مهریه از حقوق مالی زن است که مرد متعهد به پرداخت آن است و ارتباطی به اطرافیان او ندارد. اما سوالات بسیاری در این خصوص پرسیده میشود که آیا در صورت ناتوانی مالی مرد، امکان درخواست مهریه از پدر همسر وجود دارد. در مجله دلتا شرایط مطالبه مهریه از پدر شوهر پاسخ داده شده است.
از نظر قانونی پدر شوهر هر چند هم از تمکن مالی برخوردار باشد، وظیفهای در قبال پرداخت مهریه پسر خود ندارد حتی اگر آن پسر (شوهر) فقیر باشد گرفتن مهریه از پدر شوهر ممکن نیست۵. اما تحت شرایط خاصی امکان مطالبه مهریه از پدر همسر وجود دارد. در واقع در مواردی که پدر همسر، در ضمن عقد ازدواج یا در سند ازدواج و یا حتی در قراردادی مستقل، پرداخت مهریه را تقبل کند یا ضمانت پسر خود را کرده باشد که در این صورت زن میتواند برای آنچه پدر شوهر تعهد کرده، برای گرفتن مهریه از پدر شوهر به او مراجعه کند. بنابراین در صورتی که پدر شوهر به عنوان ضامن در زمان عقد، محل ضامن بودن پسر را در عقدنامه ازدواج امضا کند، زن میتواند برای درخواست مهریه به پدر شوهر که ضامن شوهر است اقدام کند. باید در نظر داشت که ضامن شدن پدر شوهر، باید به طور رسمی امضا و در دفتر عقد ازدواج تایید شده و به ثبت رسیده باشد. بنابراین در صورتیکه وی به طور لفظی و فقط با گفتن اینکه من ضامن پسر خود برای پرداخت مهریه میشوم، از نظر قانونی اعتبار ندارد و نمیتوان از پدر شوهر درخواست مهریه کرد.
در مواردی که به دلیل فوت پدر یا سایر اشخاصی که شوهر از آنها ارث میبرد، وارث اموال و سرمایهای شود، زن میتواند مهریه خود را از سهم الارث همسر دریافت کند. باید در نظر داشت در صورتیکه که پدر شوهر در زمان عقد ازدواج پرداخت مهریه را تعهد کرده باشد و یا ضامن پرداخت مهریه شود و بعد از مدتی از دنیا برود، اگر اموالی داشته باشد، آن اموال برای وصول مهریه توقیف میشوند.
در این شرایط زن باید دادخواست تامین اموال شوهر را به دادگاه خانواده ارائه کند. دادگاه با توقیف اموال مربوطه و سپری کردن روند قانونی با مزایده این اموال، مهریه زن را وصول میکند. شایان ذکر است در صورتی که زن فوت کرده باشد، ورثه (فرزندان و دیگر وراث) وی از حق مطالبه مهریه برخوردار هستند.
در صورت مطالبه مهریه از پدر شوهری که پرداخت مهریه را ضمانت کرده است و ناتوانی پرداخت مهر توسط وی و نیز در صورتی که پدر همسر، نتواند ادعای اعسار و ناتوانی مالی خود را در پرداخت مهریه در دادگاه ثابت کند و حتی نتواند در صورت تقسیط مهریه، اقساط مهریه را بپردازد، زن میتواند بازداشت پدر شوهر (ضامن) را تا زمان پرداخت مهریه از دادگاه درخواست کند. دادخواست مطالبه مهر از پدر شوهر میتواند همزمان با مطالبه مهریه از بدهکار اصلی که شوهر است، به دادگاه خانواده مطرح شود و لازم نیست حتماً عدم پرداخت مهریه توسط شوهر به اثبات برسد و سپس علیه ضامن شکایت شود.
مطلب پیشنهادی : برای آشنایی بیشتر با نحوه دریافت مهریه مطلب “مراحل قانونی دریافت مهریه چگونه است؟” را مطالعه کنید.
