پارک کردن ماشین در پارکینگ مزایای بسیاری دارد. که یکی از آنها محفوظ بودن خودرو از آسیبهای احتمالی است. به همین دلیل همه به دنبال خرید یا اجاره آپارتمانی هستند که پارکینگ داشته باشد. اما معمولاً تعداد پارکینگ از تعداد طبقات ساختمان کمتر است. در قانون برای رفع این مشکل امکان قرار دادن ماشین در پارکینگ مزاحم پیشبینی شده است. در همین راستا برای آشنایی بیشتر با قواعد و ضوابط حذف پارکینگ مزاحم با مجله دلتا همراه باشید.
پارکینگ مزاحم
یک پارکینگ اضافی است که برای ساختمانهایی که تعداد پارکینگ آنها محدود
است، در نظر گرفته میشود و شرط ایجاد این پارکینگها، وجود فضای کافی به
اندازه یک خودرو است. به طور مثال فردی یک آپارتمان را خریده یا اجاره
کرده ولی پارکینگ ندارد. در چنین شرایطی ممکن است در پارکینگ فضای کافی
برای پارک کردن خودرو وجود داشته باشد اما برای آن فضای خالی، پارکینگ
تعریف نشده است. در چنین شرایطی با توافق سایر ساکنین پارکینگ اضافی تحت
عنوان پارکینگ مزاحم به وی داده میشود.
بنابراین
پارک کردن دو ماشین پشت سر هم بدون اینکه برای دیگر ماشین ها مزاحمت ایجاد
کند را پارکینگ مزاحم میگویند. مشکل عمده این نوع پارکینگها این است که
برای خروج خودرو جلویی نیاز است تا خودرویی عقبی نیز از پارکینگ خارج شود.
در سند مالکیت، ابعاد و محل دقیق پارکینگ مزاحم ثبت میشود.
طبق قانون پارکینگ مزاحم به فردی داده میشود که خود داوطلب شده باشد. به طور مثال گاهی پارکینگ مزاحم برای افرادی که فقط برای پارک ماشین خود در شبها نیاز به پارکینگ دارند و یا افرادی که هزینه خرید پارکینگ اختصاص را ندارند انتخاب مناسبی است. اما در صورتی که فردی داوطلب این کار نباشد این پارکینگ به فردی که آخرین سند را ثبت کرده فروخته میشود. این سند فرد را به عنوان دارنده پارکینگ مزاحم ملزم میکند هر زمانی که صاحبان پارکینگ اختصاصی از وی در خواست دارند ماشین خود را جابجا کند.
این گزینه مربوط به حالتی است که شخصی دارای پارکینگ است و سایر ساکنین آپارتمان میتوانند با وی همکاری کنند. در این مورد میتواند با همه آنها توافق کنند و وضعیت پارکینگ خود را به پارکینگ مشاع تغییر دهد. البته استفاده از این روش نیازمند کسب رضایت از سایر ساکنین است.
یکی
از راهکارهایی که ساکنین درگیر با مزاحمت پارکینگ به سراغ آن میروند، حذف
و ابطال پارکینگ مزاحم است. در این گونه موارد باید در نظر داشت که قرار
دادن پارکینگ مزاحم در یک آپارتمان به دو صورت کاملاً متفاوت انجام
میگیرد.
در
حالت اول که به صورت قانونی صورت میگیرد، وجود پارکینگ مزاحم در سند واحد
مسکونی ذکر میشود و در این صورت میتوان آن را به عنوان جزء لاینفک
آپارتمان در نظر گرفت. این موضوع باعث میشود که وجود پارکینگ برای سایر
اهالی و ساکنین آپارتمان محدودیت قانونی داشته باشد و حتی باید شرایط لازم
برای استفاده از آن فراهم شود. اگر در این حالت کسی برای ابطال پارکینگ
مزاحم اقدام کند، در نهایت کار به مراجع قانونی مانند شهرداری و اداره ثبت
اسناد میرسد که معمولاً آنها پایبند موارد ذکر شده در قرارداد اولیه
آپارتمان هستند.
اما
در حالت دوم، ایجاد پارکینگ با تصمیم اهالی ساختمان و با توافق آنها
انجام گرفته و موردی در سند ساختمان ذکر نشده است. این وضعیت معمولاً
محدودیت قانونی ایجاد نمیکند و امکان حذف پارکینگ مزاحم در این شرایط
بسیار بالاست. اگر با چنین موردی مواجه هستید، به راحتی میتوانید از طریق
مراجع قانونی یا حتی از طریق توافق با سایر ساکنین نسبت به حذف این پارکینگ
اقدام کرده و از ایجاد مجدد آن جلوگیری کنید.
