افزایش بسیار زیاد حجم پروندهها و در نتیجه اطاله دادرسی (طولانی شدن زمان رسیدگی به پرونده) گاهی از مطرح شدن دعواهای نادرست، بیهوده و ناسنجیده نشئت میگیرد و قضات را برای صدور رای با مشکل مواجه میکند.
افزایش آگاهیهای حقوقی مردم، نه فقط از طرح دعاوی نادرست و افزایش پروندهها در دادگستری جلوگیری میکند، بلکه باعث میشود مردم در محاکم سردرگم نشوند. بنابراین ارتقاء سطح آگاهیهای حقوقی مردم میتواند از حجم زیادپروندهها در دستگاه قضایی بکاهد و در وقت و هزینههای مردم نیز صرفهجویی شود.
در نکات حقوقی ملکی مجله دلتا، بسیاری از موضوعات حقوقی برای آگاهی بخشیدن به عموم مردم بررسی میشود. در این مطلب نیز، به یکی از ابهامات حقوقی با موضوع تعیین تکلیف اموال و داراییهای فردی که در کما قرار میگیرد، میپردازیم.
متاسفانه بسیار پیش میآید که افراد در اثر بیماری و یا در اثر سانحه تصادف و... ناگهان به کما میروند و در این میان به دلیل اینکه در این حالت هنوز دچار مرگ کامل نشده و فقط دچار مرگ مغزی شدهاند، نزدیکان برای تعیین تکلیف اموال آنها اعم از املاک و حسابهای بانکی و دیگر موارد، با مشکل مواجه میشوند.
از آنجا که در بسیاری از موارد هزینههای درمان این افراد بسیار بالا است؛ فرزندان این افراد به این اموال نیاز دارند و برای اینکه اموال برای درمان فرد به کما رفته هرچه سریعتر در اختیار فرزندان قرار گیرد، لازم است اقدام حقوقی سریعتر و مناسبتر با این شرایط را انجام دهند.
به دلیل اینکه فردی که در حالت کما قرار میگیرد، از نظر قانون در ردیف محجورین (یعنی کسانی که به دلیل زوال عقل از اینکه بتوانند امور خود را بهطور مستقل و بدون دخالت دیگری اداره کنند و شخصاً اعمال حقوقی انجام دهند، منع شدهاند) قرار میگیرند، بنابراین همانطور که در مطلب قبل در خصوص افراد محجور بیان شد، در این موارد نیز باید توسط دادستان برای آنها قیم تعیین شود.
اطرافیان فرد باید با در دست داشتن مدارک هویت خود و همچنین تصویر پرونده پزشکی فرد، به امور حسبی دادگاه مراجعه و نسبت به تعیین قیم برای دسترسی به اموال فردی که در کما است، اقدام کنند.
برای مطالعهی بیشتر به نکات حقوقی ملکی، دانستنی های حقوقی ملکی، مجله دلتا مراجعه کنید.
مالکیت، حقی است که قانون به رسمیت شناخته و مالک حق استفاده مطلق، دائمی و انحصاری از ملک خود را دارد، ولی در همه مجتمعهای ساختمانی اعم از مسکونی و تجاری، تصرفات هر یک از مالکان باید به گونهای باشد که به حقوق همسایگان آسیبی نرساند. یکی از موضوعات مشترک در هر مجتمع، پرداخت هزینه شارژ ساختمان است.
بر خلاف تصور برخی که ملاک پرداخت سهم هزینههای ساختمان را تعداد اعضای هر خانوار میپندارند، مساحت قسمتهای اختصاصی در پرداخت هزینه شارژ هر ساختمان موثر است؛ بهجز هزینههایی مانند دستمزد سرایدار که باید بهطور مساوی تقسیم شود و به مساحت واحد آپارتمانی مربوط نمیشود و همه باید یکسان پرداخت کنند.
