  آن‎ها مشکلاتی را به وجود می‎آورد. این بدان معناست که در قیمومیت امور  حقوقی کودک از جمله انجام معاملات برای او که نیاز به رسیدگی و توجه دارد  همچنان با پدر است. فرقی نمی‎کند پدر و مادر هر دو مشغول نگهداری و حضانت  از فرزند باشند یا اینکه از یکدیگر جدا بوده و حضانت را یکی از آن‎ها به  عهده داشته باشد.

اما در خصوص حضانت موضوع فرق می‎کند. طبق  قانون در مواردی که زن و شوهر کنار یکدیگر هستند به عهده هر دو آن‎ها است.  اما در صورت طلاق و جدایی زن و شوهر ، حضانت کودک تا هفت سالگی با مادر است  و فرقی نمی‎کند فرزند دختر یا پسر باشد.

حضانت دختر از هفت تا نه سالگی و پسر نیز  بعد از هفت سالگی تا پانزده سالگی که سن بلوغ پسران است، بر عهده پدر قرار  داده شده است. البته بعد از 7 سالگی نیز در برخی موارد مادر همچنان حضانت فرزندان را بر عهده دارد و آن مواردی است که به دلایلی دادگاه تشخیص دهد که پدر  صلاحیت لازم برای نگهداری و سرپرستی فرزندان را ندارد، مثلا پدر معتاد  باشد.

از موارد دیگری که حضانت فرزند به طور  دائم برای مادر حفظ می‎شود زمانی است که زن و شوهر بر حضانت توافق کرده  باشند. البته در شرایطی ممکن است مواردی اتفاق بیافتد که حضانت فرزند از  مادر سلب شود.

حضانت

دریافت مجوز قیمومیت چگونه است؟

مسائل مالی فرزندان تا رسیدن به سن 18  سالگی بر عهده پدر آن‎هاست و در صورت فوت او بر عهده پدربزرگ یا قیم خواهد  بود. ولی اگر پدربزرگ کودک نیز پیش از پدر او فوت کرده باشد دادستان مکلف  است برای کودک قیم انتخاب کند که عموما به جهت روابط نزدیک مادر و فرزند،  مادر به عنوان قیم انتخاب می‎شود.

در چنین شرایطی اگر مادری می‎خواهد اداره  اموال فرزندش را بر عهده بگیرد باید با ارائه مدارک فوت پدر کودک و درخواست  قیمومیت به اداره سرپرستی مراجعه کند. و آمادگی خود را برای قیمومیت اعلام  کند.

در این زمان دادستان پس از بررسی، مادر را  به عنوان قیم انتخاب می‎کند و بعد از آن او می‎تواند در امور مالی فرزند  خود جهت مصلحت و منافع کودک دخالت کند. اما حتما باید توجه داشت که سرپرستی  و دخالت قیم در امور مالی دخالتی بدون حد و مرز نیست و حتما باید بر اساس  منافع و مصلحت کودک انجام بگیرد. و در غیر این صورت مسئولیت‎های سنگینی  متوجه قیم خواهد بود.

همچنین بخوانید:

اجازه پدر در ازدواج دختر لازم است یا نه؟ 

صیغه ؛ نیازی به ثبت در دفترخانه ندارد ! 

چه زمانی زن از شوهر خود بیشتر ارث می برد؟ 

مشکلات مردان برای ازدواج مجدد 

شناسنامه و نکاتی که باید درباره آن بدانیم

سازمان ثبت احوال موظف است وقایع مهم و  اساسی زندگی هر فرد اعم از ولادت، ازدواج، طلاق، رجوع، بذل مدت در ازدواج  موقت و وفات را ثبت  و نسبت به صدور شناسنامه و تسلیم آن به متقاضی اقدام  کند. این سازمان زیرمجموعه وزارت کشور به شمار می‎رود.

ثبت احوال

  

حقـوق ثبـت احوال، از اهمیت خاصی  برخـوردار اسـت زیرا یکـی از حقـوقی است کـه از ابتـدای حیـات فـرد تـا  حتـی پـس از مـرگ ، در کنار اوست و قواعـد خاصـی را بـرای چگونگـی ثبـت  وقایـع و اطلاعـات مهـم هر شخصی در طـول زندگـی ارائـه می‎دهـد، و از آن جا  که اسـتفاده از حقـوق فـردی و اجتماعـی افـراد و همچنیـن شـناخت تکالیـف و  بـه اجـرا درآوردن ایـن حقـوق و تکالیـف را آسان می‎کنـد بنابراین نقـش  مهمـی در زندگـی انسـان‎ها دارد . در مجله دلتا ، حقـوق ثبـت احـوال از جهات گوناگون مورد بررسی قرار گرفته و به نکات مهمی اشاره شده است.