مطلب پیشنهادی : برای آشنایی بیشتر با پارکینگ مزاحم مطلب “با وجود پارکینگ مزاحم در ساختمان چه باید کرد؟” را مطالعه کنید.
کاربری ساختمان از مواردی است که در خرید و اجاره ملک اهمیت زیادی دارد. گاهی ممکن است افراد بنا به دلایلی ناچار به تغییر کاربری ساختمان شوند به همین دلیل باید از هزینه تغییر کاربری آگاه شوند. در مجله دلتا در خصوص تغییر کاربری ساختان موارد زیر توضیح داده شده است.
کاربری ساختمان عبارت است از تعیین نحوه استفاده از یک ساختمان بر اساس طرح تفصیلی شهرداری، چگونگی بهرهبرداری از ساختمان و فعالیتهای شهری اطراف ساختمان که همه این موارد توسط شهرداری انجام میشوند. در واقع هر ساختمانی که ساخته میشود برای هدف خاصی از آن استفاده میشود. ممکن است ساختمانی به منظور سکونت، تجارت و… بنا شود که همه این موارد در شناسنامه ساختمان که به آن پروانه ساخت ساختمان میگویند ذکر میشود. پروانه ساخت شامل مشخصات فنی ساختمان اعم از متراژ همه واحدها، متراژ کل ساختمان، تعداد طبقات، مشاعات ساختمان و از همه مهمتر کاربری ساختمان است.
۸ نوع کاربری ساختمان وجود دارد که بهطور مختصر بیان ذکر میشود.
شایان ذکر است زمین یا ملک فاقد کاربری به زمینی گفته میشود که جزء اموال ذخیره شده شهرداری است. مانند زمینهای دفع پسماندهای شهری و…
بالا بودن هزینه اجاره یا خرید ملکهای تجاری باعث شده تا فردی بخواهد از ملک مسکونی خود برای مقاصد تجاری استفاده کند. البته طبق قانون، تغییر کاربری ساختمانهای مسکونی غیرقانونی است و کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری در صورتیکه از این امر مطلع شود برخورد قانونی خواهد کرد. البته استثناهایی برای تغییر کاربری ساختمان و استفاده تجاری از اماکن مسکونی وجو دارد که در ادامه ذکر شده است.
• وکلا این امکان را دارند که اماکن مسکونی را اجاره کنند و از آن بهعنوان دفتر وکالت استفاده کنند.
• پزشکان میتوانند از اماکن مسکونی بهعنوان مطب استفاده کنند.
• دفتر اسناد رسمی دیگر استثنا است که میتوان آن را در ملکی مسکونی دایر کرد.
• دفتر ازدواج و طلاق در ساختمان مسکونی قابل تاسیس است و دفتردار میتواند فرایند قانونی ازدواج و طلاق را در آن انجام دهد.
•
دفتر روزنامه و مجله نیز میتواند در ملکی مسکونی دایر شود درصورتیکه بخش
چاپ یا بستهبندی در آن انجام نشود و صرفا دفتر مرکزی برای مراجعین و بخش
اداری باشد.
• مهندسین نیز میتوانند از واحدهای مسکونی استفاده کنند و دفاتر مهندسی خود را در آن ایجاد کنند.
•
استفاده از واحد مسکونی برای مشاغل خانگی و حرفههایی که بهصورت خانگی
راهاندازی میشوند؛ مانند فروش سبزی، ترشی و دیگر موارد آماده برای طبخ..
• حرفههای وابسته به امور پزشکی میتوانند با اجاره واحدهای مسکونی اقدام به راهاندازی مراکز خود کنند
• مدارس ابتدایی و راهنمایی از دیگر موارد استثنا هستند که میتوانند فعالیت خود را در واحدهای مسکونی آغاز کنند.
•
آموزشگاهها نیز از دیگر مشاغلی هستند که منع قانونی در واحدهای مسکونی
ندارند. آموزشگاههای زبانهای خارجی، آموزشگاههای وابسته به هنر و
موسیقی… کامپیوتر و برنامهنویسی از رایجترین این موارد هستند.
•
داروخانهها در صورتیکه همسایهها شکایتی نداشته باشند یا مزاحمت، سد
معبر و تخلفی نکنند، میتوانند از واحدهای مسکونی که اغلب در مجتمعهای
بزرگ هستند، بهرهبرداری تجاری کنند.
