بطلان قرارداد و دلایل آن به زبان ساده حقوقی

قراردادها، بخش بزرگی از دنیای گسترده حقوق را به خود اختصاص داده‌اند. هرچند بنابر توافقات افراد شکل می‌گیرند و مطابق اصل آزادی قرارداد‌ها، افراد در تعیین انتخاب طرف قرارداد، تعیین محتوای متن قرارداد، تعیین زمان و مکان اجرای قرارداد و چگونگی پایان قرارداد خود آزاد می‌باشند، اما گاهی برای رعایت مصلحت جامعه، قانونگذاران بر نحوه‌ انعقاد و انحلال قرارداد‌ها نظارت نموده و از آزادی قرارداد‌ها می‌کاهند.
به طور مثال فرض کنید کسی دیگری را برای مزاحمت شخص دیگری اجیر کند و قول مبلغ زیادی پول به او بدهد. در این مورد، اگر چه طرفینِ این توافق کاملا نسبت به محتوای آن رضایت دارند، ولی هیچ جامعه‌ای این نوع توافق را تایید نمی‌کند.
انحلال قرارداد‌ها یکی از حوزه‌های مربوط به توافقات قراردادی است که قانون‌گذار احکام قانونی خاصی را برای آن پیش‌بینی کرده است؛ به‌گونه‌ای که برای آن‌که بتوان گفت: یک قرارداد منحل شده و از بین رفته است، باید یکی از علل قانونی مانند فسخ، انفساخ، بطلان قرارداد و … وجود داشته باشد. در این مطلب به یک شیوه‌ قانونی برای انحلال قرارداد‌ها یعنی بطلان می‎پردازیم.

بطلان قرارداد به چه معنااست؟

همان‌طور که گفته شد، تنظیم قرارداد باید براساس شرایطی باشد که قانون‌گذار پیش‌بینی نموده است. در صورتی که شرایط اساسی مربوط به تنظیم قرارداد‌ها رعایت نشده باشد، قرارداد باطل خواهد بود.  بنابراین، هیچ اعتبار و اثر قانونی ندارد و هیچ‌کس نمی‌تواند برای رسیدن به حق خود، به یک قرارداد باطل استناد نماید.

در چه صورتی قرارداد، باطل است؟

قانون‌گذار در ماده‌ 190 قانون مدنی شرایط اساسی که برای صحت معاملات ضروری است را پیش‌بینی نموده است. در صورتی‎که یکی از جهات زیر وجود داشته باشد، بطلان قرارداد را در پی خواهد داشت. این جهات عبارتند از:

1- نبودن قصد مشترک میان طرفین قرارداد

به‌عنوان مثال، اگر خریداری به جواهرفروش مراجعه نموده و از او دستبندی از جنس طلا تقاضا کند، ولی فروشنده دستبندی بدل به او بدهد، این قرارداد باطل خواهد بود، زیرا هیچ قصد مشترکی میان خریدار و فروشنده به وجود نیامده است.

2- اهلیت‌ نداشتن طرفین قرارداد

اهلیت در اصطلاح حقوقی به معنای شایستگی و توانایی‌افراد جهت داراشدن و اجرای حق و حقوق است. طبق قانون کسی که عاقل، بالغ و رشید باشد، اهلیت دارد و کسی که این ویژگی‌ها را نداشته باشد، محجور است. اگر قرارداد یکی از طرفین محجور (صغیر، مجنون و سفیه) باشد، باطل بوده و اثر حقوقی ندارد.

3- معلوم و مشخص نبودن موضوع قرارداد

در تمامی مواردی که موضوع قرارداد یک مال است، اگر این مال در زمان تنظیم قرارداد موجود نباشد یا معلوم و معین نباشد (مثلا شخصی بگوید یکی از خانه‌هایم را به تو اجاره می‌دهم) یا قابل نقل و انتقال نباشد (مثلا جزء اموال عمومی باشد) یا به هیچ‌وجه قابل تسلیم به دیگری نباشد، (مثلاً پرنده‌ای که در حال پرواز است را بخواهد به دیگری ببخشد)، موجب بطلان قرارداد خواهد بود.

