مطابق ماده ۱۰۷۵ قانون مدنی عقد موقت، نکاحی است که در آن، مدت ازدواج میان زن و مرد مشخص میگردد. این نوع از ازدواج، دارای احکام خاصی در قانون مدنی است که در این نوشتار از مجله دلتا به موضوع ارث بردن فرزند در ازدواج موقت میپردازیم.
در ازدواج موقت، زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند. حتی اگر ارث بردن زوجین در عقد موقت نیز شرط گردد، این شرط بیتاثیر خواهد بود.
سوالی که در اینجا مطرح میشود آن است که نظر قانون مدنی در مورد ارثبری فرزند در ازدواج موقت چیست؟
هر چند در قانون مدنی، ماده قانونی صریحی که مستقیما در مورد شرایط ارثبری فرزند در ازدواج موقت توضیح داده باشد، دیده نمیشود.
لیکن ماده ۱۱۵۸ قانون مدنی در مورد الحاق طفل مقرر داشه است: «طفل متولد در زمان زوجیت ملحق به شوهر است …»
منظور از الحاق طفل در این ماده آن است که فرزند اعم از دختر و پسر منسوب به پدر و مادر است. بنابراین رابطه نسبی میان آنها برقرار میگردد.
برقراری این رابطه به این معناست که کلیه حقوق و تکالیف قانونی در رابطه میان پدر و مادر با فرزند متولد شده از ازدواج، اجرا میگردد.
یکی از مهمترین حقوق پیشبینی شده در قانون برای افراد، ارث است که میان هر دو گروه خویشاوندان سببی و نسبی برقرار میگردد.
بنابراین میتوان گفت که ارثبری فرزند در ازدواج موقت، مانند ارث بردن طفل در نکاح دائم است.
نتیجه آنکه فرزند متولد شده در ازدواج موقت، از پدر و مادر خود ارث برده و چنانچه پیش از پدر و مادر خود بمیرد، والدین او نیز از وی ارث خواهند برد.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر مطلب مواردی که دختر برای ازدواج نیازی به اجازه پدر ندارد مطالعه کنید.
به موجب ماده ۴۷ قانون تملک آپارتمانها قرار دادن اشیای اضافی، گذاردن میز و صندلی و هر نوع اشیاء دیگر و همچنین نگاهداری حیوانات در قسمتهای مشترک ساختمان ممنوع است. در این نوشتار از مجله دلتا به موضوع گذاشتن کفش جلوی در آپارتمان میپردازیم.
به موجب ماده ۲ قانون تملک آپارتمانها قسمتهای مشترک مذکور در این قانون عبارت از قسمتهایی از ساختمان است که حق استفاده از آن منحصر به یک یا چند آپارتمان یا محل پیشه مخصوص نبوده و به کلیه مالکین به نسبت قسمت اختصاصی آنها تعلق میگیرد.
بهطور کلی قسمتهایی که برای استفاده اختصاصی تشخیص داده نشده است یا در اسناد مالکیت ملک اختصاصی یک یا چند نفر از مالکین تلقی نشده از قسمتهای مشترک محسوب میشود.
مگر آنکه تعلق آن به قسمت معینی بر طبق عرف و عادت محل، مورد تردید نباشد.
به موجب تبصره ماده ۳ آییننامه قانون تملک آپارتمانها گذاشتن کفش جلوی در آپارتمان ممنوع است؛ زیرا زیبایی و نظم ساختمان را بر هم میزند.
علاوهبر این، ممکن است در مواقعی کفشها توسط مهمانها یا افرادی خارج از آپارتمان به سرقت رود. این امر موجب تنش و اختلاف بین اهالی ساختمان شود.
همچنین به موجب ماده ۴۷ قانون تملک آپارتمانها قرار دادن اشیای اضافی، گذاردن میز و صندلی و هر نوع اشیاء دیگر ممنوع است.
همچنین نگاهداری حیوانات در قسمتهای مشترک ساختمان ممنوع است.
به موجب ماده ۴۸ قانون مذکور گذاشتن کفش، دمپایی و جا کفشی در پشت درب آپارتمان و در محوطه راهروها ممنوع است.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر مطلب مجازات نصب تابلو پارک ممنوع را مطالعه کنید.
به موجب ماده ۴۷ قانون تملک آپارتمانها قرار دادن اشیای اضافی، گذاردن میز و صندلی و هر نوع اشیاء دیگر و همچنین نگاهداری حیوانات در قسمتهای مشترک ساختمان ممنوع است. در این نوشتار از مجله دلتا به موضوع گذاشتن کفش جلوی در آپارتمان میپردازیم.
به موجب ماده ۲ قانون تملک آپارتمانها قسمتهای مشترک مذکور در این قانون عبارت از قسمتهایی از ساختمان است که حق استفاده از آن منحصر به یک یا چند آپارتمان یا محل پیشه مخصوص نبوده و به کلیه مالکین به نسبت قسمت اختصاصی آنها تعلق میگیرد.
بهطور کلی قسمتهایی که برای استفاده اختصاصی تشخیص داده نشده است یا در اسناد مالکیت ملک اختصاصی یک یا چند نفر از مالکین تلقی نشده از قسمتهای مشترک محسوب میشود.
