طلاق همسر به دلیل عسر و حرج!

عُسر و حَرَج به معنای سختی و  مشقت در زندگی است. و به همین دلیل  قانونگذار از طریق اثبات‌ این امر به  زن اجازه داده است که به زندگی مشترک پایان دهد.اثبات مصادیق عسر و حرج و  احراز آن در دادگاه از موارد مهمی است تا به واسطه آن بتوان قاضی را برای  صدور حکم طلاق به دلیل عسر و حرج مجاب کرد.

عسر و حرج چیست

  

طلاق به‌ دلیل عسر و حرج یکى از روش  های جدایی زن و شوهر است. البته ممکن است این سؤال در ذهن ایجاد شود که  عسر و حرج چیست و تحت چه شرایطی منجر به  طلاق خواهد شد؟ چرا قانونگذار به  واسطه این موضوع به زن اجازه‌ طلاق داده است؟ و آیا این شرایط فقط در خصوص  طلاق کاربرد دارد؟ در مجله دلتا به این سوالات پاسخ داده شده است. پس در ادامه با ما همراه باشید.

عسر و حرج به چه معناست؟

عُسر و حَرَج به معنای سختی و مشقت در زندگی است. و به همین دلیل  قانونگذار از طریق  اثبات‌ این امر به زن اجازه داده است که به زندگی مشترک پایان دهد.

طلاق عسر و حرج

مصادیق عسر و حرج

برخی از موارد عسر و حرج به طور تمثیلی در قانون ذکر شده است که با اثبات آن ها در دادگاه، زن می‌تواند درخواست طلاق کند.

  • اعتیاد شوهر به مواد مخدر و یا مشروبات الکلی به طوری که زندگی  خانوادگی را با مشکل مواجه کند و خودداری یا عدم امکان وی به ترک، در مدتی  که پزشک تعیین کرده است. و یا اینکه پس از ترک اعتیاد مجددا شروع به مصرف  کند.
  • محکومیت قطعی مرد به حبس ۵ سال یا بیشتر.
  • ضرب و شتم و یا هر گونه سوء رفتار مستمر که غیر‌ قابل تحمل باشد.
  • ترک زندگی خانوادگی توسط شوهر حداقل به مدت ۶ ماه متوالی یا ۹ ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه.
  • ابتلای مرد به بیماری‌ های صعب‌ العلاج روانی یا سرایت کننده یا هر عارضه صعب‌ العلاج دیگری که زندگی مشترک را غیر ممکن کند.

البته باید در نظر داشت، موارد مندرج در  این ماده مانع از آن نیست که در سایر مواردی که مشکلات زن در دادگاه احراز و  شناسایی می‎شود و دادگاه حکم طلاق صادر می‎کند. ‌و در هر شرایطی علاوه بر  موارد فوق در صورت تشخیص دادگاه مبنی بر وجود سختی و مشقت بسیار که زندگی  زناشویی را غیر ممکن کند، حکم طلاق صادر خواهد شد. به طور مثال می‌توان به  مواردی از جمله عدم رسیدگی و توجه شوهر به مسائل و امورات خانواده، ازدواج  مجدد، عدم ایفای وظایف زناشویی از سوی مرد اشاره کرد که از جمله مواردی است  که در صورت اثبات آن در دادگاه، موجب صدور حکم طلاق ناشی از عسر و حرج  خواهد شد.

