از جرائمی که در فضای مجازی رخ میدهد کلاهبرداری، مزاحمتهای اینترنتی، فروشگاههای کاذب و … است. اما یکی از شایعترین این جرایم سوء استفاده از عکسهای خصوصی و شخصی افراد است. در واقع سوءاستفاده از عکسهای پروفایل افراد یا عکسهایی که اشخاص در فضای مجازی منتشر کردهاند از جمله جرائمی است که با پیشرفت تکنولوژی، باعث به وجود آمدن پروندههای بسیاری در دادگاه و مراجع قضایی شده است. در مجله دلتا به بررسی جرم استفاده از عکس دیگران در فضای مجازی پرداخته شده است. با مجله حقوقی دلتا همراه باشید.
در قانون مجازات اسلامی؛ تصاویر، فیلمها و سایر اطلاعات کاربران در فضای مجازی مورد حمایت قرار گرفته و افرادی که نسبت به انتشار محتواهای افراد اقداماتی انجام میدهند ممکن است تحت شرایطی مجرم شناخته شوند. در ادامه به موارد بارز این جرم اشاره شده است.
این جرم زمانی محقق میشود که فردی عکس خود را روی پروفایل خود قرار داده و دیگری عکس وی را به نحوی تغییر دهد که موجب هتک حیثیت فرد شود، مثلا نوشته نامتعارفی بر آن بیفزاید یا صاحب تصویر را در شبکههای اجتماعی گوناگون، فردی غیر اخلاقی معرفی کند. در این حالت با طرح شکایت و اثبات اتهام، ممکن است فرد خاطی به حبس یا جزای نقدی محکوم شود.
وقتی
فردی تصویر یا فیلم شخصی خود را در شبکه اجتماعی خاصی مثل اینستاگرام قرار
میدهد در حالی که صفحه وی توسط همه افراد قابل دسترسی نیست (private
است)، و فردی با استفاده از نرم افزارهای گوناگون عکس یا فیلم را ذخیره
کرده و آن را منتشر میکند یا در دسترس افراد دیگر قرار میدهد، می توان
مرتکب را تحت عنوان هتک حیثیت یا نشر اکاذیب مورد پیگرد قانونی قرار داد.
بنابراین
بر اساس قانون تمام اطلاعات افراد در فضای مجازی محفوظ و مورد حمایت
قانونگذار است و کسانی که با هر انگیزهای نسبت به هتک حیثیت افراد اقدام
میکنند، به مجازات قانونی مرتبط خواهند رسید.
قربانیان این نوع جرائم ابتدا باید اقدام به جمعآوری دلیل کنند، به عبارتی دیگر اعمال خلافی که به نام یا با عکس آنها صورت میگیرد را از طرق مختلف مانند گرفتن اسکرین شات جمعآوری کنید. سپس عکسهای شخصی را به سرعت از صفحات اجتماعی بردارند. افرادی که در معرض این جرم قرار گرفتهاند باید به دادسرای جرائم رایانهای مراجعه کنند و شکایت خود را ارائه دهند.
مطلب پیشنهادی: برای آشنایی بیشتر با مجازات مزاحمت در شبکهها اجتماعی مطلب “مزاحمت در شبکه های اجتماعی و مجازات آن” را مطالعه کنید.
طلاق غیابی یکی از انواع طلاق است که با توجه به شرایطی هر یک از زن یا مرد در دادگاه خانواده آن را درخواست میکنند. اما قبل از توضیح در خصوص طلاق غیابی باید ابتدا بدانیم رأی غیابی چیست؟ در مجله دلتا در خصوص شرایط و چگونگی درخواست طلاق غیابی توضیح داده شده است.
پیش از توضیح در باره طلاق غیابی لازم است بدانیم رای غیابی چیست؟ اگرعلیه شخصی دادخواست داده شود و خوانده یعنی کسی که علیه او خواسته مطرح شده است خود ابلاغیه وقت رسیدگی دادگاه را تحویل نگرفته باشد و به تعبیر حقوقی طبق ماده ۶۸ قانون آیین دادرسی مدنی به او ابلاغ نشده باشد و یا این که در جلسات دادگاه حاضر نشود، در صورت محکوم شدن اوو ندادن لایحه، رای صادره غیابی است، رای غیابی ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ در همان شعبه قابل واخواهی است و کسی که رای غیابی علیه او صادر شده است می تواند ظرف مدت مذکور از دادگاه با ذکر دلیل تقاضای واخواهی و رسیدگی مجدد کند.
