پوشاندن یا مخدوش کردن پلاک خودرو از جمله اقداماتی است که برخی از رانندگان برای ورود به طرح ترافیک انجام میدهند. این اقدامات تخلف محسوب شده و جریمه و گاهی حتی مجازات برای آنها در نظر گرفته شده است. در این نوشتار جریمه پوشاندن پلاک خودرو بررسی شده است. در ادامه با مجله دلتا همراه باشید.
همانطور
که گفته شد برخی از رانندگان برای آن که در دید دوربینهای راهنمایی و
رانندگی قرار نگیرند و جریمه نشوند، قسمتی از پلاک خودروی خود را
میپوشانند یا آن را مخدوش میکنند، اما انجام این کار بر اساس قوانین جرم
محسوب شده و مجازات دارد. در واقع پوشاندن پلاک خودرو برای فریب ماموران و
دوربینها نه فقط سبب جریمه ماشین و توقف آن میشود، بلکه موجب توقیف
خودرو به مدت یک ماه میشود.
مطابق
ماده ۷۲۰ قانون مجازات اسلامی انجام این کار و پوشاندن پلاک خودرو از ۶
ماه تا ۱ سال حبس دارد و فرد متخلف در صورت دستگیری باید این مجازات را طی
کند. علاوه بر مجازاتی که برای فرد وجود دارد، راهنمایی و رانندگی میتواند
خودروی فرد متخلف را به مدت ۱ ماه توقیف و در پارکینگ نگهداری کند.
برخی از رانندگان اقدام به مخدوش کردن شماره پلاک ماشین میکنند. به طور مثال یکی از اعداد پلاک را تغییر میدهند. در واقع این کار تخلف است و متخلف با جریمه ماموران مواجه خواهد شد. تخلف مخدوش کردن پلاک بیشتر در مناطق ورودی زوج و فرد و طرح ترافیک رخ میدهد. با توجه به نحوه عملکرد دوربینهای پلیس راهور باید در نظر داشت، مشخصاتی که در عکس ثبت میشود با مشخصات شماره گذاری تطبیق داده میشود و اگر با مشخصات ظاهری خودرو یکی نباشد جریمه نمیکند. شایان ذکر است در صورتی که جریمه به دلیل خطای چشم از سوی کاربران پلیس باشد و فردی جریمه شود، میتواند از طریق دفاتر پلیس به اضافه ۱۰ اعتراض کند تا به آن رسیدگی شود.
مطالب بیشتر در مجله حقوقی دلتا....
ملک بازداشتی از جمله املاکی است که با دستور مقامات قضایی امکان معامله آنها به صورت موقت یا دائمی وجود ندارد؛ اما گاهی افراد اقدام به فروش این املاک میکنند. در مجله دلتا به این سؤالات پاسخ داده شده است. در ادامه با مجله حقوقی دلتا همراه باشید.
•بازداشت ملک چیست؟
•بازداشت دائم ملک
•بازداشت موقت ملک
•معامله ملک بازداشتی چه حکمی دارد؟
•الزام به تنظیم سند رسمی ملک بازداشتی
املاک بازداشتی املاکی هستند که خرید و فروش آنها به واسطه دستور مقامات قضایی امکانپذیر نیست. مشخصات املاک بازداشتی در دفتر مخصوصی در اداره ثبت قید میگردد و زمانی که استعلام ثبتی توسط دفترخانه صورت بگیرد، بازداشت بودن آن مشخص میشود. به همین دلیل همواره توصیه شده است افراد قبل از عقد قرارداد ، به یک دفترخانه اسناد رسمی در آن محل مراجعه و تقاضای استعلام کنند تا در صورت نبودن مانع قانونی، اقدام به معامله ملک کنند. بازداشت ملک به دو صورت دائم و موقت صورت میگیرد.
این دسته از املاک معمولاً به نفع دولت مصادره میشوند و بعد از مراحل قانونی جزء اموال دولتی محسوب شده و ممکن است بعد از رفع بازداشت به صورت مزایده به فروش برسند؛ اما هر نوع معامله اعم از خرید یا فروش قبل از تعیین تکلیف آنها غیر قانونی و باطل است. به طور مثال املاکی که محل تولید مشروبات الکلی بوده یا ملکی که از طریق پولشویی خریداری شده باشد از جمله موارد بازداشت دائم ملک هستند.
