روش مطالبه سفته به این صورت است که دارنده سفته، باید در تاریخِ سررسید، مبلغ آن را درخواست کند. در صورتیکه مبلغ سفته وصول نشد، لازم است که دارنده طی 10روز از تاریخِ سررسید، سفته را واخواست کند.
واخواست؛ اولین قدم برای وصول سفته است. زمانی که سفته در تاریخِ سررسید مشخص شده، وصول نشده، دارنده سفته، بر علیه صادرکننده آن، این اقدام قانونی را انجام میدهد. واخواست را در اوراق چاپ شده، که توسط دادگستری آماده شده اند مینویسند. به جز اوراق دادگستری، بانک ها هم واخواست نامه چاپی ویژهای دارند.
یادداشت اصلیِ واخواستنامه به واخواست کننده و مامور ابلاغ، نسخه دوم واخواستنامه را به سفته دهنده یا اقامتگاه (محل زندگی) او میرساند. یادداشت سوم در دفتر واخواست دادگاه قرار داشته میشود.
برای استفاده کردن از مسئولیت تضامنیِ (مشترکِ) صادر کننده و ظهرنویسها( ضامن و یا کسی که با پشت نویسی، سفته به او منتقل شده است)، دارنده باید طی یکسال از زمان واخواست، دادخواستِ پرداخت وجه سفته را، به دادگاه ارائه دهد. اگر دارنده این مسئولیت قانونی را انجام ندهد، ادعای او علیه ظهرنویسها رد میشود.
دارنده سفته ای که واخواست شده و در زمان قانونی ادعای خود را مطرح کرده است، میتواند از دادگاه درخواست کند که اموال سفته دهنده را قبل از بررسی و صادر شدنِ حکم، به نفع او ضبط کند. در اینصورت، بعد از صدور حکم، دارنده در بدست آوردن پولش از مال ضبط شده، به سایرطلبکاران مقدم است. دادگاه هم سریعا بعد از درخواست دارنده، میتواند به اندازه وجه سفته، مالِ طرفِ دعوی را توقیف کند.
بیشتر بخوانید در:
ترک منزل توسط زن و عواقب قانونی آن
سند مالکیت تک برگ ؛ مزایا و محاسن
اگر خواسته دعوی بر علیه سفته دهنده و ظهرنویس باشد، در برگه دادخواست، در قسمت مربوط به خوانده میتوان هم نامِ سفته دهنده و هم نامِ ظهرنویس را نوشت. در برگه دادخواست، در بخشی شرحِ خواسته، از دادگاه، محکومیت خوانده ردیف اول به عنوان سفته دهنده و خوانده ردیف دوم به عنوان ظهرنویس را به طور تضامنی درخواست کرد.
اگر واخواستِ سفته در مهلت قانونی صورت نگیرد، دیگر آن سفته مزایای حقوقیِ اسناد تجاری را ندارد و فقط یک سند عادی محسوب میشود و برای گرفتن آن تنها میتوان آن را به عنوان یک مدرک برای وصولِ طلب استفاده کرد. یعنی زمانی که دادخواستِ الزام به پرداخت وجه را به دادگاه ارائه میکنیم، آن را به عنوان یک دلیل و مدرک ضمیمه دیگر مدارک کنیم. در واقع بدون واخواست هم میتوان جهت گرفتن سفته اقدام کرد، ولی فقط به عنوان یک رسید معمولی ارائه میشود.
اراضی که در محدودهی شهر قرار گرفته اند، با توجه به نیازهایی که در درون شهر وجود دارد، دارای کاربریهای متفاوتی هستند. در تبصره بند 24 ماده 55 قانون شهرداری قیدشده که شهرداریها باید در پروانهای که برای املاک صادر میکنند، نوع کاربری اراضی و املاک را قید کنند.
