زمانی که میان زن و مرد عقد ازدواج صورت میگیرد، حقوق و تکالیفی مانند پرداخت نفقه زن و یا تمکین از شوهر به عهده آنان گذاشته می شود. گاهی بنا به دلایلی مانند اختلافات خانوادگی، یکی از زوجها خانه را ترک میکند و امکان انجام دادن وظایف زناشویی از بین می رود. در این نوشتار، ابعاد حقوقی عواقب ترک منزل توسط زن مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه با مجله دلتا همراه باشید.
یکی از تکالیف قانونی زن تمکین از همسر است و در مقابل، شوهر نیز موظف به پرداخت نفقه است. طبق قانون، یکی از مهمترین موارد تمکین زن سکونت وی در محل اقامت همسر است که بر اساس آن ، اصولا زن باید در همان منزلی که شوهر تدارک دیده است سکونت کند. بنابراین در مواردی که زن بدون دلیل موجه، منزل مشترک را ترک و در محلی غیر از آن سکونت کند، از نظر حقوقی برای وی پیامدهایی در پی خواهد داشت که در زیر توضیح داده شده است.
۱. اولین و مهمترین پیامدی که ترک منزل از طرف زن ایجاد میکند، آن است که به سبب ایجاد عدم تمکین از سوی زن، حق مطالبه نفقه توسط زن از بین میرود و مرد دیگر موظف به پرداخت نفقه نیست. البته لازم است که مرد ترک منزل از سوی زن را در دادگاه خانواده اثبات کند.
۲. اگر زوج بخواهد برای طلاق اقدام کند و عدم تمکین یا ترک منزل توسط زن به اثبات رسیده باشد، دیگر حکم به تقسیم اموال و داراییهای مرد صادر نخواهد شد.
۳. در صورتی که ترک منزل توسط زن که از موارد اساسی عدم تمکین محسوب میشود در دادگاه به اثبات برسد، مرد میتواند دادخواست اجازه ازدواج مجدد ارائه کند. در این صورت، دادگاه ممکن است حکم به ازدواج مجدد بدهد و مرد میتواند دراین خصوص اقدام کند.
ترک کردن خانه توسط زن اگر چه موجب محرومیت از دریافت نفقه میشود و یا به مرد اجازه ازدواج مجدد میدهد؛ اما جرم تلقی نمیشود و مرد نمیتواند زن را به دلیل ترک کردن منزل مجازات کند.
قانون در برخی موارد برای ترک خانه توسط زن استثنائاتی در نظر گرفته است که در این موارد، خروج زن از منزل، نشوز (عدم تمکین) محسوب نمیشود. این موارد عبارتاند از:
شایان ذکر است اگر هر کدام از دلایل یاد شده وجود داشته باشد، قانون به زن این اجازه را میدهد که مسکن جداگانه اختیار کند و تا زمانی که امکان بازگشت به منزل مهیا نشده و همچنان ترس از ضرر و زیان مالی، جسمی یا آبرویی برای زن وجود داشته باشد، مرد موظف به پرداخت نفقه است.
طبق قانون مدنی، تا زمانی که رسیدگی به اختلاف بین زن و مرد پایان نیافته است، محل سکونت زن با توافق آنها معین میشود و در صورت عدم توافق، دادگاه با توجه به نظر بستگان و نزدیکان این زوج، منزل زن را معین خواهد کرد. در صورتی که نزدیکانی نداشته باشند، قاضی محل مورد اطمینانی را تعیین خواهد کرد.
مطلب پیشنهادی: برای آشنایی بیشتر با موضوع عدم تمکین مطلب “عدم تمکین ؛ آیا برای آن مجازات تعیین شده است؟” را مطالعه کنید.
مطالب بیشتر در مجله حقوقی دلتا....کسانی که قصد دارند خانهای اجاره کنند باید هشت نکته را در نظر داشته باشند تا به مشکلاتی که گاهی در جابهجایی پیش میآید دچار نشوند. در مجله دلتا به نکات اجاره خانه اشاره شده است.