مطالب بیشتر در مجله حقوقی دلتا....دیه و ارش از جمله مجازاتهای نقدی هستند که قانون معمولا برای جبران خسارات بدنی در نظر گرفته است. اما این دو مجازات تفاوتهایی با یکدیگر دارند و هر کدام کیفری جداگانه محسوب میشوند. به عنوان مثال جبران خسارت قطع شدن یک دست نصف یک دیه کامل است اما، دیه پاره شدن یک تار عصبی دست در قانون اعلام نشده است. در خصوص جبران این نوع خسارت قاضی دادگاه، به نظریه کارشناسی پزشکی قانونی رجوع میکند. در مجله دلتا به بررسی تفاوتهایی که بین دیه و ارش وجود دارد پرداخته شده است.
در قانون مجازات اسلامی، دیه به عنوان مجازات مالی تعیین شده که بر اساس آن، در صورت وارد آمدن جراحت از جانب شخص نسبت به دیگری، خواه منجر به فوت عمد، غیر عمد و یا موجب نقص و جراحت در اعضای بدن شخص شود، فردی که ضربه را وارد کرده، محکوم به پرداخت دیه که مقدار آن نیز در قانون مشخص است، خواهد بود. شایان ذکر است در مواردی که جانی مشخص نیست و فرد به قتل رسیده باشد، دیه از بیت المال پرداخت میشود.
مطابق قانون، در مواردی که برای جنایتی که شخص به فرد دیگری وارد کرده، دیه خاصی تعیین نشده باشد، مبلغی با نظر کارشناس تعیین میشود که به آن ارش جنایت میگویند. هر جنایتی که بر اعضای بدن کسی وارد شود و مقدار معینی برای آن تعیین نشده باشد، جانی باید مبلغی تحت عنوان ارش بپردازد.
۱. نوع و میزان دیه در قانون مشخص است ولی میزان خسارت ارش در قانون تعیین نشده است.
۲.
در عمل، ارش بیشتر از دیه کاربرد دارد. دیه برای اعضای خاصی از بدن مانند
دست، پا، دندان، استخوانها، بعضی جراحات وارده به سر و صورت و… تعیین شده
است در حالی که صدمات عمد و غیر عمد وارده بر بدن اشخاص متعدد است که
ناگزیر باید «ارش» تعیین شود.
۳. دیه هم نسبت به جراحات و نقص اعضای بدن و هم نسبت به قتل تعیین میشود. در حالی که ارش فقط نسبت به جراحات است.
۴. مقدار دیه در زن و مرد متفاوت ولی ارش بین زن و مرد یکسان است.
در
برخی از موارد ممکن است که جراحات وارده، متعدد باشد و علاوه بر دیه، ارش
هم در نظر گرفته شود. در ادامه به مواردی که قانون علاوه بر دیه، ارش هم
تعیین کرده و شخص محکوم به پرداخت هر دو است اشاره می شود.
• هرگاه در اثر پاره کردن پرده گوش، شنوایی فرد نیز از بین برود یا کاهش پیدا کند.
• در مواردی که قطع نخاع موجب نقص عضو دیگر شود.
• هرگاه در اثر وارد کردن شی تیز، بدن مجروح شود و اعضای درونی هم آسیب ببیند.
• جنایتی که موجب تورم در سر و صورت شود و رنگ پوست آن هم تغییر کند.
مطلب پیشنهادی: برای آشنایی بیشتر با قوانین و مقررات دیه “تقسیط دیه امکان پذیر است؟” را مطالعه کنید.
مطالب بیشتر در مجله حقوقی دلتا...نوشتن دادخواست اولین اقدامی است که شخص برای شروع یک دعوای حقوقی باید انجام دهد. بسیاری از تصمیمهای دادگاه به نکاتی وابسته است که در متن دادخواست ذکر شده است. زیرا مهمترین بخش یک دعوی حقوقی نوشتن خواسته خواهان به طور شفاف و دقیق است. بنابراین دقت و توجه در نوشتن دادخواست، در روند رسیدگی در دادگاه میتواند بسیار مفید و کارامد باشد. در ادامه در خصوص نحوه نوشتن و تنظیم دادخواست با مجله دلتا همراه باشید.
هنگامی که شخصی میخواهد علیه فرد دیگری اقامه دعوا کند، مدعی شناخته میشود و باید درخواست خود را به عنوان خواهان، در برگ دادخواست ذکر کند. به عبارت دیگر دادخواست، طرح ادعا و تقاضای دادرسی نزد دادگاه در اوراقی مخصوص به نام برگ دادخواست است.