خواسته طلاق هم از قاعده مذکور مستثنی نیست و اگر وقت رسیدگی به خوانده ابلاغ واقعی نشده باشد و در دادگاه نیز حضور نیابد و لایحه هم نداده باشد در فرض محکومیت، طلاق غیابی است. اما با توجه به این که خواهان طلاق و خواسته طلاق می تواند طلاق از طرف مرد یا طلاق از طرف زن باشد، دراین خصوص جداگانه توضیح داده می شود.
طبق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی حق طلاق در اختیار مرد است. بنابراین اگر مردی دادخواست طلاق به طرفیت همسرش بدهد چه زن در دادگاه حاضر شود و یا حضور پیدا نکند و لایحه نیز ندهد قطعا رای طلاق صادر خواهد شد ؛ اما در حالت دوم رای صادره طلاق غیابی است و زن می تواند در مهلت قانونی واخواهی کند. آنچه اهمیت دارد این است که رای طلاق به درخواست مرد از سوی دادگاه صادر می شود.
به هر حال ثبت طلاق منوط است به پرداخت حقوق مالی زن که در رای دادگاه منعکس می شود.
حقوق مالی زن در طلاق از طرف مرد عبارت است از مهریه، اجرت المثل ایام زوجیت (به شرط مطالبه از سوی زن)، نفقه ایام عده، نفقه معوقه (در صورت مطالبه زن و استحقاق او) و شرط تنصیف اموال مندرج در عقدنامه ها به شرط امضاء این شرط توسط مرد و موجود بودن اموال هنگام طلاق که بعد از عقد خریداری شده باشد.
بعد از صدور حکم طلاق غیابی به درخواست مرد اگر مهریه قبلا توسط زن مطالبه نشده باشد مرد در صورت مصر بودن و ناتوانی در پرداخت یک جای مهریه می تواند دادخواست اعسار از پرداخت مهریه را به همان شعبه صادر کننده طلاق به طرفیت زن ارائه دهد .دادگاه در صورت حضور نیافتن زن یا نبودن او با توجه به شهادت شهود مرد، مهریه را تقسیط می کند.
اگر دادخواست طلاق از طرف زن داده شده و شرایط طلاق غیابی را هم داشته باشد به این معنی که برگه ابلاغیه به شوهر داده نشده باشد و یا مرد با وجود ابلاغ، در دادگاه حاضر نشود و لایحه نفرستد، دادگاه حکم طلاق غیابی صادر میکند.
۱.
هرگاه شوهر چهار سال تمام غایب مفقودالاثر باشد، یعنی غایب باشد و هیچ
خبری از او در دست نباشد و زن دادخواست طلاق بدهد، دادگاه سه نوبت آگهی هر
یک به فاصله یک ماه در روزنامه محلی و یکی از روزنامههای کثیرالانتشار
محل تهران با هزینه خواهان منتشر میکند. پس از گذشتن یک سال از اولین
آگهی، چنانچه خبری از زنده بودن مرد نشود، دادگاه حکم به فوت فرضی مرد
میدهد. به عبارت دیگر فرض را بر این میگیرند که مرد فوت کرده است.
۲. نپرداختن نفقه توسط مرد به مدت شش ماه، حتی اگر خودداری مرد از دادن نفقه به دلیل تنگدستی و فقر او باشد.
در این موارد، زن میتواند برای مطالبه نفقه به دادگاه مراجعه کند و در
صورت عدم پرداخت نفقه از جانب مرد، دادخواست طلاق دهد. البته اگر زن در
قبال شوهر تمکین نکند و از انجام تکالیف قانونی خود بدون دلیل موجه
خودداری کند، ناشزه محسوب میشود و حق دریافت نفقه را نخواهد داشت.
۳. از دیگر شرایط طلاق غیابی که از طرف زنان، بسیار مطرح میشود، رهایی از
زندگی پر مشقت و تحملناپذیر است که در پی آن درخواست طلاق میکنند و در
صورت اثبات عُسر و حَرَج و احراز این شرایط توسط دادگاه، دادگاه حکم طلاق
صادر میکند.