4- مشروع ‌نبودن جهت و انگیزه‌ی معامله

اگر انگیزه‌ شخصی هر یک از طرفین قرارداد در آن ذکر نشود، آن قرارداد صحیح خواهد بود، خواه انگیزه‌ آن‌ها مشروع یا نامشروع باشد، ولی اگر انگیزه در قرارداد ذکر شود، باید مشروع باشد، در غیر این‎صورت قراردادی که تنظیم‌شده، باطل خواهد بود.
بنابراین، در صورتی که دو نفر با هم توافق کنند که یکی از آن‌ها دیگری را در قبال دریافت پول به قتل برساند و چنین انگیزه‌ای در قرارداد به ‌صراحت درج شود، این قرارداد باطل خواهد بود.

مجازات افشای اطلاعات افراد در شبکه های مجازی

بعضی اوقات دیده می شود که دو شخص از طریق پیامک در موبایل خود یا شبکه‌های اجتماعی  در ارتباط با موضوعاتی صحبت کرده‌اند و بعد از آن، یکی از آنها دیگری را تهدید کرده که از مکالمات آنها اسکرین شات گرفته و اگر فلان عمل را انجام ندهد آنها را پخش می‌کند. طبیعی است که آن شخص نیز از ترس اینکه مبادا متن این پیام‌ها انتشار یابد، از شکایت صرف نظر کرده و به خواسته شخص مقابل تن می‌دهد در حالیکه حقیقت به این‎صورت نیست و در این خصوص امکان شکایت وجود دارد.

اسکرین‌شات‌ گرفتن به‌خودیِ خود خلاف قانون نیست، بلکه انتشار آن با اهداف سوء، خلاف محسوب می‎شود و مجازات دارد.

مجازات اسکرین شات طبق قانون:

قانون‌مجازات‌ اسلامی، در ماده 745 (ماده 16 قانون جرایم‌رایانه‌ای) افشای اسرار خصوصی دیگران را جرم دانسته و مجازات آن را جزای‌‌نقدی و تا دو سال حبس درنظر گرفته است. البته اسرار خصوصی در قانون ایران به صورت مشخص تعریف نشده‌، اما در ماده 8 قانون "احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی" نامه‌ها، عکس‌ها، نوشته‌ها و فیلم‌های خصوصی را از مصادیق بارز آن دانسته‌ است.

همچنین بر اساس ماده 669 قانون‌مجازات‌اسلامی، تهدید به انجام عملی که ممکن است موجب لطمه زدن به آبرو یا شرافت فرد یا افشای اسرار خانوادگی او شود، تا 74 ضربه‌شلاق یا تا دو سال حبس برای آن در نظر گرفته‌شده‌ است.

اسکرین شات

در قانون به صراحت بیان شده است که تمام متن ها در فضای مجازی اعم از ایمیل، صدای ضبط شده، تلگرام و وایبر و فیس بوک و... به‎عنوان مدرک از فرد شاکی پذیرفته می‎شود و دادگاه، با یک ترفند مشخص که توسط کارشناسان حوزه فناوری اجرا خواهد شد، صحت مدارک شما را بررسی کرده و در صورت تائید، ملاک و مبنای صدور حکم قرار خواهد داد.

تهدید به انتشار هم جرم است

افرادی که از طریق اسکرین شات تهدید شده و مورد سوء‌استفاده قرار گرفته‌اند می‎توانند با مراجعه به دادسرای جرائم رایانه‌ای و مراجع انتظامی، از فردی که از آنها سوء‌ استفاده کرده شکایت کنند.

شایان ذکر است، همین‌ که کسی شما را تهدید به افشای اطلاعات خصوصی (شامل عکس‌ها، متن پیام ها، صدای ضبط‌شده، فیلم و…) کند حتی اگر هرگز آن عمل را انجام ندهد، (که در اکثر مواقع این تهدیدات هرگز عملی نمی‌شود)، ارتکاب جرم تهدید از سوی او قطعی و قابل شکایت و پیگیری است.

سوء پیشینه یا سابقه کیفری چیست؟

حتماً برای شما هم پیش آمده که هنگام انجام برخی از کارهای اداری خود و یا حتی استخدام در ارگان‎های دولتی و ثبت شرکت و... از شما گواهی عدم سوء پیشینه کیفری درخواست شود و گاهی برخی از افراد از اینکه این گواهی چیست و شامل چه مواردی می‎شود هم اطلاعی ندارند. در این مطلب به بررسی این موضوع مهم و پرکاربرد و رفع ابهام از برخی تصورات عامیانه اجتماعی در این خصوص می‎پردازیم.