۱. یک ماه قبل از پایان قرارداد موضوع را به صاحبخانهها اطلاع دهید. اگر صاحبخانه تحویل پول پیش را به پیدا شدن مستاجر منوط کرد، بهتر است شما هم برای پیدا کردن مستاجر دست به کار شوید. البته این وظیفه مستاجر نیست؛ اما احتمالا شما بیشتر از صاحبخانه عجله دارید و به پول پیش خود نیاز دارید.
۲. پیش از امضای قرارداد تمام قسمتهای خانه را بازدید و مشکلات و خرابیهای ساختمان را در متن اجاره نامه یادداشت کنید تا در پایان قرارداد و تحویل خانه صاحبخانه ادعای خسارت نکند. اگر پیش از عقد قرارداد اشکالات تاسیساتی منزل را از طریق صاحبخانه برطرف نکنید، ناچارید بعد از عقد قرارداد با هزینه خودتان به برطرف کردن آن ها اقدام کنید.
۳. تا حد امکان در جستوجوی خانه نوساز و یا قدیمی نباشید. بهترین خانهها برای اجاره خانههای با عمر ۳ تا ۱۰ سال است.
۴. حتما قرارداد اجاره را در دفاتر املاک و با کد رهگیری ثبت کنید. کد رهگیری هیچ هزینهای ندارد و مشاوران املاک حق ندارند مبلغ اضافهای برای کد رهگیری به جز کمیسیون خود دریافت کنند.
۵. پیش از امضای قرارداد حتما اصل سند یا قولنامه یا… خانه و کارت شناسایی صاحبخانه را به دقت ملاحظه کنید.
۶. محل دقیق پارکینگ خود را در حضور مالک مشخص کنید.
۷. اگر اهل صرفهجویی اقتصادی هستید تا حد امکان خانهای با نورگیری مناسب و کنتورهای آب، برق و گاز جداگانه اجاره کنید و از خانههای نزدیک به بزرگراه، مدرسه، پمپ بنزین و مراکز توزیع برق و تلفن تا جایی که امکان دارد اجتناب کنید.
۸. پیش از امضای قرارداد حتما آن را با دقت بخوانید.
مطالب بیشتر در مجله حقوقی دلتا...
درخواست طلاق در دوران عقد یکی از موضوعات و معضلات خانواده ها است که بخشی مهمی از پرونده های دادگاه خانواده را به خود اختصاص داده است. در واقع طلاق در دوران عقد که شیرین ترین دوره زندگی مشترک محسوب میشود، زنگ خطری است برای جامعه که باید مورد به دقت مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد. در مجله دلتا موضوع طلاق در دوران عقد بررسی شده است.
گاهی طلاق در دوران عقد علل و عوامل متعددی دارد، که در ادامه به آن ها اشاره شده است.
گاهی زن و مرد در خصوص طلاق به یک نتیجه واحد میرسند و تصمیم به جدایی میگیرند. به این گونه جدایی ها در اصطلاح حقوقی طلاق توافقی گفته میشود، که ممکن است در دوران عقد یا بعد از شروع زندگی مشترک اتفاق بیافتد. طلاق توافقی دارای مزایایی است که در زیر به آن ها اشاره شده است.
اختلاف زن و شوهر ممکن است در دوران عقد و قبل از رفتن زیر یک سقف و شروع رابطه زناشویی ایجاد شود و در نهایت منجر به طلاق شود. در این دوران اغلب زوج ها به طور توافقی از یکدیگر جدا میشوند، اما گاهی یکی از طرف ها تمایلی به طلاق و جدایی ندارد و طرف دیگر خواهان طلاق است. در این گونه موارد اگر درخواست طلاق از طرف زن باشد لازم است که یکی از شرایط دوازده گانه ضمن عقد که شروط ضمن عقد نامیده میشود را اثبات کند. مانند عسر و حرج که از مواردی است که در عقدنامه ذکر شده است و از جمله شروطی است که برای زن حق طلاق ایجاد میکند.