عسر و حرج

نحوه اثبات در دادگاه خانواده

اثبات مصادیق و احراز این امر در دادگاه  از موارد مهمی است تا به واسطه آن بتوان قاضی را برای صدور حکم طلاق به  دلیل سختی و مشقت در زندگی مجاب کرد. به طور مثال در شرایطی که زن به دلیل  ترک انفاق که موجبت تنگدستی و قرار گرفتن زن در وضعیت سختی و مشقت می‎شود،  با استناد به دلایل متعدد از جمله حکم قطعی کیفری مبنی بر ترک انفاق توسط  شوهر (به موجب ماده‌ ۵۳ قانون حمایت از خانواده) امکان‌ پذیر است. یا در  خصوص اثبات عسر و حرج به دلیل سوء رفتار مرد، سوابق شکایت از وی توسط زن یا  آرای صادره از مراجع قضایی در خصوص سوء رفتار، احراز و شناسایی این امر  توسط دادگاه آسان تر خواهد بود. باید توجه داشت که در طلاق به دلیل عسر و  حرج لازم نیست که پول یا مبلغی از طرف زن به مرد پرداخت شود (در طلاق خلع،  به‌ علت کراهت زن از شوهر، مبلغی از طرف زن به مرد پرداخت می‎شود) و طلاق  به دلیل عسر و حرج از جانب مرد نیز قابل رجوع نیست.

همچنین بخوانید:

تقسیط مهریه و نحوه پرداخت آن 

با درخواست طلاق مرد در دوران عقد، تکلیف مهریه چیست؟ 

طلاق به دلیل عدم تفاهم اخلاقی 

در چه مواردی می توان از کار کردن زن جلوگیری کرد؟ 

دانستنی های حقوقی ؛ مختصر و مفید+(ویدئو) 

طلاق به دلیل عدم تفاهم اخلاقی

هر کدام از زن و مرد که خواهان  طلاق هستند، دلایل مخصوص به خود را دارند. گاهی با مشکلاتی در زندگی  زناشویی مواجه می‌شوند که فقط بین زن و شوهر بوده است و مدرکی برای اثبات  آن ندارند. اما دادگاه برای صدور حکم نیاز به دلیل و مدرک  دارد.

درخواست طلاق توافقی

  

امروزه بسیاری از طلاق ها به دلیل عدم تفاهم اخلاقی بین زن و شوهر رخ می‌دهند. به گزارش مجله دلتا منشا و اساس بسیاری از پرونده های طلاق که در دادگاه های خانواده در جریان  رسیدگی هستند به عدم سازگاری و تفاهم زن و شوهر و در مواردی اختلافاتی که  میان خانواده های آن ها به وجود می‎آید بر می‌گردد. هدف از این نوشتار  بررسی فرآیند درخواست طلاق توافقی در نتیجه عدم تفاهم اخلاقی است.

درخواست طلاق توافقی به دلیل نداشتن تفاهم اخلاقی

هرگاه زن یا مرد از خصوصیات و تفاوت‌ های  روانی و رفتاری طرف مقابل خود اطلاع و آگاهی نداشته نباشد، احتمال بروز  سوءتفاهم افزایش می‌یابد. خیلی از متقاضیان طلاق در دادگاه خانواده، دلیل  طلاق را نداشتن تفاهم اخلاقی عنوان می‌کنند. در واقع هر کدام از زن و مرد  که خواهان طلاق هستند، دلایل مخصوص به خود را دارند. گاهی با مشکلاتی در  زندگی زناشویی مواجه می‌شوند که فقط بین زن و شوهر بوده است و مدرکی برای  اثبات آن ندارند. اما دادگاه برای صدور حکم نیاز به دلیل و مدرک دارد.

طلاق توافقی

درخواست طلاق زن و مرد متفاوت است

باید بین درخواست طلاق از سوی مرد و این درخواست از طرف زن تفکیک قائل شد.