دسته دیگری از املاک بازداشتی به دستور مقامات قضایی به صورت موقت تا زمان صدور حکم نهایی بازداشت میشوند؛ برای مثال املاکی که بابت ضمانت و کفالت از سوی مالک به مرجع قضایی معرفی میشود تا دادگاه به طور موقت شخصی را آزاد کند. همچنین زمانی که طلبکار از بدهکار چک دارد و آن را برگشت زده، برای اطمینان از دریافت طلب خود، میتواند قبل یا همزمان با طرح دعوا ملک او را بازداشت کند که به این امر تامین خواسته میگویند. اگر بدهکار بدهی خود را بپردازد، با دستور قاضی ملک آزاد میشود.
مطلب پیشنهادی : برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد معامله املاک، مطلب “ضرورت های انجام یک معامله ملکی” را مطالعه کنید.
خرید و فروش املاک بازداشتی ممنوع و باطل است. به این معنا که فروشنده حق انتقال آن را ندارد و خریدار، مالک ملک نمیشود. بنابراین اگر معاملهای صورت بگیرد، آن معامله باطل است. از طرفی دیگر اگر خرید و فروش اینگونه املاک آگاهانه صورت بگیرد، جرم محسوب میشود.
یکی از مهمترین مشکلاتی که هنگام خرید ملک، خریداران با آن مواجه میشوند این است که فروشندگان از حضور در دفترخانه و تنظیم سند رسمی انتقال ملک خودداری میکنند. این در حالی است که معمولا فروشنده مقدار زیادی از قیمت ملک را دریافت کرده است و به دلایل مختلف از جمله ادعای بالا رفتن ارزش ملک یا عدم توانایی بر پرداخت بدهی بانک در مواردی که ملک در رهن بانک قرار دارد، از انجام تعهد خود امتناع میکند. بنابراین زمانی که خریدار و فروشنده قصد دارند معاملهای را انجام دهند اما هنوز مقدمات لازم را فراهم نکردهاند، باید قراردادی منعقد کرده و در آن دو طرف متعهد شوند که معامله را با شرایط معین و ظرف مهلت مشخص انجام دهند. در واقع خریدار قبل از انجام دادن معامله باید مطمئن شود که ملک مورد معامله، در رهن یا بازداشت نیست. در هر حال هرگاه مالک حاضر به امضای سند انتقال به نام خریدار نشود، نماینده دادگاه سند انتقال را در دفتر اسناد رسمی به نام خریدار امضا میکند. شایان ذکر است که قبل از انجام دادن هر گونه معاملهای لازم است افراد اطمینان کسب کنند که ملک بازداشتی نیست.
مطلب پیشنهادی : برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد معامله املاک در رهن بانک، نوشتار ملک در رهن بانک را چطور معامله کنیم؟ مطالعه شود.
گاهی افراد بدون کسب اجازه از دیگری اقدام به معامله میکنند، و همین امر باعث به وجود آمدن دردسر و مشکلات برای طرف های قرارداد میشود. در مجله دلتا به بررسی ابعاد حقوقی معامله فضولی و ابطال این معامله پرداخته شده است.
معامله فضولی به معامله ای گفته میشود که در آن، شخصی بدون اینکه مالک مالی باشد یا از طرف صاحب آن مال، وکالت یا نمایندگی داشته باشد، نسبت به آن مال اقدام حقوقی از جمله فروش، رهن و …. انجام دهد.
در معامله فضولی ۳ شخص دخالت دارند:
• مالک: کسی که مالک اصلی و واقعی مال است و در واقع رضایت این شخص برای انجام معامله ضرورت دارد.
• فضول: کسی است که بدون نمایندگی و رضایت مالک اقدام به انجام معامله میکند.
• اصیل: به شخصی گفته میشود که با فضول معامله کرده است.