عسر و حرج یعنی سختی و مشقتی که توان و تحمل ادامه زندگی برای زن وجود
نداشته باشد. زن با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق کرده و دادگاه میتواند
مرد را مجبور به طلاق کند. چنانچه در صورت اجبار دادگاه، همچنان مرد حاضر
به طلاق نباشد، با اجازه دادگاه زن میتواند طلاق بگیرد. شایان ذکر است،
معیار تعیین عسر و حرج زن، عرف است که با توجه به شرایط روحی و اجتماعی زن و
شوهر و محیط و زمان و مکان تعیین میشود. در عمل، اثبات این ادعا از
مشکلترین مواردی است که زن برای مطالبه طلاق با آن مواجه است.
مطلب پیشنهادی: برای آشنایی بیشتر با انواع طلاق “انواع طلاق و مراحل آن در قانون” را مطالعه کنید.
طالب بیشتر در مجله حقوقی دلتا...
یکی از قراردادهای رایج و متداولی که بین افراد وجود دارد، عقد رهن و اجاره است. با انعقاد قرارداد اجاره، مبلغی از طرف مستاجر به موجر پرداخت میشود. مبلغ گرو گذاشته شده رهن یا ودیعه نامیده میشود که مستاجر به عنوان قرض الحسنه و تضمین اجاره ملک به مالک میدهد و زمانی که مستاجر ملک را تخلیه میکند، مالک موظف است مبلغ ودیعه را به مستاجر بازگرداند. اما گاهی پیش میآید که موجر بنا به دلایلی، در بازگرداندن مبلغ رهن به مستاجر تاخیر میکند و مستاجر با مشکلاتی مواجه میشود. به همین دلیل در مجله دلتا به بررسی خسارت تاخیر در بازگرداندن مبلغ رهن پرداخته شده است.
در مورد تخلیه املاک مشکلاتی وجود دارد که متاسفانه در برخی موارد سبب تضییع حقوق مستاجر می شود که به دلیل عدم توجه به مواردی هنگام تنظیم و امضای قرار داد اجاره و تعیین نکردن ضمانت اجرایی قوی برای قرارداد روی می دهد. زمانی که قرارداد اجاره تنظیم می شود مدت و مبلغ دیعه و اجاره بها مشخص است و در پایان مدت اجاره موجر حق دارد درخواست تخلیه را از مراجع قضایی پیگیری کند.
اگر مستاجر پس از پایان و انقضای مدت اجاره ملک را تخلیه کند اما موجر ودیعه وی را بازنگرداند موضوعی است که قانونگذار به صورت جدی به آن نپرداخته است.در این خصوص راهکار اول این است که مستاجر در آن ملک به تصرف خود ادامه می دهد و ملک را تخلیه نمی کند و منتظر می ماند تا موجر ودیعه را پرداخت کند.
راهکار دوم هر چند آزاردهنده است اما با قانون تطابق بیشتری دارد.مستاجر باید به مرجع قضایی و شورای حل اختلاف مراجعه و اعلام کند که آماده است ملک را تخلیه کند و از دادگاه درخواست می کند تا به جای موجر ملک را تحویل گیرد و آن را پلمپ کند.
موجر که پس از این حکم به ملک مراجعه می کند حق فک پلمپ ندارد و اگر به این کار دست بزند مرتکب جرم شده است.در این حالت موجر موظف است ودیعه را بازگرداند و سپس مستاجر می تواند به همان شعبه حل اختلاف مراجعه و ودیعه را دریافت کند.
از تاریخی که مستاجر ودیعه را مطالبه می کند ، حق دارد خسارت تاخیر تادیه به میزان نرخ تورم اعلام شده از سوی بانک مرکزی را درخواست کند. بنابراین در زمان انعقاد اجاره نامه مستاجر باید به این موضوع دقت کند و ضمانت اجرایی برای خود قائل شود تا اگر در پایان مهلت اجاره ، به رغم درخواست دریافت ودیعه ، موجر از استرداد وجه خودداری کرد ،مستاجر بتواند نسبت به استیفای منعفت آن ملک اقدام کند .