  • درخواست طلاق از جانب زن باشد؛ درخواست طلاق زن از دادگاه خانواده در  صورت مخالفت شوهر، نیازمند اثبات دلیل است. در مواردی که زن از شوهر وکالت  در طلاق یا به عبارتی حق طلاق نداشته باشد باید برای دادگاه ثابت کند که  زندگی مشترک او با شوهر باعث عسر و حرج است.( عسر و حرج به معنی سختی و  مشقت است) بنابراین اینکه صرفا بگوید تفاهم اخلاقی با شوهر ندارم در  دادخواست طلاق مفید به فایده نخواهد بود.
  • درخواست طلاق از جانب مرد باشد؛ هر چند که بر طبق قانون و فقه شیعه مرد اختیار طلاق را  دارد و این امر از طرف وی، نیازمند دلیل نیست، منتها قاضی قطعا در مورد  دلیل طلاق از مرد یا وکیل او جویا خواهد شد. ولی در واقعیت مرد می‌تواند با  پرداخت حقوق مالی همسر از قبیل مهریه و نفقه حتی در مواردی که دلیل موجه  برای این درخواست نداشته باشد، از دادگاه تقاضای طلاق کند. به عبارت دیگر  امکان رد کردن دادخواست طلاق وی به دلیل نداشتن دلیل موجه امکان پذیر نیست.  و در صورتی که دادگاه خانواده چنین حکمی صادر کند و درخواست طلاق را رد  کند در دادگاه های عالی ( منظور دادگاه تجدید نظر و دیوان است) نقض می‌شود.

حق طلاق

تاثیر مراکز مشاوره دادگاه در کاهش درخواست طلاق توافقی

یک وکیل پایه یک دادگستری در این خصوص  می‌گوید : طبق قانون حمایت از خانواده، دادگاه نمی‌تواند زن و شوهر را  وادار به مراجعه به مشاوره کند و این امر با توجه به نوع اختلاف آنها امری  اختیاری است ولی معمولاً در رویه مراجع قضایی عرف است که طرف های موضوع  مشاوره شوند. این وکیل دادگستری درباره اینکه مشاوره چقدر می‌تواند در کاهش  طلاق مؤثر باشد، معتقد است امکان سازش در مراکز مشاوره دادگاه‌ های  خانواده تقریباً وجود ندارد زیرا زن و مرد قبل از مراجعه به دادگاه و تنظیم  دادخواست همه روش ها و راه های ممکن را سپری کرده‌اند. و تصمیم نهایی در  خصوص جدایی گرفته اند. منتها چون هدف قانونگذار حفظ بنیان خانواده است این  تدابیر در نظر گرفته شده است که تا حد امکان از پاشیده شدن کانون خانواده  جلوگیری شود.

سخن آخر؛ مسؤولیت رسیدن به تفاهم را بپذیریم

فارغ از نظامات حقوقی شاید برای پیشگیری  از جدایی هایی این چنین، بهتر باشد به جاى هر گونه پیش داورى یا مشاهده  اشکالات و ضعف ها، نقاط مثبت و قوت طرف مقابل دیده شود و همچنین این در نظر  گرفته شود که هیچ دو نفری پیدا ‌نمی‌شوند که از هر نظر با هم یکسان باشند و  در نهایت، تمام اعضاى خانواده به خصوص زن و شوهر مسؤولیت رسیدن به تفاهم  را پذیرا شوند.

همچنین بخوانید:

تقسیط مهریه و نحوه پرداخت آن 

با درخواست طلاق مرد در دوران عقد، تکلیف مهریه چیست؟ 

اعسار مهریه و تعدیل مهریه چه فرقی دارند ؟ 

طلاق توافقی طبق قانون جدید 

آیا بعد از ازدواج امکان افزایش مهریه وجود دارد؟ 

جرایم غیر قابل گذشت؛ گذشت شاکی تاثیر دارد؟

برای رسیدگی به برخی جرایم،  ‌نیازی به شکایت شاکی خصوصی نیست و حتی در صورتی که شاکی اعلام رضایت کند،  مراجع قضایی نمی‌توانند به دلیل گذشت شخص زیان دیده، جریان تعقیب و محاکمه و  اجرای حکم را متوقف کنند.

جرایم غیر قابل گذشت

  

گاهی افراد بر حسب شرایط ممکن است در  جایگاه مجرم یا زیان دیده در دعوا باشند. در چنین شرایطی آشنایی با قوانین  و مقررات حقوقی اهمیت بسیاری پیدا می‌کند. از نظر قانونگذار جرایم به دو  دسته قابل گذشت و غیر قابل گذشت تقسیم می‌شوند. در مجله دلتا جرایم غیر قابل گذشت و آثار حقوقی آن و همچنین تاثیر گذشت شاکی در این  گونه جرایم مورد بررسی قرار گرفته شده است. در ادامه با ما همراه باشید.

