بر طبق قانون پس از ازدواج زن و شوهر هر دو تعهداتی دارند که تهیه مسکن، البسه، اثاث منزل و هزینههای درمانی همه به عهده مرد است. مسکن مناسب بخشی از نفقه زن محسوب میشود. این مسکن باید در شان زن باشد و در صورتیکه شوهر این مسکن مستقل را تهیه نکند، زن میتواند از دادگاه درخواست کند که او را به تهیه مسکن ملزم کند. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع شکایت از شوهر بابت مسکن میپردازیم.
از زمانیکه عقد ازدواج بین طرفین خوانده میشود، رابطه زوجیت بین آنها برقرار میشود. به این ترتیب برای آنها حقوق و تکالیفی ایجاد میشود که از همان زمان باید به آن عمل نمایند. بنابراین هم وظیفه تمکین برای زن ایجاد میشود و هم وظیفه پرداخت نفقه برای مرد شروع میشود.
در واقع همانطور که میدانید زن وظیفه دارد از شوهر خود تمکین کند. این تمکین در دو معنا است.
معنای عام آن که مربوط به اطاعت از شوهر در حد متعارف است و معنای خاص آن که برقراری رابطه جنسی است.
آنچه واضح است این است که تا زمانیکه منزلی برای زن تهیه نشود که متناسب با شان او باشد اساسا تمکین امکانپذیر نیست.
پس ابتدا مرد باید منزل مشترکی تهیه نماید و سپس میتواند خواهان تمکین از سوی زن باشد.
حال اگر شوهر منزلی برای سکونت تهیه نکرد، اولا زن میتواند نفقه خود را مطالبه کند، ثانیا دادخواست الزام به تهیه مسکن بدهد. مسئله بعدی اینکه چنانچه مرد منزلی تهیه نکند و علیه زن دادخواست الزام به تمکین بدهد، در این دعوا راه به جایی نخواهد برد و دعوای او رد میشود.
ابتدا زن باید به دفتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه و دادخواستی به خواسته الزام به تهیه مسکن مستقل علیه شوهر بدهد.
پس از ارجاع به شعبه و تعیین وقت، جلسه در وقت مقرر تشکیل میگردد.
در این جلسه حضور شوهر به عنوان خوانده الزامی نیست. اما زن به عنوان خواهان باید در جلسه حضور یابد و اصل اسناد و مدارک خود را همراه داشته باشد. دادگاه پس از بررسی دلایل و شنیدن ادعای خواهان و دفاعیات خوانده، رای صادر مینماید.
اگر خوانده(شوهر) در جلسه دادرسی حاضر نشود و اخطاریه حضور نیز بهصورت غیابی به او ابلاغ شده باشد، رایی که دادگاه صادر مینماید غیابی محسوب میشود. اگر این رای غیابی به ضرر شوهر باشد، شوهر میتواند از آن واخواهی کند.
دعوای الزام به تهیه مسکن مستقل از جمله دعاوی غیر مالی است. به همین جهت هم هزینه دادرسی آن باید مطابق تعرفه تعیین شده برای دعاوی غیرمالی پرداخت شود. هزینه دادرسی دعاوی غیر مالی معمولا ناچیز است.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی چگونه زن میتواند طلاق بگیرد؟ را مطالعه کنید.
شکایت از پیج های اینستاگرام بحث داغی است که با استقبال مردم از خریدهای اینستاگرامی در حال افزایش است. امروزه در اینستاگرام نیز مانند دیگر برنامههای فضای مجازی، امکان تخلف، سوءاستفاده و کلاهبرداری وجود دارد. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع شکایت از پیج های اینستاگرام میپردازیم.
به دادسرای جرائم رایانهای مراجعه کرده و در بخش جرائم رایانهای تشکیل پرونده دهید و مراحل قانونی را طی کنید.
دادسرا بر حسب موضوع پرونده را بررسی و به پلیس فتا ارجاع میدهد. همچنین برای سایر شهرها میتوانید به پلیس مختص آن شهر مراجعه کنید.
اگر شخص متخلف مشخص باشد، قاضی او را به دادگاه احضار کرده و اظهارات او را دریافت میکند. ولی اگر شخص مشخص نباشد پلیس وارد عمل میشود و بررسیهای لازم را انجام میدهد.
پلیس فتا سایتی را راه اندازی کرده است www.cyberpolice.ir که با ورود به آن و با کلیک کردن روی گزینه اطلاعات مردمی میتوانید شکایتتان را ثبت کنید و از طریق پلیس فتا موضوع را پیگیری کنید. پس از ثبت، با شما تماس میگیرند و پیگیر مسئله میشوند.