به
طور مثال محمد مالک یک خانه است. علی، بدون آنکه وکیل محمد باشد، اقدام به
فروش ملک او به جواد میکند. در این مثال، محمد مالک، علی فضول و جواد
اصیل است. احتمال دارد که شخص فضول، با سوءنیت و به طور عمدی یا حتی بدون
سوءنیت مال دیگری را مورد معامله قرار دهد. حتی گاهی شخص به گمان اینکه از
طرف صاحب مال، وکالت یا نمایندگی دارد، اقدام به انعقاد معامله میکند که
در هر حال نیازمند رضایت مالک است و علاوه بر تبعات حقوقی در صورت وجود
سوءنیت، آثار کیفری هم دارد. بنابراین فرقی نمیکند که فضول از روی
خیرخواهی مبادرت به معامله کرده باشد یا با نیت بد دست به چنین کاری زده
باشد. در هر حال معامله فضولی است. اما اگر شخص فضول سوءنیت داشته باشد،
میتوان علیه او شکایت کیفری کرد.
۲. در مواردی که شخصی وکالت برای فروش ملک داشته باشد، اما به هر دلیلی وکالت نامه باطل شده است ولی با این حال وکیل اقدام به فروش ملک کرده است. در این فرض نیز وکیل به صورت فضولی، اقدام به انعقاد قرارداد کرده است.
پس از اطلاع مالک از انعقاد چنین قراردادی در مورد ملک خود میتواند ابتدا از طریق اظهارنامه رسمی، عدم رضایت خود را نسبت به قرارداد فروش ملک به طرف های قرارداد، اعلام و سپس دادخواست تأیید بطلان معامله به دلیل فضولی بودن را مطرح کند. لازم به ذکر است مالک الزامی ندارد که فوراً معامله را قبول یا رد کند. البته در این صورت اگر خریدار از تأخیر اعلام نظر مالک متضرر شود، میتواند معامله را فسخ کند و حق ندارد الزام مالک به تنفیذ یا بطلان را بخواهد. دعوای بطلان معامله ملکی در دادگاه محل وقوع ملک قابل رسیدگی است.
مالکیت فکری قراردادی میان صاحب مال فکری و دولت است. دارنده مال فکری با تلاش و زحمت فراوان یک اثر فکری تولید میکند و آن را در اختیار جامعه میگذارد، دولت هم به او یک حق انحصاری میدهد و بقیه افراد را از استفاده از مال او بدون اجازه و پرداخت مابهازا منع میکند. در ادامه با مجله دلتا همراه باشید.
مالکیت فکری شاخه ای از حقوق است که در آن حقوق و تکالیف افرادی که یک مال فکری و غیر فیزیکی دارند مشخص میشود. منظور از مال فکری چیزی است که در اثر کار و تلاش فکری و هنری ایجاد میشود و برخلاف سایر اموال غیر فیزیکی است. به عنوان مثال شعر، داستان، اختراع، نقاشی، فیلم، موسیقی و … از جمله اموال فکری است و ارزش اقتصادی نیز دارند.
تفاوت اساسی و مهم اموال فکری با سایر اموال در این است که مال فکری میتواند به طور هم زمان مورد استفاده بسیاری از افراد قرار بگیرد بدون اینکه آسیبی ببیند یا از آن کاسته شود. به عبارت دیگر به طور ذاتی مورد استفاده فقط یک شخص خاص نیست بلکه همزمان چندین نفر میتوانند از آن استفاده کنند. به طور مثال یک خودرو که متعلق به شخصی است، تا زمانیکه وی از آن استفاده میکند و در مالکیت او قرار دارد، هیچ کس دیگر نمیتواند به طور همزمان از آن استفاده کند. ولی اگر فردی یک وسیله جدید اختراع کند و نحوه ساخت این اختراع را برای کسی توضیح بدهد یا یک نمونه از اختراع خود را در اختیار دیگران بگذارد، آن ها هم میتوانند به ساخت و تولید این وسیله جدید دست بزنند. بدون اینکه خللی به دانش و تخصصی که آن فرد دارد وارد یا حتی از آن کم شود. و در واقع افراد در نقاط مختلف دنیا میتوانند مشغول استفاده از همین دانش باشند. به عبارت بهتر دانش، امری غیر انحصاری است که افراد بسیاری میتوانند به طور همزمان از آن استفاده کنند. در چنین شرایطی بحث حقوق مالکیت فکری مطرح میشود. مالکیت فکری به افراد ابزاری برای حمایت از کلیه اموالی میدهد که محدود نیستند و قابلیت نشر و انتشار و استفاده گسترده دارند. اما باید در نظر داشت که حقوق نمیتواند از چیزی حمایت کند که در عالم واقع وجود ندارد و فقط در ذهن افراد میگذرد، زیرا قابل دسترسی نیست. در واقع حقوق از ایده حمایت نمیکند بلکه از شکل و فرم ابراز ایده حمایت میشود. بنابراین دانش و فکری که در ذهن افراد است هر چند که ارزشمند است اما قابل حمایت حقوقی و قانونی نیست. اما به محض اینکه این فکر تبدیل به متن یا شعری شد و در جایی در عالم مادی ثبت شد، مثلا روی کاغذ آمد، در دسته اموال فکری قرار میگیرد و فکری است متعلق به همان فرد خاص و در نتیجه قابل حمایت حقوقی است.