سازمان متولی صدور شناسنامه

سازمان ثبت احوال موظف است وقایع مهم و  اساسی زندگی هر فرد اعم از ولادت، ازدواج، طلاق، رجوع، بذل مدت در ازدواج  موقت و وفات را ثبت و نسبت به صدور شناسنامه و تسلیم آن به متقاضی اقدام  کند. این سازمان زیرمجموعه وزارت کشور به شمار می‎رود.

ثبت احوال

تغییر نام خانوادگی در شناسنامه

نام خانوادگی از حقوقی است که برای هر  فردی تعیین می‎شود و شخص دیگری حق انتخاب آن نام را ندارد مگر اینکه از  صاحب نام اجازه بگیرد. تغییر نام خانوادگی در سازمان ثبت احوال کشور صورت می‎گیرد. همچنین این حق به وراث به ارث می‎رسد. نام خانوادگی  فرزند همان نام خانوادگی پدرش است و پس از رسیدن به سن قانونی، هر کس  می‎تواند نام خانوادگی خود را تغییر دهد. زن می‎تواند در صورت موافقت همسر  از نام خواندگی او استفاده کند، و باید این نکته را در نظر داشت که در صورت  طلاق، زن در صورتی می‎تواند از نام شوهر استفاده کند که اجازه وی را کسب  کرده باشد.

نکات ضروری از قانون ثبت احوال

  • اگر اعلام کننده مادر باشد، نام خانوادگی مادر به طفل داده می‎شود.
  • اگر پدر و مادر کودک نامعلوم باشند، نام خانوادگی فرضی برای کودک  انتخاب می‎شود. البته فرضی بودن نام در شناسنامه کودک منعکس نخواهد شد.
  • نام باید متناسب با جنسیت فرد انتخاب شود و معنی و مفهوم زیبایی داشته باشد به طوری که در عرف و قوانین جامعه پسندیده و متناسب باشد.
  •  تغییر نام و پیوستن فرد از ادیان دیگر به اسلام و سایر تغییرات در شناسنامه ثبت می‎شود.
  • شناسنامه افرادی که به سن ۱۵ سال تمام برسند باید حاوی عکس صاحب  شناسنامه در همان سال باشد. در ۳۰ سالگی نیز عکس صاحب شناسنامه می‎بایست  تجدید شود.
  • در صورتیکه صاحب شناسنامه مقیم خارج از کشور و شناسنامه در آن کشور  صادر شده باشد یا این که در ایران صادر و شکایتی مطرح شود، رسیدگی به دعاوی  مطرح شده در دادگاه عمومی تهران صورت می‎پذیرد.

ثبت احوال

وظیفه هئیت حل اختلاف چیست؟

در  سازمان ثبت احوال هیئتی به نام هیئت حل اختلاف وجود دارد که به این امور مطرح شده زیر رسیدگی می‎کند:

  1. باطل کردن شناسنامه ‎هایی که بیگانگان مورد استفاده قرار داده‎اند.
  2. رفع اشتباهات ناشی از تحریر، ضمن ثبت وقایع در شناسنامه
  3. ابطال اسناد مکرر یا نامعلوم و تصحیح اشتباه در ثبت جنس صاحب سند و تغییر نام‎های ممنوع
  4. حذف کلمات زاید و غیرضروری یا ناشی از اشتباه در شناسنامه
  5. تصحیح اشتباهات مندرج در دفاتر ثبت کل

افراد می‎توانند از تصمیماتی که در هیئت‎  های حل اختلاف گرفته می‎شود در دادگاه های عمومی محل اقامت خود شکایت کنند و  رأی صادره قابل تجدیدنظر است.