مگر آنکه تعلق آن به قسمت معینی بر طبق عرف و عادت محل، مورد تردید نباشد.
به موجب تبصره ماده ۳ آییننامه قانون تملک آپارتمانها گذاشتن کفش جلوی در آپارتمان ممنوع است؛ زیرا زیبایی و نظم ساختمان را بر هم میزند.
علاوهبر این، ممکن است در مواقعی کفشها توسط مهمانها یا افرادی خارج از آپارتمان به سرقت رود. این امر موجب تنش و اختلاف بین اهالی ساختمان شود.
همچنین به موجب ماده ۴۷ قانون تملک آپارتمانها قرار دادن اشیای اضافی، گذاردن میز و صندلی و هر نوع اشیاء دیگر ممنوع است.
همچنین نگاهداری حیوانات در قسمتهای مشترک ساختمان ممنوع است.
به موجب ماده ۴۸ قانون مذکور گذاشتن کفش، دمپایی و جا کفشی در پشت درب آپارتمان و در محوطه راهروها ممنوع است.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر مطلب مجازات نصب تابلو پارک ممنوع را مطالعه کنید.
مطابق با ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی کشور ایران: نکاح دختر باکره اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدر او است و هر گاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند اجازه او ساقط میشود. در اینصورت دختر میتواند با معرفی کامل مردی که میخواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه کند و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید. در این نوشتار از مجله دلتا به موضوع ازدواج دختر بدون اذن پدر میپردازیم.
دختر ممکن است باکرگی خود را به دلایلی از جمله داشتن رابطه نامشروع، بیماری و … از دست بدهد.
در این حالت ازدواج بدون اجازه پدر برای او ممکن است و نیازی به رضایت و اجازه پدر یا جد پدری برای ازدواج او نیست.
این مورد شامل دخترانی است که همسر آنها فوت کرده یا از همسر خود جدا شدهاند.
در صورتیکه پدر برای اجازه ندادن به ازدواج دختر خود دلایل معقول و موجهی ارائه ندهد. دختر میتواند مردی که قصد ازدواج با او را دارد به دادگاه معرفی و با کسب اجازه از دادگاه، ازدواج کند.
مورد دیگری که ازدواج بدون اجازه پدر را برای دختر ممکن میکند داشتن اجازه ازدواج از جد پدری است.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر مطلب مراحل توقیف اموال شوهر برای مطالبه مهریه مطالعه کنید.
برای صحت هر معامله شرایطی لازم است که طرفین قرارداد میبایست آنها را دارا بوده تا عقد یا قرارداد بر بنیان قانونی شکل گرفته و استحکام لازم را داشته باشد. ماده ۱۹۰ برای صحت هر معامله شرایطی را بیان کرده است یکی از این شروط اهلیت افراد در معاملات است. در این مطلب از مجله دلتا به این موضوع میپردازیم.
در حقوق به برخورداری و شایستگی اجرای حق توسط شخص، اهلیت گفته میشود که به دو نوع اهلیت تمتع یعنی شایستگی دارا شدن حق و تکلیف و اهلیت استیفا یا تصرف یا اجرا به معنای شایستگی اجرای حق و تکلیف تقسیم میشود.
به شخصی که فاقد اهلیت باشد، محجور گفته میشود و محجورین عبارتند از:
طبق تبصره ۱ ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی سن بلوغ را در پسر ۱۵ سال تمام قمری و در دختر ۹ سال تمام قمری است.
یکی دیگر از شرایط اهلیت داشتن عقل است یعنی عاقل بودن، منظور از عقل این است که قوای دماغی شخصی سالم باشد. کسی که فاقد قوه تعقل است و مبتلا به اختلال قوای دماغی باشد مجنون نامیده میشود.
جنون به عارضه هوشی و دماغی اطلاق میشود که اراده شخص را مختل میکند و عامل شخصی و درونی است که موجب عدم درک و تمیز اعمال میشود ضمن اینکه مجنون کسی است که از خوب و بد اعمالی که انجام میدهد بیاطلاع است.
عبارت است از اینکه تصرفات شخصی در اموالش عاقلانه باشد. کسی که دارای رشد است رشید نامیده میشود.
در مقابل، غیر رشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد یعنی عقل معاش نداشته باشد و هرگاه اداره دارائیش به او واگذار شود در اموال خود تعدی و تفریط و اسراف مینماید.
قانونگذار در ماده ۱۲۰۹ قانون مدنی مصوب ۱۳۱۴ مقرر شده داشته: هر کس که دارای هجده سال تمام نباشد در حکم غیر رشید است بهرحال در صورتیکه بعد از پانزده سال تمام رشد کسی در محکمه ثابت شود از تحت قیومیت خارج میشود.
در نهایت باتوجه به موارد ذکر شده و طبق ماده۲۱۲ قانون مدنی :« معامله با اشخاصی که بالغ یا عاقل یا رشید نیستند به واسطه عدم اهلیت باطل است.»
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر مطلب آیا بیمه خسارت افت قیمت خودرو را پرداخت میکند؟ را مطالعه کنید.