ذهنیت عامه مردم از سوء پیشینه کیفری یا سوء سابقه، با مفهوم قانونی آن متفاوت است. شاید گاهی اوقات در نتیجه ارتکاب جرائم غیر عمد مانند جرائم ناشی از تخلفات رانندگی و جرائم ناشی از تقصیر کارفرمایان و شاغلان به مشاغل پزشکی و مهندسی، پای برخی افراد به کلانتری باز  و برای مدت محدودی نیز بازداشت شوند، که این نوع بازداشت‌ها، مشمول محکومیت قطعی کیفری به حساب نمی‌آیند و حتی تحمل هر مجازاتی نیز منجر به سوء سابقه نخواهد شد.

در کشور ما تا قبل از اصلاح قانون مجازات اسلامی، معمولاً ارتکاب هر نوع جرمی در سوابق افراد درج می‎شد، اما پس از اصلاح این قانون و تصویب آن، فقط در خصوص محکومیت‌های موثر و در جرائم مهم سوء پیشینه برای افراد لحاظ می‎شود.

سوء پیشینه

خوشبختانه در قانون جدید مجازات اسلامی ضمن مشخص کردن محکومیت‌های موثر و منجر به محرومیت از حقوق اجتماعی، سایر محکومیت‌ها تاثیری در حقوق افراد ندارد. بنابراین، اجرایی شدن قانون سوء پیشینه از تضییع حقوق اجتماعی افرادی که به دلیل وجود سوابق کیفری از حقوق اجتماعی و استخدام در برخی مشاغل محروم اند، جلوگیری می‎کند.

برای دریافت این گواهی باید به دفاتر پلیس + 10 مراجعه کرد. با ارائه و تکمیل مدارک مورد نیاز، جوابیه، ظرف یک‎هفته برای شما ارسال خواهد شد.

سوء پیشینه مطابق با قانون ایران:

طبق ماده 25 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 افرادی که مرتکب جرمی شوند و مجازات آنها به شرح زیر باشد، دارای محکومیت موثر کیفری هستند و تا پایان این موارد نمی توانند گواهی عدم سوء پیشینه بگیرند:

محکومیت قطعی کیفری در جرائم عمدی، پس از اجرای حکم یا شمول مرور زمان، در مدت زمان مقرر در این ماده محکوم را از حقوق اجتماعی به عنوان مجازات تَبَعی محروم می‎کند:

الف- هفت سال در محکومیت به مجازات‌های سلب کننده حیات و حبس ابد از تاریخ توقف اجرای حکم اصلی.

ب- سه سال در محکومیت به قطع عضو، قصاص عضو، در صورتی که دیه جنایت وارد شده بیش از نصف دیه مجنیٌ‌علیه (کسی که جنایت بر او واقع شده است.) باشد، نفی بلد (تبعید) و حبس بیش از پنج تا ده سال.

پ- دو سال در محکومیت به شلاق حدی، قصاص عضو در صورتی که دیه جنایت وارد شده نصف دیه مجنیٌ‌علیه یا کمتر از آن باشد و حبس بیش از دو تا پنج سال.

تبصره: در غیر موارد یاد شده، مراتب محکومیت در پیشینه کیفری محکوم درج می‌شود، اما در گواهی‌های صادره از مراجع مربوطه منعکس نمی‌گردد، مگر به درخواست

مراجع قضایی برای تعیین یا بازنگری در مجازات.

سوء پیشینه

به عنوان مثال، اگر مجازات حبس به مدت یک سال برای یک فرد منظور شود، به دلیل اینکه از موارد بالا نیست، در سابقه کیفری فرد منظور می‎شود. ولی اگر همین فرد به پلیس + 10مراجعه کند و درخواست گواهی عدم سوء پیشینه کند، ملاحظه خواهد کرد که در گواهی عدم سوء پیشینه او چیزی به عنوان محکومیت درج نشده است.