جرایم غیر قابل گذشت

برای رسیدگی به برخی جرایم، ‌نیازی به  شکایت شاکی خصوصی نیست و حتی در صورتی که شاکی اعلام رضایت کند، مراجع  قضایی نمی‌توانند به دلیل گذشت شخص زیان دیده، جریان تعقیب، محاکمه و اجرای  حکم را متوقف کنند. البته باید در نظر داشت که دادگاه با توجه به رضایت  شاکی می‌تواند مطابق آن مجازات متهم را تخفیف دهد و در صورتی که بعد از  صدور حکم قطعی شاکی اعلام رضایت کند، دادگاه پس از درخواست محکوم، در  مجازات وی تجدیدنظر کرده و آن را کاهش می‌دهد. از جمله مصادیق بزه‌ های غیر  قابل گذشت می‌توان به جرم خیانت در امانت، سرقت، کلاهبرداری و قتل عمدی  اشاره کرد.

جرایم

آیا گذشت شاکی تاثیری در رای دادگاه دارد؟

طبق قانون در این قبیل جرایم ، گذشت یا  اعلام شکایت شاکی مانع تعقیب یا رسیدگی و اجرای حکم توسط مراجع قضایی نیست  منتها می‎تواند تا حدودی در پرونده اثر گذار باشد. به عنوان مثال وقتی جرم  سرقت اتفاق می‎افتد به لحاظ اینکه باعث برهم زدن نظم و امنیت روانی و  اقتصادی جامعه می‎شود از جمله جرم های غیر قابل گذشت تلقی می‎شود و فرقی نمی‎کند فرد متضرر از این جرم شکایت کند یا خیر و یا  این که بعد از اعلام شکایت از درخواست خود منصرف شود و اعلام رضایت کند. در  این شرایط متهم به دلیل ارتکاب سرقت، تعقیب و به مجازات قانونی خواهد  رسید. اما باید در نظر داشت که در هر حال رضایت شاکی در شرایط پرونده در هر  مرحله ای که باشد تاثیراتی خواهد داشت که در ذیل بررسی شده است :

  • قبل از صدور حکم قطعی
    در این مرحله که از تعقیب متهم تا زمان صدور حکم قطعی ادامه پیدا می‎کند،  هرگاه متضرر از جرم اعلام گذشت کند در جرایم تعزیری و بازدارنده دادگاه  می‎تواند در مجازات متهم تخفیف قائل شود و یا مجازات او را از نوعی به نوع  دیگر که مناسب تر به حال متهم است تبدیل کند. به عنوان مثال دادگاه به جای  حبس حکم به جزای نقدی بدهد.
  • بعد از صدور حکم قطعی
    در این مرحله هرگاه شاکی خصوصی از شکایت خود صرف نظر کند، محکوم می‎تواند  با استناد به گذشت شاکی از دادگاه صادر کننده حکم قطعی درخواست کند تا در  میزان مجازات او تجدیدنظر کند. در این شرایط دادگاه در وقت فوق العاده به  درخواست فرد محکوم رسیدگی می‎کند و مجازات را در صورت اقتضا در حدود قانون  تخفیف خواهد داد.

