گاهی مشاهده میشود که در آگهی های فروش مغازه نوشته شده سرقفلی مغازه به فروش میرسد. ممکن این سؤال ایجاد شود که سرقفلی چیست و طبق قانون چه شرایطی دارد؟ در مجله دلتا به بررسی این سؤالات میپردازیم که سرقفلی چیست و در این خصوص که چه مواردی باعث از بین بردن حق سرقفلی میشوند پاسخ داده شده است. پس در ادامه با ما همراه باشید.
سرقفلی حقی است که قانون برای مستاجران مکان های تجاری در نظر گرفته است تا از آن ها به نحوی ویژه حمایت کرده باشد. به این ترتیب که هنگام عقد قرارداد مستاجر مبلغی را تحت عنوان سرقفلی به مالک میپردازد که در عرف این کار خرید سرقفلی گفته میشود. در پاسخ به این سؤال که اغلب پرسیده میشود که سرقفلی مغازه چیست ؟ باید گفت که در صورت خرید سرقفلی مغازه، مالک موظف است هنگام تخلیه ملک سرقفلی را به قیمت روز محاسبه کرده و به مستاجر پرداخت کند. بنابراین میتوان گفت که سرقفلی فقط مختص مکان های تجاری است و برای واحد های مسکونی چنین حقی در نظر گرفته نشده است و نیز توجه به دو نکته ضروری است اولاً قراردادی که منعقد میشود، باید عنوان اجاره داشته باشد. به عنوان مثال در قراردادهای صلح چیزی تحت عنوان سرقفلی وجود ندارد. دوماً مستاجر باید مبلغ را به طور دقیق و صریح تحت عنوان سرقفلی به مالک پرداخت کرده باشد.
طبق قوانین و مقررات، برخی اقدامات منجر به ساقط شدن حق سرقفلی خواهد شد. برخی از این موارد توضیح داده شده است.
اگر در قرارداد رسمی حق انتقال به غیر، از صاحب سرقفلی گرفته شده باشد، و یا در سند عادی بین طرف های قرارداد ذکر شده باشد، و صاحب سرقفلی اقدام به انتقال یا فروش سرقفلی به شخصی دیگر کند، مالک ملک میتواند با پرداخت نصف حق سرقفلی به مالک یا خریدار فعلی سرقفلی، آن ملک را تخلیه کند.
مالک سرقفلی فقط میتواند به شغلی که در قرارداد نوشته شده بپردازد و در صورتی که بدون رضایت از مالک، شغل خود را تغییر دهد حق و حقوق قانونی او از بین خواهد رفت، و مالک میتواند بدون پرداخت هیچ مبلغی حکم به تخلیه ملک خود بگیرد.
هرگونه اقدام از غیر متعارف علیه مال دیگری و همچنین عدم انجام تعهدات در حفظ و نگهداری مال مالک از لحاظ قانونی تعدی و تفریط محسوب میشود. بنابراین به موجب قانون اگر صاحب سرقفلی در مورد ملک، تعدی و یا تفریط داشته باشد، تمام حق و حقوق قانونی وی از بین میرود و مالک میتواند بدون پرداخت هیچ هزینه ای ملک خود را تخلیه کند. به طور مثال تغییراتی که به اصل بنا لطمه وارد و یا چیزی به آن اضافه کند از مصادیق تعدی و تفریط به شمار میرود، و باعث تخلیه محل بدون پرداخت حق سرقفلی خواهد شد. البته در مواردی که تغییرات به اصل بنا لطمه ای وارد نکند و منجر به استفاده بهتر و راحت تر مستاجر از ملک شود، تعدی و تفریط محسوب نخواهد شد.
یکی دیگر از مواردی که موجب از بین رفتن حق سرقفلی میشود تاخیر در پرداخت اجاره بها است.طبق قانون در صورت عدم پرداخت اجاره بها، مالک سرقفلی موظف است در نهایت تا دهم ماه بعد اجاره خود را پرداخت کند،در غیر این صورت مالک میتواند با مراجعه به مراجع قضایی برای مستاجر اظهارنامه ارسال کند و اگر پس از دو بار ارسال اظهار نامه اجاره بها پرداخت نشود، مالک این حق را خواهد داشت حکم تخلیه ملک را به صورت قانونی دریافت کند.