بنابر این تبصره قانونی، شهرداری مکلف است در شهرهایی که نقشه جامع شهر تهیه شده، طبق ضوابطِ نقشه مذکور در پروانههای ساختمانی، نوع استفاده از ساختمانها را قید کند. در گذشته کاربری اراضی در درون شهرها محدود بود که عمدتا شامل کاربریهای مسکونی و تجاری میشد. اما به تدریج و با توجه به نیازهای شهری و پیشرفتهایی که در حوزه اراضی و موضوعات شهرسازی ایجادشده، در حال حاضر انواع و اقسام کاربریهای اراضی در داخل محدوده شهر وجود دارد که در این مطلب به چند مورد از آن میپردازیم.
در مجموع این کاربریها برای اینکه محیط شهری متوازنی داشته باشیم، تعریف میشوند. اثر این کاربریها این است که فقط در کاربری مجاز میتوان ملک را احداث کرد. یعنی در کاربری مسکونی فقط ملک مسکونی و در کاربری تجاری تنها میتوان بنای تجاری احداث کرد. مثلا در کاربری آموزشی نمیتوان پاساژ و مغازه احداث کرد.
لازم به ذکر است که در مواردی کاربریهای مختلط نیز داریم. یعنی برخی از اراضی، تلفیقی از چند کاربری است. مثلا یک ملک ممکن است کاربریاش 80 درصد مسکونی و 20 درصد تجاری باشد، که برای تامین نیازهای شهری و منعطفشدن کاربریها پیشبینی شده است.
بیشتر بخوانید:
راه های قانونی مطالبه مهریه
مشاع به معنی ملک یا خانهای که میان چند نفر مشترک و سهم جداگانه هر یک مشخص نشده باشد. بسیار دیده شده که برخی افراد برای خانه دار شدن یا به منظور سرمایه گذاری در بخش مسکن، قصد خرید ملک دارند. اما به دلیل کمبود وجه لازم، قدرت خرید ملک را به تنهایی ندارند و به همین دلیل با دوستان و آشنایان مورد اطمینان خود به صورت شراکت اقدام به خرید میکنند.
در خرید و فروش ملک مشاع باید به همه جوانب توجه کرد تا از بروز اختلاف میان شرکا به هر دلیل جلوگیری شود. در این مطلب به پرسشی که ممکن است برای افراد وجود داشته باشد که چطور ملک مشاع را بدون کاهش قیمت و بی دردسر بفروشیم، پاسخ داده خواهد شد.
فروش ملک مشاع به دلیل وجود تعدد مالکان و اختلافاتی که ممکن است میان آنها باشد، دشوار است. حتی معمولاً در مقایسه با ملکی که یک مالک دارد (ملک مفروز)، معمولاً افت قیمت خواهد داشت، اما باید بدانیم که هریک از مالکان مشاع بدون اجازه دیگر مالکان، حق دارد نسبت به سهمی که مالک است،اقداماتی مثل فروش و اجاره را انجام دهد.به اینگونه اقدامات در اصطلاح "تصرفات حقوقی" گفته میشود. در واقع این تصرفات، در عالم اعتبار واقع میشوند. تصرفات حقوقی در مقابل تصرفات مادی قرار دارد.
تصرفات مادی یعنی تصرفاتی که نسبت به خود مال و شکل آن صورت میپذیرد. هرچند تصرفات حقوقی مثل فروش سهم مشاع از ملک به موجب قانون ممکن است، ولی هرگونه تصرف مادی در ملک مشاع منوط به اجازه (اذن) تمام شرکا خواهد بود. چون با توجه به مالکیتِ مشاعی ایشان در ذره ذره ملک، هر تصرفی در سهم خود به منزله تصرف در سهم دیگری نیز خواهد بود.
برای مثال اگر علی و محمد مالکان مشاعی ملکی باشند، تصرفات مادی یا عملی هر کدام در مال مشاع مشروط به اجازه شریک دیگر خواهد بود. حال اگر علی سهمش را به رضا بفروشد، این فروش از لحاظ قانونی درست است و مانعی ندارد. اما اگر پس از انتقال مالکیت به رضا، او بخواهد به عنوان مالک جدید در ملک سکونت یا تصرفی تحت هر عنوان داشته باشد و محمد راضی به این عمل نباشد، میتواند مانع از تصرفات رضا شود و این ممانعت از طرف محمد، کاملا قانونی است.