• دفاتر پیشخوان دولت
• در واحدهای مسکونی، میتوان نسبت به تاسیس مهدکودک نیز اقدام کرد و مجوز لازم را اخذ کرد.
شخصی
که میخواهد نسبت به تغییر کاربری ساختمان خود اقدام کند، میتواند با طی
فرایندهای مربوطه کاربری مسکونی را به تجاری تغییر دهد. اغلب موارد افراد
این تغییر کاربری ساختمان را به خاطر ارزش بیشتر کاربری تجاری انجام
میدهند.
تغییر کاربری ساختمان مسکونی به تجاری از دو طریق امکانپذیر است:
• تغییر کاربری از راه تخریب واحد مسکونی یا بخشی از آن و نوسازی در راستای ایجاد استانداردهای لازم برای یک واحد تجاری
• تغییر کاربری از راه دریافت مجوز لازم در شرایطی که استانداردهای یک واحد تجاری از پیش در ملک رعایت شده باشد.
اشخاص برای درخواست تغییر کاربری باید به دفاتر خدمات نوسازی مراجعه کنند. ابتدا باید فرم مربوطه تکمیل شود و در آن علاوه بر مشخصات هویتی، مشخصات ملک را نیز قید شود. همچنین بایستی است نوع تغییر کاربری ساختمان اعلام شود تا طبق آن اقدامات لازم انجام شود. سپس متقاضی فرم حاوی اطلاعات مذکور به دفاتر خدمات نوسازی ارسال و متعاقبا پاسخ آن دریافت خواهد کرد. شایان ذکر است که مراحل فوق به صورت الکترونیکی انجام میشود.
نفقه فرزند در درجه اول به عهده پدر است، ولی گاهی پدر از نظر مالی در شرایطی نیست که بتواند به فرزندان خود نفقه بپردازد و یا اینکه در قید حیات نیست. در این گونه موارد پرداخت نفقه تحت ضوابط خاصی به عهده جد پدری قرار میگیرد. در این مقاله به بررسی شرایط و چگونگی مطالبه نفقه از پدر بزرگ پرداخته شده است. در ادامه با مجله حقوقی مجله دلتا همراه باشید.
طبق قانون مدنی، پرداخت نفقه وظیفه پدر است. پس از فوت یا به دلیل عدم توانایی مالی وی، نفقه به عهده اجداد پدری است. در صورت نبودن پدر و اجداد پدری و یا عدم قدرت مالی آنها، نفقه بر عهده مادر است. هر گاه مادر هم در قید حیات نباشد و یا قادر به انفاق نباشد، این امر به عهده اجداد مادری و اجداد پدری است.
در
قسمت قبل توضیح داده شد که در صورت فوت پدر یا در صورت عدم تمکن مالی وی
برای پرداخت نفقه به فرزندان، انجام این تکلیف به عهده پدر بزرگ پدری قرار
میگیرد. اما پرداخت نفقه به نوه که در قانون مدنی به آن نفقه اقارب
میگویند، فقط در صورت وجود شرایط قانونی امکانپذیر است. این شرایط در زیر
ذکر داده شده است.
۱.
پدر بزرگ تمکن مالی برای پرداخت نفقه به نوههای خود را داشته باشد.
بنابراین اگر پدر بزرگ توان مالی برای پرداخت نفقه را نداشته باشد، تکلیفی
از این بابت نخواهد داشت و پرداخت نفقه به عهده مادر قرار میگیرد.
۲.
فرزند استحقاق دریافت نفقه را داشته باشد. یعنی اینکه وی توانایی مالی
لازم برای تامین مخارج خود را نداشته و نتواند با اشتغال به کاری امرار
معاش کند.
٣.فقط نفقه آینده فرزند را میتوان از پدر بزرگ دریافت کرد و نفقه مربوط به گذشته قابل مطالبه نیست.
لازم
به ذکر است که در صورت وجود شرایط قانونی مذکور ، پدر بزرگ یا جد پدری
مکلف به پرداخت نفقه است و در صورت عدم پرداخت نفقه، میتوان به جرم ترک
انفاق از او شکایت کرد.