مطالب بیشتر در مجله حقوقی دلتا...تعیین ساعت کار کارکنان دولت یکی از موضوعاتی است که برای خیلی از مردم به خصوص کارمندان ایجاد سؤال کرده است. دولت عهده دار تعیین و تنظیم ساعات کار کارمندان است و مصالح و نظم عمومی جامعه ایجاب میکند که ساعت کار برای عموم تعیین و به شکل مناسب اطلاع رسانی شود. در ادامه با مجله دلتا همراه باشید.
مطابق ماده ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری ساعات کار کارمندان دولت ۴۴ ساعت در هفته است و تنظیم و ترتیب ساعات کار ادارات با پیشنهاد سازمان مدیریت و تصویب هیات وزیران تعیین میشود و تغییر ساعت کار کارمندان در موارد ضروری با رعایت سقف مذکور با سازمان مدیریت است. شایان ذکر است که در سال ۱۳۹۰ دولت براساس قانون برای کنترل منابع آلوده کننده هوا اقدام به کنترل تردد وسایل نقلیه و به تبع آن کاهش ساعات کار ادارات شهر تهران کرده است. بنابراین اصل براین است که فقط در شرایط خاص نظیر آلودگی هوا و تغییرات جوی دولت میتواند ساعت های کاری را برای مقطع زمانی مشخص به صورت موقت کم و زیاد کند و با بازگشت شرایط جوی به حالت عادی ساعت های کاری نیز باید به همان میزان که در قانون آمده برگردانده شود.
کارمندان میتوانند با موافقت دستگاه های اجرایی، ساعات کار خود را تا یک چهارم ساعت کار روزانه یعنی حداکثر ۱۱ ساعت کاهش دهند و میزان حقوق و مزایا و نحوه محاسبه سوابق خدمت این قبیل کارمندان متناسب با ساعات کار آنان تعیین خواهد شد. همچنین طبق قانون، دستگاه های اجرایی میتوانند در موارد خاص با موافقت هیات وزیران و رعایت سقف ساعات کار با توجه به شرایط جغرافیایی و منطقه ای و فصلی ساعات کار خود را به ترتیب دیگری تنظیم کنند.
علاوه بر آن کلیه دستگاه های اجرایی استانی موظفند ساعات کار خود را در ۶ روز هفته تنظیم کنند. شایان ذکر است که هر یک از دولت ها بر اساس مصالح و با توجه به شرایط ساعات کار کارکنان خود را تنظیم میکنند. با وجود این باید این تغییرات با رعایت سقف ساعات کار و مقتضیات اجتماعی باشد. به عنوان مثال دولت قبل به دلیل بحث آلودگی هوا در مقطعی ساعات کار کارکنان را تغییر داد. بنابراین اقدام دولت به تعیین ساعات کار منطبق با اختیارات و ضوابط قانونی است اما نکته ای که وجود دارد این اختیار برای تهران به صورت مستقیم توسط هیات دولت به اجرا گذاشته میشود و در استان ها این اختیار به استانداری ها داده شده است.
مطابق قانون مدیریت خدمات کشوری هر یک از دستگاه های اجرایی میتوانند در موارد خاص با موفقیت هیأت وزیران و رعایت سقف ساعات کار با توجه به شرایط مختلف، ساعات کار خود را به گونه ای دیگر تنظیم کنند و این امر تأثیری در اختیارات مربوطه ندارد. بنابراین مهم ترین اصل در چنین مواردی ارائه خدمات عمومی به افراد و تعطیل نشدن این گونه خدمات است.
طبق قانون مدیریت خدمات کشوری ۴۴ ساعت کار در هفته به مفهوم الزام به حضور فیزیکی کارکنان ادارات در محل کار نیست بلکه دورکاری را نیز شامل میشود. همچنین بروز مشکلاتی مانند ترافیک و آلودگی هوا از علل و دلایل کاهش ساعات کار در تهران بوده است در نهایت دیوان عدالت اداری در رای خود اقدام دولت را در کاهش ساعات اداری قانونی اعلام کرده است.
۱. هرگونه تغییر در ساعات اداری باید با توجه به اختیارات قانونی انجام شود.
۲. مسئولیت تعیین ساعات کار کارمندان، هیات وزیران یا مراجع مورد نظر این نهاد است
۳. در بخش کارگری مقررات تعیین ساعات کار، طبق مقررات کارگاه های بخش خصوصی یا همان کارگاه ها است.