جنبه کاربردی سوء پیشینه:

در پرونده‌های کیفری یکی از مهم‌‌ترین دستورهای قضات تحقیق (دادیار و بازپرس) اخذ سوابق کیفری متهمان است. این دستور قضایی از این جهت که در پرونده شخصیتی متهم درج می‎شود و شناخت قاضی را از متهم راحت‌تر می‎کند، اهمیت دارد.

همچنین در مواردی چون استخدام و ثبت شرکت و... به دلیل پیشگیری از برخی مسائل و جرائم احتمالی، از متقاضیان گواهی عدم سوء پیشینه دریافت می‎شود.

فک رهن املاک به چه معنااست؟

رهن عقدی است که طبق آن شخصی، در مقابل وجه یا پولی که به شخص دیگری(مثل بانک) بدهکار است، مالی را بابت تضمینِ بازپرداخت آن وجه یا پول به فرد طلبکار می‎­دهد. از این تعریف می‎توان نتیجه گرفت که فک رهن به معنای آزاد کردن این مال گرو گذاشته شده است. در این مطلب به بررسی این‎که در چه شرایطی می‎توان اقدام به فک رهن از یک ملک یا مال دیگر کرد، می‎پردازیم.

خارج کردن مال از رهن:

فک رهن از نظر قانون به معنای این‎است که ملکی که در رهن یک نهاد به‌عنوان وثیقه قرار گرفته، مانند بانک، از حالت رهن خارج شود. بنابراین فک رهن در این چند حالت ممکن است:

  • راهن (مدیون) دین خود را به مرتهن ( کسی که مال نزد او در رهن است) بپردازد.
  • مرتهن (کسی که مال نزد او در رهن است) از دِین راهن ( مدیون) چشم‎پوشی کند.
  • مال مورد رهن، تلف شود.
  • مرتهن، عقد را فسخ کند.

فک رهن

شرایط اقامه دعوای الزام به فک رهن:

در برخی مواقع مدیون مالی را نزد بانک یا شخصی در رهن می‎گذارد و پس از این‎که دین خود را به صورت کامل پرداخت می‎کند، طلبکار (بانک یا شخص) که به همه حق و حقوق خود رسیده است، اقدام به خارج کردن مال از حالت رهن نمی‎کند. در این شرایط مدیون (راهن) باید علیه مرتهن، اقامه دعوای "الزام به فک رهن" کند.

شایان ذکر است، در این شرایط تا قبل از درخواست مدیون از طلبکاری که مال نزد او در رهن است، مال به صورت امانت در دست او قرار دارد و اگر در اثر تقصیر او ازبین نرود، مقصر نیست. اما به محض طرح دعوای الزام به فک رهن ، ید طلبکار به صورت ضمانی شده و حتی اگر بدون تقصیر او مال تلف شود، طلبکار (کسی که مال نزد وی در رهن است) مسئول جبران خسارت است.

در برخی مواقع دیگر، راهن(بدهکار)، مال منقول یا غیرمنقولی را که در رهن است، می‎فروشد و به تعهدات خود مبنی بر آزاد کردن مال از حالت رهن عمل نمی‎کند. در این موارد نیز می‎توان علیه راهن، دادخواست الزام به فک رهن را در دادگاه مطرح کرد.

در برخی موارد هم فروشنده هنگام فروش مالی که در رهن است، به خریدار تعهد می‎دهد که بدهی خود را به مرتهن (کسی که ملک نزد او در رهن است) پرداخته و اقدام به انتقال سند رسمی به فروشنده کند، اما این تعهد را انجام نمی‎دهد. در این حالت، خریدار باید ابتدا الزام فروشنده به پرداخت دین خود به مرتهن برای فراهم شدن موجبات خارج شدن مال از حالت رهن را بخواهد و سپس در صورت عدم انجام این تعهد، دادخواست الزام به فک رهن را تنظیم و به دادگاه تقدیم کند.

پاک کردن نام همسر از شناسنامه

پاک کردن نام همسر از شناسنامه بعد از طلاق و چرایی آن قطعاً جزء حریم خصوصی است. این‎که شخص برای چندمین بار است که ازدواج می‎کند، یک موضوع شخصی است و حفظ حریم خصوصی یکی از خط قرمزهای هر شخص در زندگی محسوب می‎شود.