برخی از فروشگاههای اینترنتی نماد اعتماد دارند و این نماد اعتماد را مرکز توسعه تجارت به سایتهایی که صلاحیتش را دارند، میدهد. اگر از فروشگاه و پیجی که خرید کردهاید نماد اعتماد داشته باشد، شما به راحتی میتوانید به سایت WWW.ENAMAD.IR مراجعه کنید و با کلیک بر گزینه سامانه ثبت شکایات، شکایت مدنظرتان را ثبت کنید و پیگیریهای لازم را انجام دهید.
دادگاه صالح برای رسیدگی، دادسرای محل وقوع جرم است که در این مورد عبارت است از محل سکونت فرد.
با توجه به حجم پروندهها همچنین افزایش روزافزون این موارد در اینستاگرام باید گفت که به هیچ عنوان قابل پیشبینی نیست و نمیتوان زمان دقیقی را بیان کرد.
برای شکایت، شما باید تمام مدارک و مستنداتی را که دارید ارائه و آنها را ضمیمه پرونده خود کنید و توجه داشته باشید که بر اساس ماده ۱۶۰ قانون مجازات اسلامی، برای اثبات این عمل، از اقرار، شهادت، قسامه و سوگند باید استفاده کرد.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی مطلب شرایط ارث بردن از مادربزرگ و پدربزرگ را مطالعه کنید
حضانت فرزند چه دختر چه پسر حق و تکلیف والدین است. یکی از اقسام حضانت با به دنیا آمدن فرزند مشترک در ازدواج موقت یا صیغه رخ میدهد. این سوال ممکن است در ذهن کسانی که از طریق عقد موقت دارای فرزند شدهاند و مدت این عقد به اتمام رسیده است مطرح شود. حضانت فرزند در عقد موقت با چه کسی است؟ در این مطلب از مجله دلتا به موضوع حضانت فرزند در عقد موقت میپردازیم.
در رابطه با حضانت طفل در عقد موقت میتوان گفت حضانت در این عقد مانند حضانت در عقد نکاح دائم است. قانون مدنی ایران بیان میکند که پرداخت نفقه اولاد بر عهده پدر است.
در عقد موقت هم به مانند عقد دائم، پدر مسئولیت فرزند حاصل از عقد موقت را بر عهده خواهد داشت همچنین پدر بایستی هزینههای زندگی فرزند دختر یا پسر خود را بپردازد.
حضانت فرزند حاصل از عقد موقت چه دختر یا پسر تا ۷ سالگی با مادر است. پس از آن، حضانت و نگهداری به پدر سپرده خواهد شد. در صورت پذیرش حضانت فرزند توسط پدر، دختر تا ۹ سالگی و پسر تا ۱۵ سالگی میتوانند تحت حضانت پدر باشند.
اگر پس از ۷ سالگی فرزندان حاصل از عقد موقت و پایان مدت قانونی حضانت فرزند، پدر خواهان حضانت فرزند نباشد، مادر جهت دریافت حضانت اولویت خواهد داشت، کما این که همچنان پدر باید مخارج فرزند را بپردازد.
یکی از مهمترین مشکلات در مورد فرزند حاصل از این نوع ازدواج به دلیل عدم ثبت ازدواج موقت در دفتر ازدواج بهصورت رسمی بهوجود میآید.
با اینکه به زنانی که حاضر به این نوع ازدواج میشوند توصیه شده است که فقط در صورت ثبت این عقد در دفتر ازدواج و طلاق رضایت به این نوع از نکاح بدهند اما باز هم در بسیاری از موارد این عقد به ثبت رسمی نمیرسد.
از عقد موقتی که بهصورت رسمی ثبت نشده است و صیغهنامهای از آن در دست زوجین نیست اگر فرزندی حاصل شود، به دلیل عدم ثبت آن، همواره اثبات نصب فرزند به پدر، برای مادر با مشکلات بسیاری روبرو خواهد بود.
لذا جهت سپردن حضانت فرزند به پدر، ابتدا مادر در دادگاه باید ثابت کند که فرزند متولد شده برای این مرد است. در زمان گذشته اثبات این امر برای زنان بسیار مشکل یا حتی غیر ممکن بود اما در حال حاضر با پیشرفتهتر شدن علم و آزمایش دی ان ای امکان اثبات نسب برای مادر راحتتر شده است.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی چگونه زن میتواند طلاق بگیرد؟ را مطالعه کنید.
پرداخت مهریه و نفقه با توجه به شریعت اسلام بر مرد واجب است و این وجوب فقط برای عقد دائم وجود دارد. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع شرایط قسط بندی کردن نفقه میپردازیم.
با استناد به ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی نفقه همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن را شامل میشود. این نیازها شامل مسکن، پوشاک، اثاثیه منزل و هزینههای درمان و خادم در صورت نیاز، است.