” مطالب پیشنهادی : برای کسب اطلاعات بیشتری درباره شروط ضمن عقد به مقاله شروط ۱۲ گانه ضمن عقد ازدواج که لازم است بدانید مراجعه فرمایید. “
طبق قانون مدنی، هرگاه شوهر قبل از ارتباط جنسی زن را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهریه خواهد بود و اگر شوهر مقداری بیش از نصف مهریه را قبلاً داده باشد، حق دارد مازاد مهریه را از زن مطالبه کند. به عبارت دیگر زمانی نصف مهریه به زن تعلق میگیرد که مرد قبل از ارتباط جنسی درخواست طلاق بدهد. اما توجه به این نکته ضروری است که اگر زن در دوران عقد بدون اینکه مرد قصد و درخواست طلاق داشته باشد، مهریه اش را مطالبه کند، مستحق کل مهریه خواهد بود.
در خصوص دوشیزه (باکره) بودن زن، پزشکی قانونی اعلام نظر میکند و این نظریه در گواهی عدم امکان سازش قید میشود. بنابراین دوشیزگی زن در دو مورد تاثیر گذار است :
” مطالب پیشنهادی : برای کسب اطلاعات بیشتری درباره شروط مبحث عده طلاق به مقاله مدت عده طلاق در قانون ایران چقدر است؟ مراجعه فرمایید. “
دادگاه خانواده همان طور که از نام آن مشخص است دادگاهی است که قوه قضاییه به منظور رسیدگی به اختلافات مرتبط با امور خانواده تاسیس کرده است. و به همین دلیل دادگاه های دیگر صلاحیت رسیدگی به دعاوی مربوط به این دادگاه ها را نخواهند داشت. در مجله دلتا به بررسی صلاحیت دادگاه خانواده طبق قانون حمایت خانواده پرداخته شده است.
بر اساس قانون حمایت خانواده، قوه قضاییه مکلف است در هر حوزه به تعداد کافی شعبه دادگاه خانواده تشکیل دهد. اما در شهر های کوچک که این دادگاه تشکیل نشده است دادگاه مستقر در آن حوزه به امور مربوط به دعاوی خانوده نیز رسیدگی میکند. اما در شهر های مورد نظر پرونده های ازدواج و طلاق، به نزدیک ترین دادگاه فرستاده میشود. طبق قانون حمایت خانواده، وجود قاضی مشاور زن علاوه بر قاضی رسیدگی کننده پیش بینی شده است. قضات دادگاه مذکور باید متاهل و حداقل چهار سال سابقه خدمت قضایی داشته باشند. قاضی مشاور میبایست ظرف سه روز از ختم دادرسی به طور مکتوب در مورد موضوع دعوی اظهار نظر و مراتب را در پرونده قید کند. و قاضی انشاء کننده رأی باید در دادنامه به نظر قاضی مشاور اشاره و چنانچه با نظر او مخالف باشد با ذکر دلیل نظریه وی را رد کند.
بر اساس ماده ۴ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۲ رسیدگی به امور و دعاوی زیر در صلاحیت دادگاه خانواده است :
در شکایات و دعاوی مربوط به خانواده، هم دادگاه محل اقامت زن و هم دادگاه محل اقامت مرد (خوانده) صلاحیت رسیدگی به پرونده را دارند. به طور مثال درخواست طلاق از جانب زن و او مقیم تهران است و همسر وی شیراز است. در این موارد زن میتواند دادخواست طلاق را به دادگاه خانواده تهران یا اصفهان، هر کدام که تمایل داشته باشد تقدیم کند. شایان ذکر است که در شهر تهران با توجه به وسعت و جمعیت فراوان شعب بسیاری وجود دارد و روش متداول این است که پرونده به نزدیک ترین دادگاه به محل اقامت زن برای رسیدگی ارجاع میشود. درخصوص ساعت کار دادگاه خانواده و یا نشانی سایت دادگاه خانواده تهران باید بیان کرد که ساعت کار دادگاه مثل همه ادارات دولتی است و فرقی با آن ها ندارد و ضمنا هیچ کدام از دادگاه های مذکور، سایت مستقل برای اطلاع رسانی ندارند. البته ذکر این نکته لازم است که شماره تلفن ۱۲۹ مربوط به پاسخ به سوالات حقوقی وابسته به قوه قضاییه است. شایان ذکر است که برخی از مسائل حقوقی مربوط به خانواده در شوراهای حل اختلاف، رسیدگی میشود. معمولاً نفقه معوقه یا نفقه فرزندان که کمتر از ۲۰ میلیون تومان باشد و یا استرداد جهیزیه از طریق شورای حل اختلاف انجام میشود.
