طلاق به دلیل کراهت و تنفر زن، درصد قابل توجهی از پروندههای طلاق در دادگاه خانواده را تشکیل میدهد و بر همین اساس این نوع طلاق به عنوان یکی از طلاقهای شایع میان زوجین مطرح میشود. بنابراین در این مطلب از مجله دلتا به موضوع طلاق بر اساس عدم تمایل زن به ادامه زندگی میپردازیم.
در طلاق به دلیل کراهت و تنفر زن، ممکن است که هیچگونه تمکینی از جانب زن صورت نپذیرد و با این حال مرد خواهان تمکین باشد و وظایف خود را هم انجام داده باشد. از طرف دیگر هرگاه کراهت و تنفر زن به جهت عسر و حرجی باشد که مرد برای او ایجاد کرده، میتواند دادخواست طلاق بدهد.
به صرف کراهت و تنفر زن از شوهر، زن نمیتواند از دادگاه تقاضای طلاق کند. چرا که کراهت و تنفر زن، از مصادیق عسر و حرج زن محسوب نمیشود که بتواند دادخواست طلاق را به دادگاه بدهد و متعاقب آن حکم طلاق صادر شود، مگر اینکه در این طلاق که طلاق خلع نامیده میشود، زن برای اینکه از شوهر خود جدا شود، مالی را که کمتر از مهریه یا معادل مهریه و یا بیشتر از مهریه باشد به شوهر خود ببخشد و این به رضایت شوهر بستگی دارد که میزان آن را قبول نماید.
گاه کراهت و تنفر در زندگی مشترک، محدود به کراهت زن نمیشود و این امکان وجود دارد که زوجین از یکدیگر تنفر داشته و بخواهند از یکدیگر جدا شوند.
در این صورت اگر زوجین به طلاق توافقی رضایت داشته باشند، طلاق از نوع مبارات خواهد بود و اگر زن بر همین اساس بخواهد از شوهر خود جدا شود، مالی کمتر از میزان مهریه و یا معادل مهریه را به شوهر میبخشد که در این صورت در ایام عده نفقه بر گردن مرد نخواهد بود و حق رجوع هم نخواهد داشت.
پیشنهاد مطالعه : برای آشنایی بیشتر با دیگر نکات حقوقی در این موضوع، راههای اثبات خیانت همسر را مطالعه کنید.
یکی از مهمترین حقوقی که همیشه به دلیل عدم آگاهی و داشتن تصورات غلط بر سر آن دعورخ میدهد، حق طلاق زنان است. در این مطلب از مجله دلتا به تصورات غلط پیرامون حق طلاق زنان میپردازیم.
اولین تصور اشتباهی که در خصوص حق طلاق زنان در جامعه ما وجود دارد این است که اگر زن حق طلاق را بگیرد، تمامی اختیارات به ویژه مطالبه مهریه به صورت کامل به او داده میشود.
درواقع داشتن حق طلاق تنها حدودی از اختیارات را به زن میبخشد. زیرا مرد میتواند برای زن خود شرط بگذارد و به او بگوید که ” من تنها درصورتی حق طلاق را به تو میدهم که بخشی یا کل مهریه خود را ببخشی “.
در این صورت زن اگر میخواهد حق طلاق را بگیرد، باید از سردفتر تقاضا کند که در وکالتی که به او بابت دادن حق طلاق داده میشود، این مسئله قید شود که او در گرو بخشیدن بخشی از مهریه یا کل آن حاضر است حق طلاق را دریافت کند.
این مورد تنها مزیت آن نیست و علاوه بر آن دادن حق طلاق به زن مزایای دیگری هم برای او دارد. برای مثال زن میتواند بدون حضور شوهرش به دادگاه مراجعه کرده و طلاق توافقی همراه با وکیل دادگستری را بخواهد.
تصور عمومی بر این است که حق طلاق زن دائمی است. اما این تصور اشتباه است و مرد امکان فسخ این وکالتنامه را دارد.
اگر شرطی در وکاتنامه وجود داشته باشد و زن اقدام به طلاق کند، زن باید در دادگاه ثابت کند که شرط قید شده در وکالت انجام شده است تا بتواند از حق طلاقی که از سوی مرد دریافت نموده است استفاده کند.
در تنظیم شروط و متن وکالتنامه حق طلاق، باید دقت بسیار زیادی به خرج داده شود. توجه داشته باشید که وکالت نامه برای این منظور، باید ضمن عقد و بسیار دقیق و کامل تنظیم گردد.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر مطلب مهمترین نکات و شرایط طلاق توافقی را مطالعه کنید.