۴.دولت ها علاوه بر تعیین ساعات کار میتوانند برای مباحث آلودگی هوا یا موارد دیگری ساعات کار را کاهش یا افزایش دهند.
۵. هر یک از افراد حقیقی و حقوقی و از جمله قضات دادگاه ها میتوانند ضمن مراجعه به دیوان عدالت اداری نسبت به تعیین ساعات کار درخواست رسیدگی کنند.
مطالب بیشتر در مجله حقوقی دلتا ...
تقسیم ارث یکی از طرق مالکیت است که قانون مدنی به دقت درباره آن تعیین تکلیف کرده است. به گزارش مجله دلتا کسی که فوت میکند و ارث به جا میگذارد را موَّرِث و بازماندگانی که از او ارث میبرند را وارث میگویند.
گاهی تاریخ فوت دو نفر که طبق قانون از یکدیگر ارث میبرند، مبهم و نامعلوم است. به طور مثال پدر و پسری در یک تصادف فوت کرده اند و مشخص نیست کدام یک زودتر فوت شده است. بنابراین در خصوص تاثیر زمان فوت باید قائل به تفکیک شد.
۱. تاریخ فوت هر دو نفر نامشخص است.
۲. تاریخ فوت یکی معلوم و تارخ فوت دیگری نامعلوم است.
فرض اول؛ اگر تاریخ فوت افرادی که از یکدیگر ارث میبرند نامشخص باشد یعنی معلوم نباشد کدام یک زودتر فوت کرده اند، افراد مذکور از یکدیگر ارث نمیبرند. مگر اینکه علت فوت غرق شدن یا هدم (زیر آوار ماندن یا خراب شدن بنا) باشد. مثلا پدر و پسری که برای نجات فردی به دریا رفته و دیگر برنگشته اند، در این مثال وراث آن ها از اشخاص متوفی ارث میبرند چون علت فوت غرق شدن است هرچند تاریخ فوت معلوم نیست.
فرض دوم؛ دو نفر که از یکدیگر ارث میبرند، تاریخ فوت یکی معلوم و تاریخ فوت دیگری نامعلوم است، در این فرض فردی که تاریخ فوتش نامعلوم است، از دیگری ارث میبرد. مثلا پدر و پسری که در تصادف به بیمارستان منتقل میشوند، و کسی نمیداند که پدر چه ساعتی فوت شده، یعنی قبل از انتقال به بیمارستان یا بعد از آن بوده است. در حالی که تاریخ فوت پسر در بیمارستان ثبت شده است.
طبق قانون ارث برخی موارد مانع از انتقال ارث میشوند که عبارتند از: کفر، لعان، قتل، زنا و بردگی
لعان؛ اگر فردی منکر رابطه پدر و فرزندی شود، یعنی بگوید این فرزند من نیست و به همسرش نسبت زنا دهد( رابطه جنسی نامشروع) در اینصورت زن و شوهر از یکدیگر و پدر و فرزند از یکدگر ارث نمیبرند. در واقع لعان موجب از بین رفتن زوجیت میشود و زن و شوهر نسبت به یکدیکر برای همیشه نامحرم محسوب میشوند. اگر پدر بعداً رابطه پدر و فرزندی را بپذیرد باز هم پدر از فرزند ارث نمیبرد ولی در این صورت فرزند از پدر ارث میبرد. لعان قوانین و مقررات خاصی دارد به این صورت که مرد به دادگاه مراجعه و فرزند خود را نفی میکند که البته امروزه این عمل صورت نمیگیرد.
کفر؛ کافر از مسلمان ارث نمیبرد. اگر متوفی مسلمان باشد ولی خویشاوندان وی کافر باشند، از او ارث نمیبرند. اگر شخص فوت شده کافر باشد و یک وارث مسلمان داشته باشد، ارث او به وارثان کافر نمیرسد.
قتل؛ طبق ماده ۴۵۱ قانون مجارات اسلامی، در صورتی که قاتل جزء وراث مقتول باشد و قتل عمدی باشد، قاتل از اموال و دیه مقتول ارث نمیبرد و اگر قتل خطای محض یا شبه عمدی باشد فقط از دیه ارث نمیبرد.
طفل متولد از زنا؛ طفل متولد از زنا(رابطه جنسی نامشروع)، از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نمیبرد.