مطالب بیشتر در مجله حقوقی ....
گاهی موجر و مستاجر در عقد اجاره و رهن با اختلاف و مشکلات مواجه میشوند. یکی از این اختلافات عدم پرداخت اجاره بها از سوی مستاجر در موعد مقرر و توافق شده است. در برخی موارد به دلایلی اجاره بها چندین ماه پرداخت نمیشود و به این دلیل موجر به دادگاه دادخواست مطالبه اجور معوقه را ارائه میکند. در مجله دلتا شرایط دادخواست و نحوه مطالبه اجور معوقه در قانون مورد بررسی قرار گرفته است.
مطالبه اجور معوقه باید با دادخواست حقوقی به دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به پرونده را دارد، ارائه شود. موجر ضمن ارائه دادخواست، باید مدارکی را که نشان دهنده عدم پرداخت اجاره بها هستند و همچنین کپی برابر اصل اجاره نامه تنظیم شده را که به امضاء مؤجر و مستأجر رسیده است به پیوست دادخواست تقدیم دادگاه کند. شایان ذکر است که دعوای مطالبه اجاره بها و مطالبه اجرت المثل با یکدیگر فرق دارند. زیرا مطالبه اجور معوقه در زمانی مطرح میشود که قرارداد اجاره بین مؤجر و مستأجر تنظیم شده و مستأجر اجاره بهای مقرر در اجاره نامه را پرداخت نکرده باشد ولی دعوای مطالبه اجرت المثل زمانی مطرح میشود که قرارداد اجاره موجود نباشد یا مدت آن منقضی شده و یا تصرفات به صورت غصبی و بدون اجازه یا موافقت مالک باشد.
نمونه دادخواست مطالبه اجاره بهای مانده، به صورت دادخواست های چاپی توسط قوه قضائیه بوده در اختیار عموم قرار داده میشود. مشخصات خواهان و خوانده در آن ثبت میشود و خواسته خواهان باید در ستون خواسته و شرح خواسته در متن دادخواست باید تنظیم و به دادگاه صالح تقدیم شود. مدارکی که برای دعوای مطالبه اجور معوقه لازم است به شرح زیر ضمیمه دادخواست و به دادگاه تقدیم شود.
شایان ذکر است که دادخواست تخلیه نیز مانند دادخواست مطالبه اجاره بهای مانده در فرم های چاپی و به همان ترتیب که در بالا ذکر شد ارائه میشوند.
پس از تنظیم دادخواست توسط خواهان و ابلاغ وقت دادرسی به خوانده و بررسی دلایل ارائه شده خواهان و توضیحات و دفاعیات خوانده در صورت ثابت شدن حق، دادگاه به نفع خواهان رأی صادر میکند و میزان اجاره بهای عقب افتاده که خوانده باید به خواهان پرداخت کند با ذکر مدت زمان اجاره بهای پرداخت نشده در آن اعلام میشود. در مواردی که رأی غیابی باشد قابلیت واخواهی و سپس تجدیدنظر از طرف خوانده وجود دارد و اگر خواهان نیز به آن اعتراض داشته باشد میتواند در مهلت مقرر که در رأی قید میشود، به آن اعتراض کند.
دعاوی اجاره بها هزینه دادرسی دارد و باید براساس میزان اجاره بهایی که مطالبه میشود هزینه دادرسی آن توسط مؤجر طبق تعرفه به دادگستری پرداخت شود. پس از صدور رأی به نفع مؤجر و محکومیت مستأجر، موجر میتواند این هزینه را از مستأجر بگیرد. همچنین مؤجر میتواند قبل از اینکه دادخواست مطالبه اجور معوقه را به دادگاه تقدیم کند، برای اجاره بهای مانده، یک اظهارنامه به طرفیت مستأجر و شرح آنچه را که از وی مطالبه دارد ارسال و به مستأجر ابلاغ کند. در چنین شرایطی مستأجر میتواند به اظهارنامه پاسخ دهد و یا اینکه آن را بدون پاسخ گذارد. به همین دلیل میتوان گفت در اصل اظهارنامه به معنی اعلام خواسته مؤجر به مستأجر است و به معنای طرح دعوی بابت مطالبه اجور معوقه نیست.