مطابق با قانون تملک آپارتمانها، مالکان ساختمان موظفند در پرداخت هزینههای مستمر و هزینههایی که برای حفظ و نگهداری قسمتهای مشترک ملک مصرف میشود، طبق مقررات زیر مشارکت کنند:
در صورتی که مالکان ترتیب دیگری برای پرداخت شارژ ساختمان پیشبینی نکرده باشند، سهم هر یک از مالکان یا استفادهکنندگان از هزینههای مشترک آن قسمت که ارتباط با مساحت زیربنای قسمت اختصاصی دارد؛ از قبیل آب و آسفالت پشتبام و... متناسب با مساحت قسمت اختصاصی محاسبه میشود و سایر مخارجی که ارتباطی با میزان مساحت زیربنا ندارد، از قبیل هزینههای مربوط به سرایدار، نگهبان و تاسیسات و... بهصورت مساوی بین مالکان و استفادهکنندگان تقسیم میشود. محاسبه این تقسیمبندی به عهده مدیر هر ساختمان است.
بنابراین، سهم پرداختی شارژ ساختمان هر یک از مالکان، قسمتهای اختصاصی از مخارج قسمتهای مشترک، متناسب با نسبت مساحت قسمت اختصاصی به مجموع مساحت قسمتهای اختصاصی تمام ساختمان تعیین میشود؛ بنابراین، هرچه مساحت قسمتهای اختصاصی مالک بیشتر باشد، سهم وی در هزینههای قسمتهای مشترک افزایش مییابد.
بهطور مثال، چنانچه چگونگی استقرار حیاط ساختمان یا بالکن یا تراس مجموعه به گونهای باشد که فقط از یک یا چند واحد مسکونی، امکان دسترسی به آن باشد، هزینه حفظ و نگهداری آن قسمت فقط به عهده استفادهکننده یا استفادهکنندگان آن است.
برای مطالعهی بیشتر به نکات حقوقی ملکی، دانستنی های حقوقی ملکی، مجله دلتا مراجعه کنید.
در مطلب قبل به تعریف و شرایط تحقق تنصیف دارایی مرد مطابق با قانون و مقررات ایران پرداختیم. در این نوشته جزئیاتی که باید همه افراد، فرقی نمیکند زن باشید یا مرد، هنگام عقد از آن آگاه بوده و رعایت کنید را ذکر و تشریح خواهد شد.
بنابراین الزام شوهر به اجرای شرط تنصیف دارایی اش پیش از درخواست و ثبت طلاق طبق قانون وجود نخواهد داشت.
1- اموالی را که مرد بعد از عقد نکاح به دست آورده است، باید در هنگام دادخواست طلاق موجود باشد. پس اگر مرد قبل از دادخواست طلاق اموال را منتقل کرده باشد، شامل این شرط نمیشود.
2- تا نصف اموال یعنی از یک درصد تا پنجاه درصد اموال مرد به همسرش انتقال داده خواهد شد. تشخیص اینکه چه مقدار از اموال باید به زن واگذار یا معادل آن داده شود با دادگاه است . بنابراین الزامی به پنجاه درصد اموال نیست.
3- اموال به دست آمده باید وجود داشته باشد و شامل اموالی که از بین رفته یا مفقود شده ( گم شده - به سرقت رفته) یا تلف شده یا منتقل شده نمیشود. اثبات وجود دارایی زوج بر عهده زن است.
شایان ذکر است به دعوای تنصیف دارایی مرد همزمان با دعوای طلاق و در همان شعبه دادگاه رسیدگی میشود.
برای مطالعهی بیشتر به نکات حقوقی ملکی، دانستنی های حقوقی ملکی، مجله دلتا مراجعه کنید.
همه ما گاهی در گذران زندگی شاهد مسائل حقوقی بسیاری هستیم که سئوال برانگیز است و پاسخی برای آن ها نداریم . در این سلسله مطالب برآنیم تا به برخی از این پرسش ها پاسخ دهیم تا نسبت به آنها تا حدودی آگاه شویم.
پرسش - آیا موجر به هر دلیل میتواند آب، برق و گاز منزلی که مستاجر در آن سکونت دارد را قطع کند؟
پاسخ - همانطور که طبق قانون مدنی در مدت اجاره، مستاجر مالک منافع مورد اجاره و متعلقات آن است، اگر مدت اجاره هنوز به پایان نرسیده باشد، چون آب، برق و گاز از متعلقات ملک محسوب میشود پس مستاجر تا پایان مدت اجاره حق استفاده از آنها را دارد. بنابراین، اقدام موجر به قطع آنها مطابق با قانون مجازات اسلامی از مصادیق ایجاد مزاحمت و ممانعت از حق است و جرم محسوب میشود.