طبق قوانین و مقررات سازمان ثبت احوال کشور، افراد می‎توانند نام همسر خود را حتی بعد از دوبار ازدواج حذف کنند؛ اما دارای شرایط و قوانینی است تا از سوءاستفاده افراد جلوگیری شود.

قانون پاک کردن نام همسر از شناسنامه:

پاک کردن نام همسر از شناسنامه سال‎هااست که برای افراد مُطلقه امکان‎پذیر است. هر شخص، چه زن و چه مرد می‎تواند پس از ثبت ازدواج بعدی خود (ازدواج بعد از طلاق)، اقدام به حذف نام همسر از شناسنامه کند. برخی نسبت به این‎که چرا باید بعد از ازدواج این اتفاق بیفتد ناراضی هستند. دلیل این امر این است که زن و شوهر باید از موضوعات مهم این‎چنینی نسبت به یکدیگر اطلاع داشته باشند. به همین دلیل پاک کردن نام همسر از شناسنامه بعد از ازدواج ممکن است.

حذف نام مرد از شناسنامه زن:

حذف نام مرد از شناسنامه زن قبل از ازدواج دوم، تنها در صورتی امکان‎پذیر خواهد بود که در دوران عقد جدایی انجام شده باشد و دوشیزه بودن زوجه مطابق احکام قضایی و سند طلاق قابل استنباط باشد.

از قید باکره بودن باید این‎گونه نتیجه گرفت که زنانی که ازدواج دوم و سوم دارند و نیز افرادی که ازدواج اول‎شان است؛ اما دیگر باکره نیستند، نمی‎توانند از این قانون استفاده کنند.

حذف نام همسری که فوت شده است:

اما در مورد حذف نام زن یا مردی که فوت کرده است، باید بیان داشت که اگر همسر فردی فوت کند، در صورت ثبت شدن ازدواج، فرد می‎تواند با مراجعه به ادارات ثبت احوال نسبت به حذف نام همسر فوت شده از شناسنامه‎اش اقدام و نام همسر فوت شده را از شناسنامه‎اش حذف کند.

پاک کردن نام همسر از شناسنامه

نکات مهم در خصوص پاک کردن نام همسر از شناسنامه:

مطابق قانون، چنانچه فردی با همسرش متارکه کرده باشد، با انتخاب همسر دوم و ثبت رسمی ازدواج و ثبت شدن نام او در شناسنامه‌اش، می‌تواند به اداره ثبت احوال مراجعه کند و درخواست برای حذف نام همسر اول را ارائه دهد. بنابراین نکات زیر در خصوص حذف نام همسر از شناسنامه ضروری‎ است:

  • حذف نام همسر اول از شناسنامه منوط به انتخاب همسر دوم و نیز ثبت رسمی ازدواج و ثبت‌نام ایشان در شناسنامه فرد است، بنابراین به‌صرف انتخاب همسر و معرفی او نمی‌توان از این مقرره قانونی استفاده کرد.
  • حذف نام از شناسنامه در این مورد صرفاً پس از وقوع ازدواج دوم و ثبت آن صورت می‌گیرد، لذا همسر دوم از ازدواج پیشین همسر خود مطلع خواهد شد. از طرف دیگر، اقدام به حذف نام همسر قبلی از شناسنامه علاوه بر کاهش بار روانی موجود، موجب ارائه راحت‌تر شناسنامه در جاهای مختلف است، چه این‌که عمدتاً مسائل این‌چنینی در زمره خصوصی‌ترین مسائل افراد است و دلیلی ندارد که همگان از آن‎ها باخبر باشند. این درحالی است که با صدور گواهی تجرد باید بیان داشت که زن و مرد پیش از ازدواج می‌توانند با اخذ گواهی تجرد از ازدواج قبلی همسر آینده خود مطلع شوند.
  • از اطلاق واژه همسر دوم باید این نتیجه را گرفت که استفاده از این قانون فقط در مورد اختیار کردن همسر دوم امکان‌پذیر خواهد بود و نه ازدواج‌های بعدی، اما به نظر می‌رسد که با وجود ابهام این قانون در این‌خصوص، بتوان در ازدواج‌های بعدی نیز از همین مقرره قانونی  استفاده کرد.