همچنین بخوانید:

خرید ملک از شرکت ها ؛ نکاتی که باید بدانید 

واریز اشتباه پول به حساب دیگری ؛ راهکار قانونی چیست؟ 

امضا الکترونیک و اعتبار قانونی آن 


رد دادرسی چیست ؛ در چه مواردی می‎توان به آن استناد کرد؟

بر طبق قانون در نظام حقوقی  تدابیری اندیشیده شده است به جهت اینکه پرونده روند متناسب با قانون را طی  کند رعایت نکاتی از جانب مقامات قضایی الزامی است.که از جمله آن می‎توان به  موارد قرار رد دادرس اشاره کرد. 

قرار

  

قانونگذار برای احقاق حقوق مردم و  عادلانه بودن رسیدگی به دعاوی و شکایت شاکیان، قوانین و مقرراتی تعیین کرده  است که از جمله آن می‎توان به موارد رد دادرسی اشاره کرد. به گزارش مجله دلتا طبق قانون در نظام حقوقی تدابیری اندیشیده و برای اینکه پرونده روند  متناسب با قانون را طی کند رعایت نکاتی از جانب مقامات قضایی الزامی شده  است. این الزام ها و سخت‎گیری ‎ها به این دلیل است که  طی بررسی پرونده  قاضی تحت تاثیر روابط خویشاوندی و یا اغراض و منافع شخصی قرار نگیرد و نیز  درگیر مسائل احساسی و عاطفی نگردد و اقدام به صدور رای نکند و در کمال  بی‌طرفی رسیدگی کند.

رد دادرسی به چه معناست؟

قانونگذار به منظور حفاظت از شخص قاضی و  اینکه قاضی در معرض اشتباه قرار نگیرد موارد رد دادرسی را الزامی کرده است.   دادستان در موارد رد مکلف است از رسیدگی خودداری کند. در صورتی که در  پرونده‎ای موارد قانونی رد دادرسی وجود داشته باشد و قاضی بدون توجه به این  موارد به دعوا رسیدگی کند، در این صورت متهم می‌تواند به دادگاهی که  دادستان در نزد آن ماموریت دارد شکایت کند.

موارد قرار رد دادرسی در قانون 

بر طبق قانون، دادرس در موارد زیر باید از  رسیدگی امتناع کرده و افرادی که در پرونده ذی‎نفع هستند نیز می‎توانند  تقاضای رد دادرسی را اعلام کنند.
‌الف – خویشاوندی نسبی یا سببی بین دادرس با یکی از اصحاب دعوا وجود داشته باشد.
ب – دادرس قیم یکی از طرف‎های دعوا باشد و یا یکی از افراد دعوا مباشر یا متکفل امور دادرس یا همسر او باشد.
ج – دادرس یا همسر یا فرزند او، وارث یکی از اصحاب دعوا باشد.
‌د – دادرس سابقاً در دعوای اقامه شده به عنوان دادرس یا داور یا کارشناس یا شاهد اظهارنظر کرده باشد.
ه- بین دادرس و یکی از طرف‎ها و یا همسر یا فرزند او دعوای حقوقی یا کیفری  مطرح باشد و یا در سابق مطرح بوده و از تاریخ صدور حکم قطعی دو سال نگذشته  باشد.
‌و – دادرس یا همسر یا فرزند او دارای نفع شخصی در موضوع مطروح باشند.

قرار

نحوه درخواست قرار رد دادرسی

طبق قانون، دادرس پس از صدور قرار امتناع  از رسیدگی که دلایل نیز در آن ذکر شده است، رسیدگی به پرونده را به دادرس  یا دادرسان دیگر دادگاه‌ محول می‎کند. قرار ایراد رد دادرسی  باید تا قبل از صدور رأی به‌ عمل آید. در صورتیکه دادرس ایراد رد را قبول  نکند، باید ظرف سه روز قرار رد ایراد را صادر کند و به رسیدگی ادامه دهد.  قرار مذکور ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ، قابل اعتراض در دادگاه صالح به  رسیدگی می‎باشد. به این اعتراض خارج از نوبت رسیدگی می‎شود. نکته‎ای که در  قانون ذکر شده، بیان می‎کند شاکی، مدعی خصوصی یا متهم نیز می‎توانند  دادستان یا بازپرس را رد و مراتب را به صورت کتبی به او اعلام کنند. در  صورت قبول ایراد، دادستان یا بازپرس از رسیدگی و مداخله در موضوع امتناع  می‎کند و رسیدگی حسب مورد، به جانشین دادستان یا بازپرس دیگر محول می‎شود و  در غیر این‌صورت، باید قرار رد ایراد صادر و به مدعی رد، ابلاغ شود. مدعی  رد دادرسی می‎تواند در مهلتی که برای اعتراض به سایر قرارها مقرر شده است،  به دادگاه صالح برای رسیدگی به جرم اعتراض کند. رأی دادگاه در این مورد  قطعی است.