این
اوراق را میتوان از محل فروش اوراق قضایی واقع در دادگستریها و
مجتمعهای قضایی سراسر کشور تهیه کرد. در مراجع قضایی که چند شعبه وجود
دارد، دادخواست پس از تنظیم و تکمیل، به دفتر شعبه اول ارائه میشود.
دادخواست میتواند توسط خود فرد یا وکیل او تنظیم و ارائه شود.
مطابق قانون، دادخواست باید حاوی نکات زیر باشد:
• نام و نام خانوادگی و نام پدر
• سن خواهان (شخصی که دعوا را مطرح میکند)
•
اقامتگاه، که شامل محل زندگی یا محل کار و در واقع محلی که بتوان به
خوانده (شخصی که علیه او دعوایی مطرح میشود) دسترسی داشت و اوراق قضایی را
به محل سکونت او فرستاد.
• شغل خواهان
• در صورتی که دادخواست توسط وکیل تقدیم شود، مشخصات کامل وکیل نیز باید درج شود.
اگر نشانی خوانده معلوم نباشد، یا به عبارت دیگر مجهولالمکان باشد، آدرس او یک بار در روزنامه منتشر خواهد شد.
برگ دادخواست دارای
چند قسمت است، که باید خواهان آنها را پر کند. یکی از مهمترین موارد،
تعیین خواسته و بهای (ارزش) آن است که باید در دادخواست مشخص شود. به آنچه
که مدعی از دادگاه درخواست میکند اعم از مالی یا غیر مالی، «خواسته» یا
«مدعیبه» میگویند.
در
واقع خواسته، تعهدات یا مواردی است که خواهان خود را مستحق دریافت آن
میداند. به طور مثال زنی که مهریه را حق خود میداند، در قسمت خواسته باید
تعداد سکهها را قید کند. یا مردی که همسر وی، بدون دلیل موجه و قانونی،
منزل مشترک را ترک کرده، باید در قسمت خواسته، الزام به تمکین را قید کند.
بنابراین خواهان باید آنچه را که حق خود میداند در خواسته درج کند.
شایان
ذکر است، دادگاه نمیتواند در مسائلی که به موضوع خواسته ارتباطی ندارد
وارد و در خصوص آنها حکم صادر کند. اگرچه دادگاه باید تمام خواستههای
خواهان را مورد رسیدگی قرار دهد، اما گاهی ممکن است به دلیل عدم شفافیت و
مبهم بودن متن خواسته، قاضی محق بودن خواهان را تشخیص ندهد و به طور کامل
یا به طور نسبی، او را بدون حق بشناسد. بنابراین فرد در نوشتن خواسته، باید
دقت و توجه بسیاری داشته باشد.
فرزند خواندگی از جمله مسائلی است که برخی از خانوادههای که صاحب فرزند نمیشوند با آن مواجه هستند. به همین دلیل در قانون، مقررات خاصی برای حفظ حقوق کودک و آسانتر کردن مراحل فرزند خواندگی در نظر گرفته شده است. در واقع یکی از مسائل مربوط به فرزند خواندگی، موضوع ارث بردن فرزند خوانده از افرادی است که وی را به فرزندی میپذیرند و سرپرستان قانونی کودک محسوب میشوند. در مجله دلتا قوانین و مقررات مربوط به تعلق گرفتن ارث به فرزند خوانده بررسی شده است.
طبق قانون، افراد برای ارث بردن از یکدیگر باید رابطه خونی و نسبی داشته و یا اینکه زن و شوهر باشند. در غیر این صورت مجوزی برای ارث بردن از دیگری وجود ندارد. بنابراین با توجه به قوانین، تعلق ارث به فرزند خوانده وجاهت قانونی ندارد. همانطور که میدانید بعد از فوت فرد، اولین قدم برای مراحل تقسیم ارث، گرفتن گواهی انحصار وراثت است و در انحصار وراثت فرزند خوانده جایگاهی ندارد چون جز ورثه محسوب نمیشود. حتی اگر اسم فرزند خوانده در شناسنامه شخصی که او را به فرزند خواندگی پذیرفته وارد شده باشد باز هم از ارث محروم است.