به دلیل چنین مشکلاتی که در خصوص تصرفات مادی در ملک مشاع وجود دارد، شرکا سعی میکنند به این وضعیت خاتمه داده و ملک را از حالت مشاع خارج کنند.
شایان ذکر است املاک موروثی که بین وراث متوفی مشترک هستند نیز نمونهای از ملک مشاع محسوب میشوند.
برای مطالعهی بیشتر به نکات حقوقی ملکی، دانستنی های حقوقی ملکی مجله دلتا مراجعه کنید.
با توجه به حجم زیاد و رو به رشد پرونده های قضایی با موضوع واگذاری و خرید و فروش املاک قولنامه ای و بدون سند ، این ابهام برای افراد وجود دارد که آیا خرید ملکِ بدون سند، آنها را با معضلات حقوقی مواجه میکند یا خیر؟ در این نوشته به این موضوع پرداخته می شود.
سند از جمله مهمترین ادله اثبات دعوی در امور مدنی و عبارت است از هر نوشتهای که در مقام دعوی یا دفاع، قابل استناد باشد.
مطابق با ماده 22 قانون ثبت:
«همین که ملکی مطابق قانون در دفتر املاک به ثبت رسید، دولت فقط کسی را که ملک به اسم او ثبت شده و یا کسی را که ملک به او منتقل شده و این انتقال نیز در دفتر املاک به ثبت رسیده باشد، مالک می داند.»
بنابراین طبق این ماده در خصوص املاک، مالکیت فقط با سند رسمی قابل احراز است.
قانون مدنی اسناد را به دو دسته عادی و رسمی تقسیم میکند. حسب موضوع، این اسناد از اعتباری متفاوت برخوردارند. اسناد رسمی در مقایسه با اسناد عادی مزایایی دارند. از جمله اینکه سند رسمی، قدرت اجرایی دارد. در حالی که اصل در اسناد عادی، نداشتن قدرت اجرایی است. همچنین در مورد سند رسمی، فقط ادعای جعل قابل طرح است، در حالی که سند عادی علاوه بر ادعای جعل، قابل تکذیب یعنی تردید و انکار است.
بسیار دیده و شنیده میشود، یک آپارتمان به چندین نفر فروخته شده است. و همه خریداران خود را مالک ملک میدانند! و پس از مراحل قانونی حل مساله را به محاکم قضایی میسپارند. پس وجود معاملات معارض نیز از معضلات نقل و انتقال املاک با سند عادی است.
در خصوص این موضوع قانون راه حل مشخصی ارائه نکرده است. و اسناد عادی را به دلیل اینکه با توافق طرفین تنظیم و منعقد میشوند معتبر دانسته است.
همچنین فقهای شورای نگهبان «اطلاق مواد ۲۲ و ۴۸ قانون ثبت را در بیاعتبار دانستن اسناد عادی غیررسمی که قرائن و ادله قانونی یا شرعی معتبر بر صحت مفاد آنها باشد» مغایر شرع دانستهاند.
بنابراین؛ تا زمانی که اسناد عادی معتبر شناخته شود، امکان وجود برخی مسائل حقوقی برای خریداران املاک بدون سند رسمی وجود دارد.
در نتیجه اگر اسناد رسمی مورد توجه قرار گیرند و مردم در معاملات حتی با وجود بیعنامه و قولنامه، دقت های لازم را داشته باشند و به طور مثال حداکثر 10درصد وجوه مورد نظر را پرداخت و 90 درصد پرداختها را موکول به اسناد رسمی کنند، بسیاری از موارد ارتکاب جرائمی از قبیل کلاهبرداری و انتقال مال غیر، کاهش خواهد یافت.
برای مطالعهی بیشتر به نکات حقوقی ملکی، دانستنی های حقوقی ملکی، مجله دلتا مراجعه کنید.