از سوی دیگر مستاجر حق دارد به ازای هر روز از تاخیر استرداد میلغ ودیعه ، با یک مبلغ توافقی از موجر حق التزام دریافت کند.
مستاجری که در پی استیفای منفعت است و بدون اجازه موجر از ملک استفاده می کند در این حالت اجرت المثل به موجر تعلق می گیرد.به این معنا که از تاریخ انقضای قرارداد اجاره موجرمی تواند درخواست اجرت المثل کند.در برخی موارد اجرت المثل به قیمت روز محاسبه می شود و به مستاجر ضرر زیادی وارد می شود.
مطالب بشتر در مجله حقوقی دلتا....
مطلب پیشنهادی : برای آشنایی بیشتر با قوانین و مقررات قرارداد اجاره “اجاره نامه و موارد حائز اهمیت حقوقی” را مطالعه کنید.
مهریه از حقوق مالی زن است که مرد متعهد به پرداخت آن است و ارتباطی به اطرافیان او ندارد. اما سوالات بسیاری در این خصوص پرسیده میشود که آیا در صورت ناتوانی مالی مرد، امکان درخواست مهریه از پدر همسر وجود دارد. در مجله دلتا شرایط مطالبه مهریه از پدر شوهر پاسخ داده شده است.
از نظر قانونی پدر شوهر هر چند هم از تمکن مالی برخوردار باشد، وظیفهای در قبال پرداخت مهریه پسر خود ندارد حتی اگر آن پسر (شوهر) فقیر باشد گرفتن مهریه از پدر شوهر ممکن نیست۵. اما تحت شرایط خاصی امکان مطالبه مهریه از پدر همسر وجود دارد. در واقع در مواردی که پدر همسر، در ضمن عقد ازدواج یا در سند ازدواج و یا حتی در قراردادی مستقل، پرداخت مهریه را تقبل کند یا ضمانت پسر خود را کرده باشد که در این صورت زن میتواند برای آنچه پدر شوهر تعهد کرده، برای گرفتن مهریه از پدر شوهر به او مراجعه کند. بنابراین در صورتی که پدر شوهر به عنوان ضامن در زمان عقد، محل ضامن بودن پسر را در عقدنامه ازدواج امضا کند، زن میتواند برای درخواست مهریه به پدر شوهر که ضامن شوهر است اقدام کند. باید در نظر داشت که ضامن شدن پدر شوهر، باید به طور رسمی امضا و در دفتر عقد ازدواج تایید شده و به ثبت رسیده باشد. بنابراین در صورتیکه وی به طور لفظی و فقط با گفتن اینکه من ضامن پسر خود برای پرداخت مهریه میشوم، از نظر قانونی اعتبار ندارد و نمیتوان از پدر شوهر درخواست مهریه کرد.
در مواردی که به دلیل فوت پدر یا سایر اشخاصی که شوهر از آنها ارث میبرد، وارث اموال و سرمایهای شود، زن میتواند مهریه خود را از سهم الارث همسر دریافت کند. باید در نظر داشت در صورتیکه که پدر شوهر در زمان عقد ازدواج پرداخت مهریه را تعهد کرده باشد و یا ضامن پرداخت مهریه شود و بعد از مدتی از دنیا برود، اگر اموالی داشته باشد، آن اموال برای وصول مهریه توقیف میشوند.
در این شرایط زن باید دادخواست تامین اموال شوهر را به دادگاه خانواده ارائه کند. دادگاه با توقیف اموال مربوطه و سپری کردن روند قانونی با مزایده این اموال، مهریه زن را وصول میکند. شایان ذکر است در صورتی که زن فوت کرده باشد، ورثه (فرزندان و دیگر وراث) وی از حق مطالبه مهریه برخوردار هستند.
در صورت مطالبه مهریه از پدر شوهری که پرداخت مهریه را ضمانت کرده است و ناتوانی پرداخت مهر توسط وی و نیز در صورتی که پدر همسر، نتواند ادعای اعسار و ناتوانی مالی خود را در پرداخت مهریه در دادگاه ثابت کند و حتی نتواند در صورت تقسیط مهریه، اقساط مهریه را بپردازد، زن میتواند بازداشت پدر شوهر (ضامن) را تا زمان پرداخت مهریه از دادگاه درخواست کند. دادخواست مطالبه مهر از پدر شوهر میتواند همزمان با مطالبه مهریه از بدهکار اصلی که شوهر است، به دادگاه خانواده مطرح شود و لازم نیست حتماً عدم پرداخت مهریه توسط شوهر به اثبات برسد و سپس علیه ضامن شکایت شود.