حقوق مالکیت فکری برای هر مال فکری و دارنده آن دو گونه حق را به رسمیت میشناسد:
حق معنوی حالت های متعددی دارد اما مهمترین جنبه آن در مورد انتساب اثر و مال فکری است. به طور مثال، شعر یا اختراعی که فردی خلق کرده، برای همیشه اثر آن فرد و به نام وی خواهد بود و هیچ کس نمیتواند این حق را از او بگیرد. در واقع مال فکری هر کس به نام خودش ثبت میشود و اگر کسی تلاش کند تا اثر و اختراع را به نام خود جا بزند، مالک اثر و اختراع میتواند از او شکایت کند.
منظور از حقوق مادی هر گونه استفاده و بهره برداری اقتصادی از اثر و مال فکری است. بنابراین فروش اثر، واگذار کردن حق چاپ یا نشر و تکثیر اثر، و یا تولید آن و بستن قرارداد با نام آن اثر ممنوع است. علاوه بر این حقوق مادی انحصاری است. به این معنی که فقط مالک حق دارد از این حقوق استفاده کند. البته او حق واگذاری این حقوق را به دیگران دارد؛ بر خلاف حقوق معنوی که فرد نمیتواند آن را بفروشد یا به دیگری ببخشد و واگذار کند. علاوه بر این، حقوق مادی دائم و همیشگی نیستند بلکه محدود به یک زمان مشخص اند. به عنوان مثال حقوق مادی یک اختراع تنها ۲۰ سال دوام دارند و پس از طی این مدت، دیگر قانون از این اختراع حمایت نمیکند. در واقع در واقع قانونگذار برای یک مدت محدود و مشخص برای این اموال که غیرانحصاری هستند و افراد زیادی میتوانند بهطور همزمان از آنها استفاده کنند نوعی انحصار ساختگی (اعتباری) ایجاد میکند. به این ترتیب بقیه افراد فقط با کسب اجازه از مالک و با پرداخت ما به ازا آن میتوانند از مال فکری او استفاده کنند. به عنوان مثال اگر فردی میخواهد از روی اختراع کسی به تولید بپردازد باید پیش از هر اقدامی، با فرد مخترع به توافق برسند. یا در مواردی که افراد بخواهند از علامت تجاری یک محصول بر روی محصولات خود استفاده کنند.نیز باید این قانون را رعایت کنند.
مطالب بیشتر در مجله حقوقی دلتا...امروزه پروندههای بسیاری در دادگاهها و مراجع قضایی وجود دارند که برخی از آن ها کیفری و برخی دیگر حقوقی هستند. در مجله دلتا به تعریف جرم کیفری و مراحل رسیدگی به شکایت کیفری پرداخته شده است.
هر عملی که در قانون برای آن مجازات در نظر گرفته شده جرم خوانده میشود. به عبارت دیگر برای برخی از اعمال افراد جامعه مجازات تعیین شده است. به طور مثال در همه جوامع قتل، سرقت، تجاوز به عنف و… از اعمال خلاف قانون است که برای آنها مجازات تعیین شده است. حال این مجازات میتواند اعدام، حبس، جزای نقدی و یا کار اجباری در مدت معین و…. باشد. این اعمال را در حقوق و جامعه جرم مینامند. بنابراین شکایت از فردی متخلف که فعالیت او بر اساس قانون، جرم شناخته شده و قاضی برای آن مجازات تعیین می کند شکایت کیفری مینامند.