بردگی؛ در صورت برده بودن وارث یا مورث (متوفی) از یکدیگر ارث نمیبرند. مگر اینکه ورثه فقط یک نفر باشد، که در این صورت برده از اموالی که از متوفی باقی مانده است، خریداری و آزاد و مابقی ارثیه به او داده میشود.
مدیر ساختمان توسط هیئت مدیره انتخاب شده و وظایف خود را به انجام میرساند. او شخص مورد اعتماد و منتخب ساکنان ساختمان است. در این نوشتار وظایف و اختیارات مدیر ساختمان بر اساس قانون تملک آپارتمان ها بررسی شده است. با مجله دلتا همراه باشید.
مدیر یا مدیران ساختمان باید شارژ ماهانه هر واحد را محاسبه کرده و از مالکین درخواست کنند تا شارژ را در اولین فرصت پرداخت کنند. مقدار شارژ ماهانه هر واحد با روش های مختلفی مانند محاسبه بر اساس نفرات، متراژ واحد، شارژ ثابت و شارژ متغیر محاسبه میشود و یا میتواند با ترکیبی از این روش ها شارژ ماهانه هر واحد را محاسبه و دریافت کند.
در صورتی که هر یک از ساکنین نسبت به روش اجرایی مدیر یا هیئت مدیره اعتراضی داشته باشد میتواند به مدیر مراجعه کند و مدیر موظف است که به اعتراضات او توجه کرده و او را نسبت به روش اجرایی خود قانع کند. برای مثال یکی از قوانین ساختمان، دریافت شارژ ماهانه از ساکنین است. فرقی نمیکند ساکنان به طور دائم در ساختمان حضور داشته باشند یا حضور نداشته باشند. اما ممکن است که یکی از مالکان نسبت به این قانون معترض باشد که چرا در صورت عدم حضور در منزل همچنان باید شارژ ماهانه را پرداخت کند. در این موارد مدیر موظف است که به اعتراض مالک رسیدگی کند و در صورت صلاحدید وضعیت، باید شارژ ماهانه خدمات عمومی ساختمان را از او دریافت کند.
آتش سوزی یکی از حوادثی است که ممکن است هر لحظه رخ بدهد بنابراین بیمه کردن ساختمان در برابر آتش سوزی از مهم ترین وظایف مدیر ساختمان است. مدیر ساختمان باید بر اساس متراژ هر واحد سهم هر واحد را در بیمه آتش سوزی مشخص کرده و ساختمان را در برابر این حادثه بیمه کند. در صورت بروز آتش سوزی در یک ساختمان بیمه نشده، مدیر ساختمان موظف به پرداخت خسارت به مالکین و ساکنین ساختمان است.
مدیر ساختمان موظف به ارسال فکس یا ایمیل و … به ساکنین و مالکین ساختمانی است تا در زمان و مکان مشخص شده در جلسه حضور داشته باشند ولی برخی از ساکنان و مالکان ممکن است که بنا به دلایلی در جلسه حضور پیدا نکنند. و چون همه ساکنان و مالکان باید از تصمیمات مجمع عمومی آگاه شوند بنابراین مدیر یا مدیران باید تصمیمات مجمع عمومی را به افراد غایب در جلسه اطلاع رسانی کند. مدیر موظف است که حداکثر ۱۰ روز بعد از جلسه، تصمیمات گرفته شده را به اعضایی که در جلسه حضور نداشتند اطلاع رسانی کند.
زمانی که مالکی قصد انتقال واحد ساختمانی خود را داشته باشد، باید کلیه اسناد تسویه هزینه های ساختمانی را به دفترخانه اسناد رسمی تسلیم کند. و این اسناد باید به تایید و امضای مدیر ساختمان نیز رسیده باشد. فقط در این صورت اسناد معتبر بوده و صحت دارند.