جرم های غیر قابل گذشت

نکات مهم در خصوص جرایم غیر قابل گذشت

  1. اگرچه رضایت شاکی خصوصی در این گونه جرایم مانع رسیدگی به پرونده و  تعقیب نیست منتها رضایت شاکی تأثیر بسزایی بر نوع و میزان مجازات متهم  دارد.
  2. در صورت اعلام رضایت و گذشت زیان دیده، چه قبل از صدور حکم قطعی و چه  بعد از آن دادگاه با توجه به قانون و تا جایی که اقتضا کند در اعمال مجازات  و نوع و میزان آن تخفیف قائل می‎شود و باید در  نظر داشت که این امر از  سوی دادگاه الزامی نیست.
  3. در این گونه موارد لازم نیست که رضایت، رسمی و محضری باشد. و بنابراین  ضرورتی ندارد که اعلام گذشت حتماً در دفترخانه اسناد رسمی انجام گیرد. طرف  های دعوا می‎توانند به دادگاه مراجعه و مراتب را نزد قاضی مربوطه اعلام  کنند تا توسط وی صورت جلسه شود. در صورتیکه اعلام رضایت در کلانتری انجام  شود، باید به درستی تنظیم شود و برای قاضی یقین آور باشد.
  4. اعلام رضایت شاکی باید صریح و بدون شرط باشد. همچنین در مواردی که شاکی  از گذشت خود باز گردد، دادگاه بر مبنای رضایت اعلامی اتخاذ تصمیم می‎کند و  در واقع عدول از گذشت قابل ترتیب اثر نیست.

همچنین بخوانید:

با همسایه‌ مزاحم چه کنیم؟(+ویدئو) 

فرار از صحنه تصادف چه مجازاتی دارد؟ 

لیزینگ همان اجاره به شرط تملیک است؟ 

پارک ممنوع ، مراقب نصب این تابلوها باشید! 

عزل وکیل ؛ چرا و چگونه؟ 

تدلیس در معامله باعث فسخ می‌شود؟

طبق نظر قانونگذار هر گونه  عملیات و اقداماتی که باعث فریب فرد در خصوص ویژگی‌ های مورد معامله شود،  چه از طرف فروشنده و چه از طرف خریدار باشد، سبب تحقق تدلیس و ایجاد خیار  فسخ برای آن معامله خواهد شدکه اثر فوری دارد و باید اعمال شود. 

تدلیس در معامله

  

تدلیس در اصطلاح حقوقی عبارت است از  عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود. به عبارت دیگر به معنای پوشاندن  عیبی در مال یا نشان دادن یک صفت یا امتیاز غیر واقعی در مال است. به گزارش  مجله دلتا به علت جبران ضرر و زیان  ناشی از این اقدامات فریبنده، شخص فریب خورده و متضرر از حق فسخ بهره‌ مند  است. و می‌تواند معامله را برهم بزند.

تدلیس

تدلیس در اصطلاح حقوقی چیست؟

به موجب نظر قانونگذار که مقرر می‌دارد؛  «تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود». بنابراین تعریف  می‌توان نتیجه گرفت که، اگر طرف معامله می‌دانست که به‌ طور مثال مورد  معامله دارای این مزایا نبوده و یا دارای این عیب است، اقدام به انجام  معامله نمی‌کرد. در نتیجه برای به وقوع این امر دو شرط اساسی لازم است:  انجام عملیات (اعم از گفتار یا فعل) و فریب دادن شخص دیگر. همچنین لازم است  که عملیات فریب ‌دهنده باید پیش از انجام معامله باشد تا طرف دیگر را اغوا  و متمایل به انجام معامله کند. نکته دیگر که حائز اهمیت است  طبق قانون،  تدلیس علاوه بر معاملات تجاری، در عقد ازدواج نیز ممکن است رخ دهد.(که در  این خصوص در مقاله تدلیس در ازدواج به تفصیل پرداخته شده است)

اثر تدلیس در معاملات

وقوع چنین امری باعث ایجاد حق فسخ برای  شخص فریب‌ خورده در قرارداد می‌شود. به‌ منظور بررسی بیشتر اثر آن در  معاملات، دو نوع از عقود را از هم تفکیک می‌کنیم: عقد نکاح و معاملات  تجاری.

بایع

تدلیس در معامله

طبق نظر قانونگذار هر گونه عملیات و  اقداماتی که باعث فریب فرد در خصوص ویژگی‌ های مورد معامله شود، چه از طرف  فروشنده و چه از طرف خریدار باشد، سبب تحقق تدلیس و ایجاد خیار فسخ برای آن  معامله خواهد شد که اثر فوری دارد و باید  اعمال شود.