شکایت کیفرى در دادسرا و دادگاه های کیفری مطرح میشود. شاکی باید شکواییه خود علیه فرد دیگر را با ذکر مشخصات و اطلاعات دقیق او از جمله اسم و آدرس، نوشتن موضوع و شرح شکایت و همچنین مدارک و مستندات قانونی و لازم را ضمیمه شکایت کند و به دادگاه کیفری ارائه دهد. اما باید در نظر داشت که به طور معمول زمان رسیدگی به دعاوی کیفری به دلیل اینکه در دادسرا و در صورت قبول شکایت شاکی، هیچ مجازاتی برای متهم تعیین نمیشود بلکه دادسرا صرفا به صدور کیفرخواست علیه متهم اقدام میکند و از دادگاه میخواهد که به اتهامات متهم رسیدگی کند طولانی است . بنابراین پرونده پس از دادسرا به دادگاه ارجاع می شود. در این مرحله در صورتی که قاضی دادگاه نظر شاکی و قاضی دادسرا را بپذیرد، حکمی مبنی بر مجازات متهم صادر میکند. البته متهم میتواند به رأی دادگاه اعتراض و تقاضای تجدیدنظرخواهی کند که دوباره پرونده به دادگاهی دیگر ارسال میشود تا نظر آن قضات نیز اعلام شود.
۱.
در شکایت های کیفری، به شکایت کننده شاکی و به طرف مقابل او متشاکی یا
مشتکی عنه و یا متهم و به موضوع پرونده نیز اتهام میگویند؛ اما در
دادخواست های حقوقی، به شکایت کننده خواهان و به طرف او خوانده گفته
میشود و به موضوع پرونده هم خواسته میگویند.
۲.
دعوای کیفری مربوط به عملی است که برای مرتکب آن، دادگاه مجازات تعیین
میکند ولی برای دعوای حقوقی دادگاه مجازاتی در نظر نمیگیرد و فقط مرتکب
عمل را به دادن حقوق قانونی دیگران ملزم میسازد.
۳.
شکایت کیفری را در هر برگهای میتوان نوشت و به مرجع قضایی برد ولی
دادخواست حقوقی حتما باید در برگه مخصوصی به نام دادخواست نوشته شود در غیر
این صورت مورد پذیرش قرار نمیگیرد.
۴.
شخص برای شکایت کیفری ابتدا باید به دادسرا مراجعه و طرح شکایت کند و بعد
از انجام تحقیقات در کلانتری و دادسرا، جهت رسیدگی به دادگاه فرستاده
میشود. ولی شخص برای دادخواست حقوقی باید به طور مستقیم به دادگاه مراجعه
کند.
۵.
شکایت کیفری را بدون استفاده از وکیل هم میتوان در دادگستری مطرح کرد ولی
اکثر دادخواستهای حقوقی باید توسط وکیل دادگستری مطرح شود. به طور مثال
شکایتهایی که موضوع آنها مالی و بیشتر از یک میلیون تومان است، باید
توسط وکیل در دادگاه مطرح شود.
۶.
برای شکایت کیفری فقط یک تمبر لازم است که در دادگستری بر روی آن زده
میشود ولی برای طرح شکایت حقوقی، باید به تناسب ارزش مالی که راجع به آن
دعوا مطرح شده تمبر باطل کرد.
۷.
پرونده برخی از شکایتهای کیفری که در اصطلاح جرائم غیر قابل گذشت
میگویند، حتی با پس گرفتن شکایت از طرف شاکی هم بسته نمیشوند، همانند
شکایت راجع به رشوه، قتل و.. در حالی که شکایتهای حقوقی با پس گرفتن دعوا
از طرف شکایت کننده تمام میشوند.
۸. در شکایت کیفری برای متهم برگه احضاریه و در شکایت حقوقی برای خوانده برگه اخطاریه ارسال میشود.
۹. در شکایت کیفری، اگر متهم بدون توجه به احضاریه در وقت تعیین شده خود را به مرجع قضایی معرفی نکند، او را جلب و به اجبار به دادگستری میبرند ولی در شکایتهای حقوقی اگر خوانده به موقع حاضر نشود، منتظر او نمیمانند و ممکن است حق را به خواهان بدهند.
” مطالب پیشنهادی : برای کسب اطلاعات بیشتری درباره مجازاتهایی که در قانون مجازات اسلامی تعیین شده است به مقاله انواع مجازات در قانون جدید مراجعه فرمایید. “
مطالب بیشتر در مجله حقوقی دلتا...