مطلب پیشنهادی : برای آشنایی بیشتر با نحوه دریافت مهریه مطلب “مراحل قانونی دریافت مهریه چگونه است؟” را مطالعه کنید.
مطالب بیشتر در مجله حقوقی دلتا....نوشتن دادخواست اولین اقدامی است که شخص برای شروع یک دعوای حقوقی باید انجام دهد. بسیاری از تصمیمهای دادگاه به نکاتی وابسته است که در متن دادخواست ذکر شده است. زیرا مهمترین بخش یک دعوی حقوقی نوشتن خواسته خواهان به طور شفاف و دقیق است. بنابراین دقت و توجه در نوشتن دادخواست، در روند رسیدگی در دادگاه میتواند بسیار مفید و کارامد باشد. در ادامه در خصوص نحوه نوشتن و تنظیم دادخواست با مجله دلتا همراه باشید.
هنگامی که شخصی میخواهد علیه فرد دیگری اقامه دعوا کند، مدعی شناخته میشود و باید درخواست خود را به عنوان خواهان، در برگ دادخواست ذکر کند. به عبارت دیگر دادخواست، طرح ادعا و تقاضای دادرسی نزد دادگاه در اوراقی مخصوص به نام برگ دادخواست است.
این
اوراق را میتوان از محل فروش اوراق قضایی واقع در دادگستریها و
مجتمعهای قضایی سراسر کشور تهیه کرد. در مراجع قضایی که چند شعبه وجود
دارد، دادخواست پس از تنظیم و تکمیل، به دفتر شعبه اول ارائه میشود.
دادخواست میتواند توسط خود فرد یا وکیل او تنظیم و ارائه شود.
مطابق قانون، دادخواست باید حاوی نکات زیر باشد:
• نام و نام خانوادگی و نام پدر
• سن خواهان (شخصی که دعوا را مطرح میکند)
•
اقامتگاه، که شامل محل زندگی یا محل کار و در واقع محلی که بتوان به
خوانده (شخصی که علیه او دعوایی مطرح میشود) دسترسی داشت و اوراق قضایی را
به محل سکونت او فرستاد.
• شغل خواهان
• در صورتی که دادخواست توسط وکیل تقدیم شود، مشخصات کامل وکیل نیز باید درج شود.
اگر نشانی خوانده معلوم نباشد، یا به عبارت دیگر مجهولالمکان باشد، آدرس او یک بار در روزنامه منتشر خواهد شد.
برگ دادخواست دارای
چند قسمت است، که باید خواهان آنها را پر کند. یکی از مهمترین موارد،
تعیین خواسته و بهای (ارزش) آن است که باید در دادخواست مشخص شود. به آنچه
که مدعی از دادگاه درخواست میکند اعم از مالی یا غیر مالی، «خواسته» یا
«مدعیبه» میگویند.
در
واقع خواسته، تعهدات یا مواردی است که خواهان خود را مستحق دریافت آن
میداند. به طور مثال زنی که مهریه را حق خود میداند، در قسمت خواسته باید
تعداد سکهها را قید کند. یا مردی که همسر وی، بدون دلیل موجه و قانونی،
منزل مشترک را ترک کرده، باید در قسمت خواسته، الزام به تمکین را قید کند.
بنابراین خواهان باید آنچه را که حق خود میداند در خواسته درج کند.
شایان
ذکر است، دادگاه نمیتواند در مسائلی که به موضوع خواسته ارتباطی ندارد
وارد و در خصوص آنها حکم صادر کند. اگرچه دادگاه باید تمام خواستههای
خواهان را مورد رسیدگی قرار دهد، اما گاهی ممکن است به دلیل عدم شفافیت و
مبهم بودن متن خواسته، قاضی محق بودن خواهان را تشخیص ندهد و به طور کامل
یا به طور نسبی، او را بدون حق بشناسد. بنابراین فرد در نوشتن خواسته، باید
دقت و توجه بسیاری داشته باشد.