در صورتی که مالکی حق شارژ ساختمان را پرداخت نکرده باشد، مدیر ساختمان موظف است به او ابلاغیه ای ارسال کند و وی را نسبت به بدهکاری خود مطلع کند. اظهار نامه باید در فرم های مخصوص دادگاهی و در سه نسخه تهیه و در دبیرخانه دادگاه به ثبت برسد و مامور دادگاه ابلاغیه را به مالک بدهکار ابلاغ کند. بنابراین اطلاع رسانی بدهی مالک از طریق نامه یا معرفی او به سایرین در برد ساختمان اعتبار قانونی ندارد و در دادگاه قابل استناد نیست. در این موارد مالک بدهکار موظف است که در مدت ۱۰ روز بعد از دریافت اظهارنامه، بدهی خود را پرداخت کند. در صورتی که مالک بدهکار بدهی خود را در مدت مذکور پرداخت نکند، مدیر میتواند خدمات تاسیساتی مربوط به واحد بدهکار را قطع کند. به طور مثال میتواند آب، برق و گاز واحد بدهکار را قطع کند تا وی مبلغ بدهی خود را به مدیر ساختمان پرداخت کند. البته لازم به ذکر است که مدیر ابتدا باید اظهارنامه را ابلاغ کند و در صورت عدم توجه مالک، خدمات تاسیساتی واحد او را قطع کند، زیرا در غیر این صورت مالک میتواند نسبت به وضع پیش آمده معترض باشد.
گذرنامه یا پاسپورت یکی از مهم ترین مدارک هویتی رسمی افراد است که هر کشوری برای شهروندان خود صادر میکند. در واقع گذرنامه برای ورود به کشورهای دیگر لازم است. در تمام پاسپورت ها در کل دنیا قوانین و مقررات یکسان است. به طور مثال مشخصاتی مانند نام و نام خانوادگی، تاریخ تولد، محل تولد، جنسیت، تاریخ پاسپورت، شماره پاسپورت و تاریخ انقضا در همه آن ها ذکر میشود. در مجله دلتا به بررسی نکاتی درباره گذرنامه پرداخته شده که دانستن آن ها مفید و کاربردی خواهد بود.
یکی از سوالاتی که گاهی پرسیده میشود این است که چرا باید گذرنامه اعتبار داشته باشد؟ یا چرا مانند شناسنامه مدت اعتبار آن برای تمام عمر نیست؟ در زیر مهم ترین دلایل دائمی نبودن اعتبار گذرنامه توضیح داده شده است:
با اینکه قوانین و مقررات کشورهای مختلف در مورد اعتبار گذرنامه متفاوت است، اما گذرنامه ها معمولا باید حداقل ۶ یا ۷ ماه اعتبار داشته باشند. در هر حال همانطور که ذکر شد قوانین کشورها در این خصوص متفاوت است و افراد برای سفر به خارج از کشور ملزم به رعایت این قوانین هستند. پس بهتر است افراد پیش از اقدام به خرید بلیط، ابتدا از اعتبار گذرنامه خود مطمئن شوند. مدارک لازم برای تمدید گذرنامه در خارج از کشور عبارتند از:
افراد برای دریافت گذرنامه موقت باید به پلیس + ۱۰ مراجعه کنند و گواهی مربوط به تقاضای خود را ارائه دهند و مبلغی به عنوان وثیقه بگذارند. به عنوان مثال دانشجویان میتوانند با ارائه مدرک اشتغال به تحصیل، برای مدت زمانی که در سفر هستند، پاسپورت موقت دریافت کنند. اگر شخص دانشجو نباشد و یا گواهی مبنی بر اینکه از نظر قانونی مجاز به خروج از کشور و سفر است، نداشته باشد نمیتواند از پاسپورت موقت استفاده کند.
فرزندان زیر ۱۸ سال و زنانی که قصد دارند گذرنامه جداگانه دریافت کنند، برای خروج از ایران نیاز به رضایتنامه پدر یا شوهر خود را دارند. برای این کار باید مدارکی از جمله اصل گذرنامه با امضای پدر، اصل شناسنامه یا گذرنامه همسر و قبض پرداخت هزینه آن را در اختیار داشته باشند. زمانی که این مدارک تکمیل شد، این افراد میتوانند با گذرنامه صادر شده هر زمان که بخواهند از کشور خارج شوند.
یکی از اقداماتی که افراد قبل از تهیه گذرنامه باید از آن آگاهی پیدا کنند موضوع ممنوع الخروجی است. افراد در شرایطی مانند داشتن بدهی، متهم شدن به جرم و … ممکن است که از کشور ممنوع الخروج شوند. به همین دلیل زمانی که شخصی تصمیم به سفر و خروج از کشور میگیرد اولین اقدام این است که بداند ممنوع الخروج است یا خیر.