بنابراین طرف دیگر حق فسخ معامله را دارد.  گاهی افراد در قرارداد شرط می‌کنند که کلیه اختیارات از جمله اختیار فسخ  معامله به موجب فریب کاری طرف مقابل ساقط شود و وجود نداشته باشد (به این  امر در اصطلاح حقوقی شرط اسقاط کافه خیارات گفته می‌شود). باید در نظر داشت  در معامله ای که هر یک از طرف های معامله از فریب طرف دیگر اطلاع و آگاهی  ندارد، این عدم اختیار بر فسخ قرارداد به چند دلیل منطقی نیست.

یکی از دلایل آن است که برخی از حقوقدانان  اعتقاد دارند که تا زمانی که فردی از موضوع حق خود اطلاع ندارد، نمی‌تواند  آن را اسقاط کند و از بین ببرد، زیرا ممکن است در صورت آگاهی و اطلاع، به  از بین بردن آن رضایت نمی‌داد. از طرفی اختیار فسخ معامله به دلیل تدلیس (خیار تدلیس) قبل از معامله و اطلاع زیان‌ دیده از عملیات متقلبانه قابل  اسقاط نیست. زیرا اگر قرار باشد شخصی دیگری را فریب دهد و با توسل به قانون  و عدم استفاده از حق فسخ از احقاق حق زیان ‌دیده جلوگیری کند؛ می‌توان  بیان داشت که در واقع از قانون به‌ عنوان وسیله ‌ای برای از بین بردن حقوق  دیگران استفاده کرده است در حالیکه ماهیت و فلسفه قانون حفظ حقوق افراد  جامعه است.

بنابراین شخص در صورت تدلیس حق فسخ دارد و  باید به این نکته توجه داشت که در هنگام تنظیم قرارداد و اسقاط خیارات،  خیار تدلیس را استثناء  و حق فسخ معامله در صورت عملیات فریب کارانه وجود  داشته باشد.

همچنین بخوانید:

معامله صوری املاک در چه صورتی جرم نیست؟ 

معامله معارض یا فروش یک ملک به چند نفر و مجازات آن 

ضرورت های‎ انجام یک معامله ملکی 

از نظر قانون سکوت علامت رضایت است؟ 

اثبات معامله به قصد فرار از دین 

استرداد دعوا ؛ و شرایط و آثار آن

استرداد دعوا فقط از طرف شخصی که   طبق قانون خواهان نامیده می‎شود پذیرفته خواهد شد. بنابراین علاوه بر  خواهان اصلی، اشخاصی که خواهان دعوای متقابل و وارد ثالث نیز گفته می‎شوند،  می‌توانند دعوای خود را مسترد کنند. اما در هیچ شرایطی خوانده نمی‌تواند  دعوا را پس بدهد و به عبارتی مسترد کند. 

استرداد دعوا

  

استرداد دعوا در اصطلاح حقوقی به  معنای پس گرفتن دعوا و شکایت است. گاهی مدعی به دلایلی منافع خود را در باز  پس گرفتن شکایت می‌بیند و مایل نیست که دادگاه نسبت به موضوع، حکم صادر  کند، این در شرایطی است که خوانده دعوا بی‌ تردید، متحمل هزینه هایی برای  دفاع در مقابل ادعای خواهان شده است. به عنوان مثال در مواردی خواهان با  توجه به جلسات دادرسی تشخیص می‌دهد که محکوم خواهد شد به همین دلیل به  دادگاه اعلام می‎کند که از دادخواست خود منصرف شده است. دادگاه نیز بر حسب  مورد با توجه به قوانین و مقررات نسبت به موضوع تصمیم خواهد گرفت. در مجله دلتا به بررسی شرایط و آثار استرداد دعوا پرداخته شده است.