۱. سرپرست در زمان حیات، مال یا اموالی به نام فرزند خوانده منتقل کند.
۲. اموال خود را برای او وصیت تملکی کنند. یعنی اینکه وصیت کنند بعد از فوت آنها اموال به فرزندخوانده تعلق بگیرد.
۳. فرزند خوانده ارث نمی برد، اما سرپرستان او می توانند به عنوان صلح یا بخشش مالی به او واگذار کنند.
شایان ذکر است که در صورت فوت فرزند خوانده، سرپرست نیز از او ارث نمیبرد.
مطلب پیشنهادی: برای آشنایی بیشتر با شرایط فرزند خواندگی مطلب “شرایط فرزند خواندگی در قانون چگونه است؟” را مطالعه کنید.
مطالب بیشتر در مجله حقوقی دلتا....افترا و تهمت به دیگران در اصطلاح حقوقی عبارت است از اینکه شخصی عمل مجرمانهای را که برخلاف واقعیت است به فرد دیگری نسبت دهد، بدون آن که بتواند آن را اثبات کند. در مجله دلتا به بررسی جرم افترا و مجازات آن در قانون پرداخته شده است.
جرم افترا در دو حالت لفظی و عملی محقق میشود. در واقع گاهی تهمتزننده به طور لفظی به دیگری افترا میزند یا گاهی به قصد متهم کردن فرد، وسایل جرم را در منزل، محل کار یا وسایل شخصی وی قرار میدهد، به طوری که وجود آن وسایل ممکن است باعث مجرم نشان دادن آن شخص شود. باید در نظر داشت که یک تفاوت اساسی که بین افترای لفضی و عملی وجود دارد، این است که در افترای لفظی یا شفاهی، شاکی باید آسیبهایی را که به اعتبار و آبروی او وارد شده است اثبات کند، زیرا این آسیبها پایدار و مستدل نیست. اما هنگامی که به طور مثال شخص مورد افترای رسانهای قرار میگیرد، آسیبهای وارد شده به اعتبار او پایدار هستند، بنابراین بدون اینکه نیاز به اثبات این آسیبها باشد، دادگاه حکم آنها را صادر میکند.
۱. تهمتزننده جرمی را به صورت صریح و واضح به دیگری نسبت دهد.
۲. جرمی که نسبت داده شده، پوچ و غیر واقعی بوده، یعنی ساخته تخیلات ذهن تهمتزننده باشد.
۳. نسبتدهنده تهمت با انگیزه ضرر زدن و هتک حیثیت، آن جرم را به شخصی نسبت دهد.
۴. تهمتزننده نتواند درستی و صحت موضوعی را که به دیگری نسبت داده است، در دادگاه ثابت کند.
شایان ذکر است اگر کسی از روی عصبانیت و ناراحتی به دیگری بگوید «دزد» یا «کلاهبردار» جرم توهین واقع شده و افترا محسوب نمیشود.
چنانچه تهمتزننده نتواند ادعای نسبت داده شده را ثابت کند، قانون با توجه به افترای نسبت داده شده، برای مجرم مجازات پیشبینی کرده است.
هر کس به طور عمد و به قصد متهم کردن دیگری وسایل یا اشیایی را بدون اطلاع آن شخص در منزل، محل کار، جیب یا اشیایی که متعلق به وی است، قرار دهد یا مخفی کند یا به نحوی متعلق به او نشان دهد، و در اثر این اقدام، شخص مذکور تحت تعقیب واقع شود، مرتکب به حبس از ۶ ماه تا سه سال یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میشود.
در قانون مجازات حبس از یک ماه تا یک سال یا تا ۷۴ ضربه شلاق پیشبینی کرده است.
در صورتی که افترا و تهمتهایی که نسبت داده میشوند، در اصطلاح ناموسی محسوب شوند، برای مرتکب مجازات حد در نظر گرفته شده است.
مطلب پیشنهادی : برای آشنایی بیشتر با نحوه اعاده حیثیت مطلب “ادعای شرف چیست و چگونه میتوان اعاده حیثیت کرد؟” را مطالعه کنید.
مطالب بیشتر در مجله حقوقی دلتا....