همچنین بخوانید:

کلاهبرداری املاک و روش های مرسوم آن 

شهادت دروغ در دادگاه ؛ مجازات آن را بدانید 

رشوه ؛ چه بدهی چه بگیری مجرمی 

مجازات خوردن مشروب طبق قانون جدید 

قاچاق مشروبات الکلی چه مجازاتی دارد؟ 

تامین دلیل چیست و چه کاربردی دارد؟

بعضی از دلایل و مدارک هستند که برای  طرح شکایت لازمند ولی زمان استفاده از این ادله برای طرح دعوی نرسیده است و  از طرفی ممکن است این مدارک از بین بروند.به همین لحاظ بهترین راه‎حل  «تامین دلیل» است. 

تامین

  

بعضی از دلایل و مدارک هستند که  برای طرح شکایت لازمند ولی زمان استفاده از این دلایل برای طرح دعوی نرسیده  است. از طرفی ممکن است این مدارک از بین بروند به همین لحاظ، بهترین  راه‎حل «تامین دلیل» است. به عبارت بهتر تامین دلیل به معنای حفظ و تهیه و  درجای امن گذاشتن دلایل و مدارکی است که اشخاص ذی‎نفع در دعوا می‎توانند از  دادگاه درخواست کنند که از آن ها استفاده کند. در مجله دلتا به کاربردهای تامین دلیل برای کمک به حفظ مدارک و دلایل دعوا از ابعاد مختلف می‎پردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.

مواردی که می‌توان تامین دلیل کرد

طبق قانون، در هر موردی که احتمال استفاده  از دلایل و مدارک موجود در محل یا مدارکی که نزد شخص دیگری است و ممکن است  در آینده  از بین برود یا دسترسی به آن‎ها دشوار شود می‌توان از تامین  دلیل استفاده کرد.

این امر می‌تواند از راه‌ هایی از قبیل  تحقیق محلی و کسب اطلاع از افراد مطلع از واقعه، استعلام نظر کارشناسان یا  استفاده از دلایل و مدارک موجود در محل و یا دلایلی که نزد طرف دعوا است  انجام شود. باید به این نکته توجه داشت که مقصود از تامین در این موارد  صرفا ملاحظه و صورت‎برداری از اینگونه دلایل است.

تامین

مثال بارز در این خصوص، خسارت وارد شده به  وسیله‌ نقلیه است. ممکن است ماشین شخصی در جایی پارک باشد و وسلیه‌ نقلیه‌  دیگری به آن برخورد و خسارت وارد کند ولی از صحنه تصادف متواری شود. در  چنین شرایطی احتمال دارد شخص متضرر بخواهد هم طرح عوا و از طرفی نیز  اتومبیل خود را تعمیر کند، اما نتواند تا پایان مراحل دادرسی منتظر بماند و  تعمیر ماشین را به تاخیر بیاندازد. در چنین شرایطی بهترین کار این است که  نظریه‌ کارشناس را در خصوص ارزیابی خسارت، تامین دلیل کنید.

نکاتی که در دادخواست «تامین دلیل» باید رعایت شود

تامین دلیل می‌تواند به صورت کتبی یا  شفاهی انجام شود ولی عملا این اقدام زمانی به صورت شفاهی ممکن و مقدور است  که در جلسه‌ رسیدگی دادگاه درخواست و ضمن صورتجلسه نوشته شود. ولی در اغلب  موارد افراد قبل از طرح شکایت، تامین دلیل می‎کنند که در این حالت باید در  برگ دادخواست و به‎طور کتبی تنظیم شود.

این دادخواست مثل سایر دادخواست‏‎ ها باید  روی فرم چاپی و به تعداد طرف‎های شاکی و همچنین ‏ به علاوه یک نسخه باشد.  در قسمت خواسته باید عنوان دعوایی را که برای آن تقاضای تامین داده شده است  ذکر شود، زیرا شورای حل اختلاف یا اگر در حوزه‌ای شورا نباشد، دادگاه باید  عنوان دعوا را با نوع دلایلی که طبق آن‎ ادله درخواست تامین داده شده باهم  مطابقت دهد.  همچنین باید اوضاع و احوالی که طبق آن درخواست تامین دلیل  داده می‎شود در برگه ذکر شود.