خواهان

چه شرایطی برای استرداد دعوا لازم است؟

انصراف از شکایت و پس گرفتن دعوا فقط از  طرف شخصی که طبق قانون خواهان نامیده می‎شود پذیرفته خواهد شد. بنابراین  علاوه بر خواهان اصلی، اشخاصی که خواهان دعوای متقابل و وارد ثالث نیز گفته  می‎شوند، می‌توانند دعوای خود را مسترد کنند. اما در هیچ شرایطی خوانده  نمی‌تواند دعوا را پس بدهد و به عبارتی مسترد کند. زیرا دادرسی با درخواست  خواهان و با هدف گرفتن حکم دادگاه شروع شده است و خوانده نمی‌تواند پیش از  کسب نتیجه به آن پایان دهد. وکیل در صورتی می‌تواند شکایت را مسترد کند که  این اختیار توسط موکل به او داده شده و در وکالت نامه نیز تصریح شده باشد.  لازم به ذکر است که اگر خواهان محجور باشد و شکایت توسط قیم به دادگاه  ارائه شود و قیم بخواهد دعوا را مسترد کند باید با اجازه دادستان اقدام  کند.(محجور در اصطلاح حقوقی به کسی گفته می‌شود که از بخشی از تصرفات و  اعمال حقوقی منع شده است)

آثار استرداد دعوا

• قرار رد دعوا؛

در مواردی که خواهان در مرحله نخستین از  شکایت خود منصرف شود، دادگاه این قرار را صادر می‌کند. در صورتی که قرار رد  دعوا صادر شود، خواهان می‌تواند دوباره همان دادخواست را اقامه کند اما  باید دادخواست جداگانه ‌ای تنظیم و به دادگاه ارائه دهد. اثر استرداد دعوا و قرار رد دعوا قهقرایی است. به این معنا که طرف های پرونده در موقعیتی که پیش از اقامه دادخواست داشته ‌اند قرار می‌گیرند.
در صورت تعدد خواندگان در دعاوی قابل تجزیه، ممکن است نسبت به برخی از آنها  مسترد شود، در این صورت اگر پس از ختم مذاکرات طرف های پرونده باشد، فقط  رضایت خوانده یا خواندگانی لازم است که دادخواست نسبت به آنها مسترد گردیده  است و قرار رد دعوا فقط نسبت به آنها صادر می‌گردد. در دعاوی غیر قابل  تجزیه ، استرداد دعوا نسبت به بعضی خواندگان اصولا نباید شنیده شود.

قرار سقوط دعوا

• قرار سقوط دعوا؛

این قرار زمانی صادر می‌شود که پس از  اتمام مذاکرات، خواهان از شکایت خود به طور کلی منصرف می‌شود، در این شرایط  مدعی دیگر نمی‌تواند مجدداً شکایت خود را مطرح کند زیرا موضوع مختومه  می‌شود.

• مرور زمان؛

در مواردی که به موجب مرور زمان که در  واقع سپری شدن مدت زمانی است که وضعیت حقوقی جدید و مخصوصی را برای فرد  ایجاد کرده ، این وضعیت و مرور زمان که به دلیل دادخواست قطع شده است با  استرداد دعوا، قطع مرور زمان منتفی می‌شود.
• در برخی دعاوی که طرح آن باید در مدت محدودی انجام گیرد، استرداد  دادخواست در حکم استرداد دعوا است یعنی وقتی که خواهان دادخواست خود را  مسترد می‌کند، منجر به سقوط دعوا می‌شود. به طور مثال در مواردی که شخص به  حصر وراثت اعتراض می‌کند که دیگر تجدید دادخواست ممکن نخواهد بود.

همچنین بخوانید:

احضاریه دادگاه و عواقب عدم توجه به آن 

دادرسی چیست و چگونه تشکیل می شود؟ 

حق داوری چیست و کدام دعاوی به داوری ارجاع می شود؟ 

بعد از سرقت گوشی بلافاصله این کار قانونی را انجام دهید 

دختران مجرد هم قانونا می توانند مادر شوند