همانطور که پیشتر بیان شد پرداخت مهریه و نفقه وظیفه و تکلیف شوهر است. اما این پرسش پیش میآید که قانون مدنی برای کسی که توان مالی پرداخت نفقه و مهریه را نداشته باشد چه شرایطی را در نظر گرفته است؟
در پاسخ به این سوال لازم به ذکر است که اگر فقر و تنگدستی شوهر باعث شود تا نتواند نفقه همسرش را پرداخت کند، باید اعسار خود را به دادگاه ثابت کند و در غیراینصورت باید نفقه را پرداخت کند.
شایان توجه است که اعسار از ریشه عسر میآید و به معنای تنگدستی و ناتوانی مالی است. همچنین شخصی که توانایی مالی پرداخت نفقه را نداشته باشد معسر نامیده میشود.
درصورتیکه شوهر واقعا شرایط پرداخت نفقه را نداشته باشد و اعسار وی ثابت شود، تقسیط ( قسطبندی) نفقه صورت میگیرد. مرد میتواند آن را در چند نوبت پرداخت نماید. اگر مرد مجددا از پرداخت نفقه امتناع ورزد، زن میتواند دوباره پیگیری و شکایت کرده و نفقه را درخواست کند.
بنابراین در رابطه با قسطبندی کردن نفقه با توجه به ماده ۲۷۷ قانون مدنی که به شرایط تقسیط نفقه پرداخته است، میتوان بیان نمود که: زن توانایی مجبور نمودن مرد به قبول قسمتی از نفقه را ندارد اما قاضی با توجه به وضعیت مدیون میتواند مهلت عادلانه برای پرداخت یا قرار اقساط را صادر کند.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی مطلب آیا مرد حق دخالت در دارایی و درآمد همسرش را دارد؟ را مطالعه کنید.
منظور از مبایعه نامه همان خرید و فروش است. حال چه خرید و فروش ملک باشد یا ماشین و غیره. اما در اینجا روی صحبت ما با مبایعه نامه ملک یعنی خرید و فروش ملک است. باید بدانیم که وقتی چنین معاملهای را انجام میدهیم دیگر به حکم قانون قابل برهم زدن نیست (قابل فسخ کردن نیست) مگر در مواردی که قانون اجازه داده باشد که تنها در آن موارد میتوان مبایعه نامه ملک را فسخ کرد. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع فسخ کردن مبایعه نامه میپردازیم.
به حق فسخ مبایعه نامه ملک، خیار فسخ گفته میشود. خیار یعنی اختیار بر هم زدن معامله. در معامله و مبایعه نامه تا زمانی که قانون اجازه نداده یا خود ما توافق نکردهایم این حق فسخ وجود ندارد. اما در چه مواردی قانون اجازه داده است که قرارداد را فسخ کنیم؟
گاهی ممکن است فروشنده ملک در قیمت واقعی ملک، شما را فریب داده باشد. برای مثال واحد آپارتمانی را که ۷۰۰ میلیون ارزش دارد به شما یک میلیارد فروخته باشد اینجا میتوانید به دلیل گران فروختن یا غبن (خیار غبن)، معامله را برهم بزنید.
گاهی به این شکل است که فروشنده درباره مال در مواردی به جز قیمت آن شما را فریب داده است. یعنی یک سری مسائل را درباره مال یا ملک به شما نگفته است. برای مثال آن ملک عیب جدی در ساختمانش دارد یا این که در اجاره کسی است برای چند سال و شما این را نمیدانستید که اینجا حق فسخ دارید.
اما یکی دیگر از دلایلی که شما میتوانید معامله را برهم بزنید درج این اختیار برای خودتان در ضمن مبایعه نامه است. برای مثال در ضمن خرید ملک، شرط و توافق میشود شما به عنوان خریدار تا ۲ ماه یا تاریخ مشخصی بدون دلیل خاصی حق فسخ داشته باشید. اینجا هم اختیار فسخ وجود دارد.
این عنوان برای وقتی است که شما شرط و تعهدی را در ضمن عقد درج کردهاید اما از آن تخلف شده است.
برای مثال شرط شده است که مساحت ملک فلان مقدار باشد یا اینکه فروشنده ظرف مدتی معین فلان کار و تعمیر در ملک را انجام دهد اما از آن تخلف میشود و انجام نمیشود.
اگر در هنگام معامله ملک برای پرداخت پول معامله زمانی تعیین شود باید در سر رسید مزبور پرداخت شود. اما اگر زمانی تعیین نشود و برای مثال خریدار چک بدهد به فروشنده اگر تا ۳ روز آن چکها پاس نشود فروشنده میتواند که معامله را برهم بزند.
در مواردی که هیچ راهی برای فسخ مبایعه نامه ملک وجود ندارد طرفین قرارداد یعنی خریدار و فروشنده میتوانند با توافق هم و با رضایت هم از معامله پشیمان شوند و همه چیز به جای اول برگردد که این برهم زدن با توافق طرفین را اقاله مینامند.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی مطلب چرا تنظیم سند رسمی الزامی است؟ را مطالعه کنید.