تامین

مرجع صالح برای رسیدگی به دعوا

اکنون با تصویب قانون شوراهای حل اختلاف، درخواست تامین دلیل در صلاحیت شورایی است که دلایل و مدارک در حوزه یا محدوده آن واقع شده  است، مگر در نقاطی که شورای حل اختلاف تشکیل نشده باشد که در این در صلاحیت  دادگاه حقوقی آن محل خواهد بود.

موارد رد درخواست تامین دلیل

مواردی که باعث رد درخواست تامین دلیل می‎شوند عبارتند از:

  1. در صورتی که مرجعی که به آن مراجعه شده است، صلاحیت رسیدگی به دادخواست تأمین دلیل را نداشته باشد.
  2. در صورتی که دادخواست دلیل بدون شرایط شکلی لازم ، مثلاً هزینه دادرسی پرداخت نشده باشد، قرار رد آن صادر خواهد شد.
  3. چنانچه درخواست تأمین دلیل، طبق قانون مشخصات درخواست‌ کننده و طرف او،  موضوع دعوایی که برای اثبات آن درخواست تأمین دلیل می‎شود و اوضاع و  احوالی که موجب درخواست تأمین دلیل شده است، را نداشته باشد درخواست از سوی  قاضی رد خواهد شد.
  4. تأمین دلیل، حفظ و نگهداری دلیل موجود است نه جمع‌آوری یا تحصیل دلیل؛ بنابراین اگر تحصیل دلیل باشد، درخواست مذکور رد خواهد شد.

همچنین بخوانید:

لیزینگ همان اجاره به شرط تملیک است؟ 

پلاک ثبتی و پلاک تفکیکی را بشناسید 

مزاحمت و ممانعت از حق طبق قانون چه مجازاتی دارد؟ 

از نظر قانون سکوت علامت رضایت است؟ 

اعتراض به رای دادگاه ؛ چرا و چگونه؟

مقررات دادرسی عمدتا با این فرض تدوین شده است که خوانده از جریان رسیدگی آگاه باشد و در جریان دادرسی شرکت کند. دادگاه اصولا نباید بدون شنیدن مطالب دو طرف دعوا و نیز بررسی دلایل آن‎ها حکمی صادر کند.

اعتراض

گاهی احتمال خطا و اشتباه در آراء و احکام صادره از دادگاه‎ ها وجود دارد. به همین دلیل بررسی احکام صادره از دادگاه ها توسط مراجع بالاتر در نظر گرفته شده است تا امکان اصلاح اشتباهات احتمالی فراهم شود و اگر خطایی در حکم صادره وجود دارد اشتباهات احتمالی از همان ابتدا به حداقل ممکن کاهش یابند. به گزارش مجله دلتا گاهی در دعاوی‌ که مطرح می‎شود، رأی به ضرر یکی از طرف‎های دعوا صادر می‌شود؛ اما باید این نکته را در نظر داشت کسی که حکم علیه او صادر شده است، می‌تواند از راه‎های مختلف به رأی صادره اعتراض کند.

اعتراض

اعتراض به رای دادگاه

روش‎های اعتراض به رای دادگاه به دو شیوه عادی و فوق‎العاده صورت می‎گیرد. که این طرق در تقسیم‎بندی ذیل آمده است:

۱. واخواهی در مورد حکم غیابی صورت می‌گیرد

۲. تجدید نظرخواهی که مربوط به آرای حضوری است.

3. فرجام‎خواهی

4. اعاده دادرسی

5. اعتراض شخص ثالث

واخواهی چیست؟

مقررات دادرسی عمدتا با این فرض تدوین شده است که خوانده از جریان رسیدگی آگاه باشد و در جریان دادرسی شرکت کند. دادگاه اصولا نباید بدون شنیدن مطالب دو طرف دعوا و نیز بررسی دلایل آن‎ها حکمی صادر کند. لذا در دو حالت ممکن است متهم در دادگاه حضور نداشته باشد:

  1. امکان دسترسی به خوانده و آگاه کردن او از جریان دادرسی فراهم نشود.
  2. گاهی نیز ممکن است خوانده تمایلی به حضور در دادگاه و پاسخ به دعوا نداشته باشد.