گاهی پدربزرگ با داشتن تمکن مالی، از پرداخت نفقه خودداری میکند که در این صورت میتوان به دادگاه مراجعه و مطالبه نفقه از پدر بزرگ را خواستار شد. در این شرایط شخص ذینفع که اغلب مادر فرزند است باید به دادگاه خانواده مراجعه و دادخواست نفقه فرزند از جد پدری را به دادگاه تقدیم کند. در صورتیکه دادگاه تقاضای مطالبه نفقه فرزند از پدر بزرگ را با توجه به شرایط و مدارک قانونی تشخیص دهد، حکم به پرداخت نفقه توسط جد پدری صادر خواهد کرد. لازم به ذکر است که دادگاه خانواده صلاحیت رسیدگی به دعوای مطالبه نفقه فرزند از پدربزرگ را دارد و شخص ذینفع که معمولاً مادر کودک است باید به این دادگاه مراجعه کند.
مطلب پیشنهادی : برای آشنایی بیشتر با قوانین پرداخت نفقه فرزند مطلب “نفقه فرزندان و اصولی که برای پرداخت آن باید بدانیم” را مطالعه کنید.
مهریه حق بدیهی و قانونی زن است که هنگام عقد ازدواج تعیین میشود. وظیفه شوهر است که این حق را هر زمان که وی درخواست کرد، پرداخت کند. بنابراین اگر به هر دلیلی شوهر از وظیفه خود سر باز زند، زن میتواند دعوی خود را در دادگاه خانواده مطرح کند و درخواست توقیف اموال شوهر را از دادگاه مطالبه کند. حال در این نوشتار میخواهیم بررسی کنیم که آیا توقیف منزل مسکونی شوهر برای مطالبه مهریه امکانپذیر است؟ در ادامه با مجله حقوقی مجله دلتا همراه باشید.
زن برای مطالبه مهریه خود میتواند از طریق مرجع اجرای ثبت اسناد رسمی و یا دادگاه اقدام کند. در صورت مراجعه به اجرای ثبت اسناد رسمی این امکان وجود دارد تا از اموال قابل توقیف شوهر استعلام گرفته شود. مرجع صالح دیگر برای این مطالبه، دادگاه خانواده است. زن میتواند در دادخواست مهریه، تقاضای توقیف اموال مانند توقیف منزل مسکونی برای مهریه، هزینه حق الوکاله وکیل و هزینه تمبر را به دادگاه خانواده ارائه دهد. اگر در موردی وی توانایی پرداخت هزینه دادرسی را نداشته باشد، این امکان وجود دارد که وی دادخواست اعسار (ناتوان از پرداخت) را به دادگاه خانواده تسلیم کند. دادخواست اعسار زن در دادگاه بررسی و در صورت اثبات اعسار، وی از پرداخت هزینه دادرسی معاف میشود.
طبق قانون شخصی که موظف به پرداخت یک بدهی مشخص شده است، در صورت عدم پرداخت یا ناتوانی از پرداخت، بدهی مذکور قابل وصول از اموال و دارایی وی است. بنابراین وصول مهریه نیز میتواند از اموال تحت تملک شوهر صورت گیرد. زن میتواند اموال شوهر از قبیل منزل، پول نقد، خودرو و… را به دادگاه معرفی کند تا با توقیف و فروش آن همه یا بخشی از مهریه را دریافت کند. البته لازم به ذکر است که روند توقیف اموال شامل استثنا نیز میشود. طبق نظر قانون هر مالی قابل توقیف نیست، توقیف مختص اموالی است که جزء مستثنیات دین نباشند. مستثنیات دین آن دسته از اموالی است که طبق عرف برای زندگی مدیون ضروری است. مستثنیات دین شامل موارد ذیل است:
بنابراین اگر منزل شوهر ارزشی بیش از حالت اعسار او طبق عرف داشته باشد و اموال دیگری از او برای توقیف موجود نباشد، مدیون موظف به فروش آن با نظارت نماینده مرجع اجرایی است و با مبلغ به دست آمده منزلی در حد حالت اعسار برای خود مهیا کند و مابقی مبلغ توقیف گردد. در صورت مقاومت مدیون نسبت به فروش منزل، توقیف منزل مسکونی برای مهریه انجام می گیرد. مال توقیفی در مرحله بعد توسط مرجع اجرایی به فروش رسیده و مبلغی در جهت تهیه منزل در حد حالت اعسار مدیون طبق عرف، به وی بازگردانده میشود.
در مواقعی که شوهر کارمند بخش خصوصی یا دولت باشد و دارای حقوق و مزایای مشخص باشد، در جهت مطالبه مهریه می توان آن را توقیف کرد. کیفیت توقیف مستمری یا حقوق مدیون بستگی به شرایط او دارد. بدین صورت که در صورت متاهل بودن یا دارای فرزند بودن، یک چهارم از حقوقش قابل توقیف و پرداخت در جهت وصول مهریه می باشد. در غیر این صورت، یک سوم از حقوق او قابل توقیف است. برای انجام این امر زن باید مستمری شوهرش را به دادگاه معرفی نماید تا بعد از طی کردن مراحل قانونی، مهریه از محل مستمری پرداخت گردد.