پرسش - چکی به تاریخ روز برگشت شده است. پشت چک را دو نفر امضا کردهاند. آیا دارنده چک برگشتی میتواند علیه هر سه نفر (صادر کننده چک و دو نفری که پشت چک را امضا کرده اند) شکایت خود را مطرح کند؟
پاسخ - برابر قانون چک شکایت کیفری فقط علیه صادر کننده چک و به جرم صدور چک بلامحل قابل پیگیری است. و برای وصول چک با ارائه دادخواست حقوقی به دادگاه عمومی - حقوقی علیه از هر سه نفر میتوانید وجه چک برگشتی را مطالبه و با نظر دادگاه وصول کنید.
پرسش - اگر مدیر ساختمان برای تعمیرات موتورخانه یک مجتمع مسکونی به تعمیرکار حق الزحمه پرداخت کند و سپس برای مطالبه آن به ساکنان واحدها مراجعه کرده و با مخالفت مواجه شود. به این معنی که واحدهایی که مستاجر در آنها ساکن است اعلام کنند که پرداخت بر عهده آنها نیست و مالک آپارتمان باید پرداخت کند تکلیف مدیر ساختمان در خصوص این هزینه ها چیست؟
پاسخ - طبق قانون روابط موجر و مستاجر در خصوص هزینه های ملک و تعمیرات کلی و اساسی مورد اجاره که مربوط به اصل بنا و تاسیسات عمده نصب شده در ملک مانند دستگاههای حرارت مرکزی و تهویه و آسانسور باشد بر عهده موجر است و تعمیرات جزئی و همچنین تزئین و تعمیری که مربوط به استفاده بهتر از مورد اجاره باشد، با مستاجر خواهد بود. مگر آنکه در قرارداد به صورت دیگری شرط شده باشد. بنابراین در خصوص این پرسش مدیر ساختمان باید ازمالک آن واحد های مسکونی هزینه تعمیرات را دریافت کند.
در مطالب بعدی به ادامه پرسش و پاسخ های مهم و کاربردی خواهیم پرداخت.
برای مطالعهی بیشتر به نکات حقوقی ملکی، دانستنی های حقوقی ملکی، مجله دلتا مراجعه کنید.
بسیاری از مردم هنگام خرید و فروش ملک بنا به دلایلی مثل مسافت های دور یا کهولت سن یا اشتغال در زمان تنظیم و امضا مبایعه نامه یا سرعت در روند دادرسی و ... به یک نفر دیگر نمایندگی یا وکالت بلاعزل میدهند تا امور آنها را انجام دهد.
وکالت بلاعزل یک سند است که در دفترخانه اسناد رسمی تنظیم میشود. بنابراین سند رسمی و محضری است که در آن شخصی به نمایندگی قانونی از طرف شخص دیگر( موکل) اختیاراتی دارد که امور مربوط به موکل را مطابق با مفاد تعیین شده در وکالتنامه برای موکل انجام دهد.
در وکالت بلاعزل علاوه بر دادن اختیارات به وکیل، موکل حق عزل وکیل را از خود سلب میکند. موکل نمیتواند وکیل را عزل کند به دلیل آنکه خودش این حق را از خود ساقط کرده است مگر این که موضوع عقد وکالت که طی آن به وکیل اختیاراتی داده شده است، به هر دلیلی مثل فوت یا جنون یکی از دو طرف از بین برود .یا به طور مثال، هر عقدی که طی آن وکالت به موکل داده شده است، فسخ یا اقاله یا باطل شود، به این ترتیب وکالت نیز قابل ابطال است و می توان وکیل را عزل کرد. یا طبق قانون مدارک و شواهد و دلایلی به دادگاه ارائه کند مبنی بر انصراف از وکالتنامه ای که منعقد کردهاند.
پرسشی که معمولا" برای افراد پیش میآید این است که اگر به شخص دیگری وکالت بلاعزل بدهند دیگر خود آنها نمیتوانند موضوع وکالت را انجام بدهند یا اینکه این حق منحصر به وکیل میشود؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که مطابق قانون، دادن وکالت بلاعزل مانع از آن نمیشود که خود موکل مورد وکالت را انجام دهد. پس هیچگونه منع قانونی ندارد و موکل میتواند همان کاری را که به دیگری وکالت داده است انجام دهد.