در هر صورت ، رسیدگی نکردن به شکایت خواهان و حتی به تأخیر انداختن آن به دلیل عدم حضور و اطلاع خوانده از جریان دادرسی جایز و قانونی نیست. بنابراین رسیدگی به دعوا اصولا باید ادامه ‌یابد، حتی اگر خوانده حاضر نباشد. و طبق قانون هرگاه شخصی که در مراحل دادرسی حضور نداشته است از صدور حکم علیه خود مطلع شود، حق دارد به آن اعتراض کند. طبق قانون اعتراضی که خوانده به حکم صادره در غیاب وی می‎کند «واخواهی» نامیده می‌شود و باید در همان دادگاهی که حکم غیابی را ‌صادر کرده است رسیدگی ‌شود.

اعتراض تجدیدنظر

در صورتیکه خوانده از دادگاه تجدیدنظر درخواست رسیدگی دوباره به پرونده به‌ منظور بررسی اعمال دادگاه بدوی کند و نهایتا اصلاح رأی صادر شده از دادگاه نخستین را بخواهد به این اعتراض تجدیدنظر گفته می‎شود. در مرحله‌ تجدیدنظر، پرونده‌ای که یک‌بار درباره‌ آن قضاوت شده مجددا مورد قضاوت قرار می‌‌گیرد. اگر دادگاه تجدیدنظر چنین تشخیص دهد که دادگاه بدوی، رسیدگی‌های لازم را به ‌درستی انجام داده، از تکرار آن خودداری می‌کند. و در مقابل اگر به نظر دادگاه تجدیدنظر، رسیدگی دادگاه بدوی اشکال داشته باشد، خود رسیدگی را به نحو صحیح انجام می‌دهد و رأی شایسته صادر می‌کند. دادگاه تجدیدنظر می‌تواند کلیه‌ اعمالی را که برای شناسایی واقعیت لازم است انجام دهد. طبق قانون دعاوی مالی که ارزش آن از سه میلیون ریال بیشتر باشد، احکام صادره در دعاوی غیرمالی و در صورتی ‌که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر باشد می২توان نسبت به احکام فرعی تقاضای تجدیدنظر کرد.

اعتراض

طرق فوق‌العاده مشتمل بر فرجام‎خواهی، اعتراض شخص ثالث و اعاده دادرسی

  •  فرجام‎خواهی؛ در صورتیکه متقاضی از دادگاه درخواست کند که حکم صادره را با موازین شرعی و مقررات قانونی تطبیق داده شود، به این امر فرجام‎خواهی گفته می‎شود. باید به این نکته توجه داشت که فرجام‌خواهی یکی از طرق فوق‌العاده‌ اعتراض به آرا است و لذا در هر مورد نمی‌توان از این روش برای اعتراض استفاده کرد. مهلت فرجام‌خواهی برای اشخاص مقیم ایران ۲۰ روز و برای اشخاص مقیم خارج دو ماه خواهد بود.
  •  اعتراض شخص ثالث؛ اگر در خصوص دعوایی، رأیی بر علیه اشخاص ثالثی که به عنوان طرف‎های دعوا دخالت نداشته‎اند صادر شود، می‌تواند نسبت به آن رأی اعتراض کند. در این موارد شخص ثالث حق دارد به هرگونه رأی صادره از دادگاه‌های عمومی، انقلاب و تجدید نظر اعتراض کند و نسبت به حکم داور نیز کسانی که خود یا نماینده‌ی آنان در تعیین داور شرکت نداشته‌اند، می‌توانند به عنوان شخص ثالث اعتراض کنند.
  • اعاده دادرسی؛ یکی دیگر از روش‌هایی است که اشخاص می‎توانند از طریق آن به رای صادره از مراجع قضایی اعتراض کنند، هدف از اعاده دادرسی این است که دادگاه از رأی قطعی سابق خود بازگردد، چرا که شاکی مدعی است صدور آن رأی از روی اشتباه بوده و دلایل موجود اجازه نمی‌دهد که چنین حکمی باقی بماند.

همچنین بخوانید:

کلاهبرداری املاک و روش های مرسوم آن

شهادت دروغ در دادگاه ؛ مجازات آن را بدانید

قانون می گوید نسبت به کودک آزاری بی تفاوت نباشیم

متهم ؛ مجرم نیست!

احضاریه دادگاه و عواقب عدم توجه به آن