مطلب پیشنهادی: برای آشنایی بیشتر با قوانین دریافت مهریه مطلب “مراحل قانونی دریافت مهریه چگونه است؟” را مطالعه کنید.
فردی که به دیگری بدهکار است باید در مهلت تعیین شده از عهده تعهد یا تعهدات خود برآید. اما گاهی ممکن است شرایطی برای فرد متعهد ایجاد شود که نتواند تعهدات خود را انجام دهد. یکی از این شرایط که بدهکار با بوجود آمدن نمیتواند از عهده تعهدات خود برآید، اعسار است. در مجله دلتا به بررسی اعسار از پرداخت بدهی ، انواع و شرایط تحقق آن پرداخته شده است.
اعسار در لغت به معنای نیازمند شدن و تنگ دست گردیدن است. در اصلاح حقوقی ناتوانی مالی افراد از پرداخت بدهی یا مبلغی که در دادگاه به پرداخت آن محکوم شدهاند و یا هزینه دادرسی غیر تجارتی را اعسار میگویند. بنابراین اگر افراد غیر تاجر به دلیل عدم دارایی، نتوانند بدهیهای خود را بپردازند، آنها را معسر و آن حالت را اعسار میگویند.
اعسار به دو صورت مطلق و نسبی وجود دارد. در ادامه هر یک توضیح داده شده است.
اعسار مطلق وقتی است که شخص به طور کامل از پرداخت مبلغی که به آن محکوم شده (محکوم به) یا هزینه دادرسی عاجز و ناتوان بوده و یا در حال حاضر هیچ گونه دسترسی به اموال و دارایی خود ندارد. و نیز تفاوتی نمیکند پرداخت مبلغ به صورت یکجا باشد و یا به صورت اقساط تعیین شود. به عبارت دیگر شخص بدهکار، خود را در وضعیتی معرفی میکند که مالی و اموال یا شغلی ندارد. بنابراین تقاضای صدور حکم به اعسار مطلق خود را دارد که در نتیجه آن، حتی به صورت اقساط نیز موظف به پرداخت بدهی نیست. اما هرگاه مالی از او بدست آید با معرفی طلبکار، قابل توقیف است.
چنانچه فرد به طور یکجا تمکن پرداخت محکوم به و یا هزینه دادرسی را نداشته باشد ولی قادر به پرداخت قسطی آن باشد، به چنین فردی معسر نسبی گفته میشود.
شایان ذکر است که در اغلب دعاوی اعسار، فرد ادعا میکند قدرت پرداخت یکجای بدهی را ندارد اما با توجه به قدرت کار کردن و درآمد ماهانهای که دارد، میتواند بصورت قسطی بدهیاش را پرداخت کند. که به تشخیص دادگاه شخص باید قسمتی از بدهی بصورت پیش پرداخت میشود و مابقی را در طی مدت معینی بصورت اقساطی پرداخت کند. به طور مثال اعسار از پرداخت یکجای مهریه زن توسط مرد که دادگاه خانواده طبق قوانین و مقررات، مرد را محکوم به پرداخت تعدادی سکه بصورت یکجا میکند و سپس باید بصورت اقساطی در قالب نیم سکه یا تمام سکه باقی بدهی خود را به دلیل مهریه قانونی همسر به او بپردازد.
طلق قانون، منظور از هزینه دادرسی عبارت است از :
۱. هزینه برگههایی که به دادگاه تقدیم میشود.
۲. هزینه قرارها و احکام دادگاه
۳. هزینههایی مانند هزینه تمبر، دستمزد کارشناس، هزینه اجرای قرار معاینه، تحقیقات محلی و …جزء هزینه دادرسی محسوب میشوند.
باید در نظر داشت که در شکایات ممکن است هزینههای مذکور به قدری باشد که از عهده پرداخت شخص خواهان یا شاکی خارج باشد و نتوانند هزینه مذکور را پرداخت کنند، که در این حالت، موضوع اعسار از هزینههای دادرسی مطرح میشود. شایان ذکر است که هزینههای دادرسی از جمله راههای تامین بودجه مملکتی هستند.
مطلب پیشنهادی : برای آشنایی بیشتر با نحوه اعتراض به رأی دادگاه مطلب “اعتراض به رای دادگاه ؛ چرا و چگونه؟” را مطالعه کنید.